در این بخش مطالب متفرقه در زمینه فرهنگی و اجتماعی قرار داده می شود
مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi
توسط kchikurd » پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:15 am
شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد
و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را
نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد
زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود.
************************************************************
در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند.
اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد.
این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود.
چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5 کیلوگرم از رکوردش
کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5 کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که
خود را قادر به انجام آن می دانست.
************************************************************
هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور
دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید«می توانید» انجام دهید .
خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش آفریننده لبخند زندگی در چهره دیگران است .
- برای نویسنده این مطلب kchikurd تشکر کننده ها:
- bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
kchikurd
- کاربر فعال
-
- پست ها : 66
- تاريخ عضويت: شنبه فروردين ماه 13, 1390 11:30 pm
- محل سکونت: پاوه
- تشکر کرده: 11 بار
- تشکر شده: 86 بار
- امتياز: 10
توسط lenous » پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 12:36 pm
جالب بود ...
-
lenous
- کاربر نیمه فعال
-
- پست ها : 31
- تاريخ عضويت: يکشنبه شهريور ماه 20, 1390 11:30 pm
- تشکر کرده: 1 دفعه
- تشکر شده: 6 بار
- امتياز: 100
-
توسط mosabsalehii » پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 10:09 pm
سلام واقعا جالب بود نحوه ی برخورد وآمادگی ذهنی دربرخوردبامسائل درحل آنهابسیارمهم هستند.موفق باشید
طلوع هر چیز که زیبا باشد ، به زیبایی دیدن خوشحالی دوست نیست
-
mosabsalehii
- کاربر ویژه
-
- پست ها : 139
- تاريخ عضويت: پنج شنبه تير ماه 16, 1390 11:30 pm
- محل سکونت: کرمانشاه - پـــاوه - دوریسان
- تشکر کرده: 1 دفعه
- تشکر شده: 138 بار
- امتياز: 10
-
توسط Naser » يکشنبه شهريور ماه 27, 1390 3:46 pm
به این می گویند باورهای محدود کننده.........
فیلبانان تنها با درک یک نکته و به شیوهای بسیار ساده، فیلهای عظیمالجثه را کنترل میکنند. وقتی فیل هنوز بچه فیل است، یک پایش را با طناب محکمی به تنه درختی میبندند. بچه فیل، هرچه تقلا میکند، نمیتواند خودش را آزاد کند. اندک اندک بچه فیل با این تصور عادت میکند که تنه درخت از او نیرومندتر است.
هنگامی که بچه فیل بزرگ میشود و قدرت شگرفی مییابد، تنها کافی است ریسمانی نازک به دور پای فیل گره زده شود و به یک نهال کوچک بسته شود. جالب اینکه فیل هیچ تلاشی برای آزاد کردن خودش نمیکند.
همچون فیلها، پاهای ما نیز اغلب اسیر باورهای شکنندهاند، اما از آنجا که در گذشته به قدرت تنه درخت عادت کردهایم، شهامت مبارزه را نداریم.
بی آنکه بدانیم که تنها یک عمل متهورانه ساده... برای دست یافتن ما به موفقیت کافی است!
سعی کنیم موفق باشیم
- برای نویسنده این مطلب Naser تشکر کننده ها:
- abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
Naser
- کاربر فعال
-
- پست ها : 89
- تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:30 pm
- تشکر کرده: 40 بار
- تشکر شده: 125 بار
- امتياز: 20
بازگشت به متفرقه
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 2 مهمان