" تاریخچه و فلسفه قربانی "
قربانی یک عبادت مالی و از شعائر اسلام است و در مقابل دیگر عبادتهای مالی ویژگیهای خاصی دربر دارد، با توجه به آن ویژگیها، قربانی بین عبادتهای دیگر جایگاه و اهمیت ممتازی را حائز است.
مفهوم و معنی قربانی
از نظر معنای لغوی «قربانی» از لفظ «قربان» ماخوذ است. هر آن چیزی که ذریعه و وسیله تقرب و نزدیکی به الله تعالی باشد آن را «قربانی» میگویند؛ آن چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.
بعضی از علماء هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و رحمت الهی باشد «قربانی» مینامند.
البته در عرف عام به آن حیوان مخصوص «قربانی» گفته میشود که به خاطر رضای الله در روزهای معین عید الاضحی - عید قربان - مسلمانان آن را ذبح میکنند. کلمه قربانی از لفظ قربان گرفته شده و چندین بار در قرآن مجید آمده است؛ در اکثر مواقع مراد از آن «حیوان مذبوحه» است.
تاریخچه قربانی
ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان ابوالبشر حضرت آدم علیهالسلام شروع شد؛ وقتی که دو فرزندش هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را به عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند، به دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمد و قربانی هابیل را سوخت، که این علامت قبولیت بود و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است:
«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر» [مائده 27]
ترجمه: " وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد "
بعد از آن این عمل در تمام ادیان سماوی به عنوان یک عبادت و ذریعه قرب و در مناسبات و مواقع خاص به عنوان یک دستور و آیین جای ماند. اینجاست که میبینم تمام ملتها اعم از پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی با ذبح حیوان یا صدقه دادن پول و کالا به بارگاه خداوندی یا معبودهای باطل خویش تقرب میجویند.
واقعه تاریخی بینظیر
قربانی به عنوان شعار دین و آیین، مشروعیتش به زمان حضرت آدم علیهالسلام برمیگردد. اما وقتی که واقعه بینظیر و شگفتانگیز، ابرمرد تاریخ حضرت ابراهیم علیهالسلام پیش آمد، که در آن واقعه تاریخی بیمثال، ایشان برای ذبح و قربان کردن یکتا فرزند برومندش حضرت اسماعیل علیهالسلام اقدام فرمودند و پس از پیروز و نامدار شدن ایشان در آن آزمایش سخت و تاریخی، قربانی جایگاه و اهمیت ویژهای را در ادیان سماوی کسب کرد؛ چرا که شخصیت حضرت ابراهیم علیهالسلام برای تمام اهل ادیان سماوی، یهودیان، مسیحیان و اهل اسلام مورد قبول و قابل احترام است، و آن داستان تکان دهنده و شگفتانگیز (قربانی پدر ارجمند، فرزند دلبند را) درسوره صافات قرآن مجید آمده است و کتاب مقدس نیز آن را تثبیت میکند.
سیرت و زندگانی تمام انبیاء علیهم الصلاة والسلام پر از قربانی و مجاهدههاست، اما زندگانی شخصیت ابرمرد تاریخ، ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علیهالصلاة والسلام به تنهایی تاریخی است زنده و جاویدان، پر از قربانیها، مجاهدهها، رنجها و مشقتها، هجرتها و دعوتها.
وقتی دعوت راه حق را آغاز نمود، پدر و تمام خانواده در مقابل او ایستادند. در راه توحید و یکتاپرستی پادشاه وقت ایشان را به آتش مجازات کرد.
بالاخره او مجبور شد که راه هجرت را در پیش گیرد. بنابراین از وطن اصلی خویش در سرزمین عراق (بابل) به سوی فلسطین هجرت نمودند.
«و قال إنی ذاهب الی ربی سیهدین» (صافات 99) : و گفت من به سوی پروردگارم میروم و او مرا هدایت خواهد کرد.
دعای فرزند
تمام زندگی چشم به انتظار فرزند بود. در سن هشتاد و شش سالگی در حالت بیم و امید به دربار خداوندی برای فرزندی صالح دست به دعا شد.
«رب هب لی من الصالحین» ( صافات 100 ) بار الها! مرا فرزند صالحی از بندگان شایسته عطا فرما.
خداوند نیز این دعا را مستجاب کرد و فرزند صالحی همچون اسماعیل به او بشارت داد.
«فبشرناه بغلام حلیم» ( صافات 101 ) پس ما او را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم.
نگارنده: دكتر عبیدالله بنی کمال
ادامه دارد ...