دیدار مقامات اخوان المسلمین مصر و تونس با مقامات آمریکایی در واشینگتون "نظرتون چیه؟"

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

پستتوسط Naser » پنج شنبه فروردين ماه 31, 1391 12:23 pm


جناب بلوک!
{بنده، من باب مسائل مطرح شده در این تاپیک، در حد یک عامی هستم. نه بیشتر}

اما از شما سوال دارم.

- قوانین و شریعت اسلامی، در حال حاضر چه گرهی از کار مردم می گشاید؟!
{مثلا می خواهید چکار کنید؟ اگر این قوانین اجرا نشوند، چه اتفاقی پیش می آید؟}


- کدام قوانین اسلامی؟!!!
{لطف کن چند تاش رو نام ببر. مجازات های اسلامی  را هم حذف کن، ببین چندتایش می ماند}

-----------------------------

نکات مهم:

1- من اخوانی نیستم.
2- اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله


برای نویسنده این مطلب Naser تشکر کننده ها:
shahryari-abdullah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Naser
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 89
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 40 بار
تشکر شده: 125 بار
امتياز: 20

پستتوسط kalatangeh » پنج شنبه فروردين ماه 31, 1391 3:31 pm





با سلام خدمت همه عزیزان
قبل از هر چیز لازمه بگم که قصدم از ادامه بحث به هیچ وجه جدل نیست  و معتقدم که همه ما به عنوان برادران و خواهران ایمانی لازم است با این رویکرد که فهم هیچ یک از ما تنها فهم درست از دین نیست با یکدیگر بر پایه معیارهای اخلاقی تعامل کنیم. سوال من این است که چرا هر وقت از قوانین شریعت اسمی به میان می آید تنها دست بریدن  و شلاق زدن به ذهنمان می آید که  گویی خداوند از بریده شدن دست دزدان لذت می برد و مشتاقانه منتظر شنیدن ناله زنانی است که سنگسار می شوند. حدود و تعزیرات تنها جنبه کوچکی از سیستم گسترده و مترقی شریعت اسلامی است که در مواقع لازم می توان از آنها به عنوان ابزارهای پیش دارنده استفاده کرد.
خداوند هدف رسالت انبیا را در قرآن زندگی دادگرانه مردم در کنار یکدیگر ذکر می کند: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط{حدید/25} ترجمه: ما پيغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن ( به ميان مردم ) روانه كرده‌ايم ، و با آنان كتابهاي ( آسماني و قوانين ) و موازين ( شناسائي حق و عدالت ) نازل نموده‌ايم تا مردمان ( برابر آن در ميان خود ) دادگرانه رفتار كنند {تفسیر نور}.
دادگرانه زندگی کردم مردم در کنار یکدیگر مستلزم چه چیزی:
1-وجود فرصت ها برابر اقتصادی و اجتماعی برای همه.
2-آموزش و بهداشت همگانی.
3-وجود سیستم قضایی مستقل که مردم بدون هیج واهمه و محدودیتی بتوانند خواسته های خود را مطالبه کنند.
4-نظام مدیریتی شایسته سالار.
5-سيستم سیاسی شفاف و پاسخ گو......
پس قطعا قوانین اسلامی تنها منحصر در حدود نمی شود و اینها ابزارهایی است برای رسیدن به مقاصد بلندی که شریعت دنبال می کند. به نظر من تلاش برای بهبود معیشت مردم و پی ریزی نهادهای سیاسی و قضایی مردم سالار  بسیار مهم تر و خداپسندانه تر است. اجرای قوانین اسلامی مستلزم وجود یک سری پیش شرطهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه است که در نبود آنها اجرای قوانین اسلامی نه تنها موفقیت آمیز نیست بلکه منجر به دین گریزی و  قشری نگری در جامعه می شود.
  داگلاس نورث برنده جایزه نوبل اقتصاد (1993) سالها به دنبال یافتن پاسخ این پرسش بود که چرا کشورهای  آمریکا و کانادا و آمریکای لاتین با سیستم حقوقی با منشا یکسان (بریتانیایی) به نتایج متفاوت رسیدند. و چرا ما اکنون شاهد یک سیستم قانون مدار و دموکراتیک در آمریکا و کانادا و یک سیستم مافیایی و فاسد  در آمریکای لاتین هستیم که اقتصاد و انسجام اجتماعی این منطقه را به ورطه نابودی کشانده است. پاسخ نورث این است که اجرای موفق یک قانون مستلزم وجود یک سری نهادهای غیر رسمی (شاخصه های فرهنگی و عرفی) متناسب با قوانین رسمی است که در نبود آنها قوانین رسمی به هیچ وجه نهادینه نمی شود.
مردمی که در مصر و تونس به خیابانها آمده بودند مشکلشان نبریدن دست دزدان و شلاق نزدن دختران و پسران خطاکار نبود، آنها از مشکلات اقتصادی و تبعیض های اجتماعی به ستوه آمده بودند. من به هیچ وجه معتقد نیستم که برداشت اخوان المسلین و النهضه از دین تنها تفسیر درست می باشد، اما چیزی که در عملکرد این دو حزب به خصوص بعد از پیروزی در انتخابات برایم قابل تحسین بود این است که آنها به خوبی درک کرده اند که در چه جامعه ای هستند. مصر و تونس از سالها حکومت دیکتاتورها جامعه ای استبدادزده و اقتصادی بیمار و وابسته به کمک های خارجی را به ارث برده اند. جامعه ای بدون انسجام اجتماعی که در آن مردم به نان شبشان محتاج اند و حتی طبقه روشنفکر آن نیز گاها فهم درستی از دین ندارند به هیچ وجه ضمینه مناسبی برای اجرای قوانین اسلامی (خاصتا حدود و تعزیرات) ندارد. مردمی که اکنون با شور و شوق در سطح خیابان ها هستند وقتی به خانه هایشان برگشتند کار می خواهند و آموزش، آنها اکنون بیشتر منتظر عدالت اجتماعی هستند تا شلاق زدن زنان! (آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا)
اما سوال من اینجاست که آیا تلاش اخوان و النهضه برای بازسازی اقتصاد مصر و تونس و کم کردن گوشه ای از دردهای این دو ملت زجر دیده فاقد ارزش است؟
آیا تلاش برای گسترش عدالت و شایسته سالاری امری خداپسندانه نیست؟ (عبد الرحمن کواکبی در کتاب تبائع الإستبداد معتقد است "الملک یبقی مع اکفر و لا یبقی مع الظلم")
آیا به رسمیت شناختن حقوق اقلیت ها  کاری خلاف شرع است؟ (در این مورد به سوره ممتحنه آیه 8 رجوع شود).
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
زاده ی اولم بشد زاده ی عشقم این نفس / من ز خودم زیادتم زان که دو بار زاده ام

برای نویسنده این مطلب kalatangeh تشکر کننده ها: 6
Akam (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Ershad (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Hawre (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Naser (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), shahryari-abdullah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 42.86%
 
نماد کاربر
kalatangeh
کاربر کوشا
کاربر کوشا
 
پست ها : 7
تاريخ عضويت: شنبه اسفند ماه 26, 1390 12:30 am
محل سکونت: تهران/نودشه
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 22 بار
امتياز: 0

پستتوسط Hawre » جمعه ارديبهشت ماه 1, 1391 6:49 pm

بازم سلام
لازم دیدم یه دفاع کوچیک از خودم داشته باشم
ذوق زده شدن من صرفا به خاطر باز شدن گره کوری بود که اطمینان داشتم بحث رو از حالت جدل خارج میکنه و ظاهرا این اتفاق هم افتاده. بازم از کاک خالد تشکر میکنم.

خداوند یاورتان باد
نماد کاربر
Hawre
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 183
تاريخ عضويت: چهارشنبه مرداد ماه 26, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 614 بار
تشکر شده: 258 بار
امتياز: 1360

پستتوسط Naser » شنبه ارديبهشت ماه 2, 1391 9:57 am

با سلام
تشکر از kalatangeh برای مطالبی که در این تاپیک ارائه فرمودند.

اما برخی از مطالبی که بیان کردید، برای من قابل هضم نیست. مانند:

"
1-وجود فرصت ها برابر اقتصادی و اجتماعی برای همه.
2-آموزش و بهداشت همگانی.
3-وجود سیستم قضایی مستقل که مردم بدون هیج واهمه و محدودیتی بتوانند خواسته های خود را مطالبه کنند.
4-نظام مدیریتی شایسته سالار.
5-سيستم سیاسی شفاف و پاسخ گو......

"
و

به نظر من تلاش برای بهبود معیشت مردم و پی ریزی نهادهای سیاسی و قضایی مردم سالار بسیار مهم تر و خداپسندانه تر است


این مواردی که بیان فرمودید، غیر از اینکه خداپسندانه است، چه ارتباطی با دین (اسلام) دارد؟ (آیا کار دین در این رابطه، غیر از ارج نهادن و تشویق است؟)
مگر کشور های غربی (مثل آمریکا)، بدون استفاده از شریعت اسلامی، هر چند به طور نسبی، به موارد بالا، دست نیافته اند؟!



"
پس قطعا «قوانین اسلامی» تنها منحصر در حدود نمی شود و اینها ابزارهایی است برای رسیدن به مقاصد بلندی که شریعت دنبال می کند
"

لطف کنید چند بند از این قوانین و منبع آنها را هم ذکر کنید.


{واقعا دچار سردرگمی شده ام.}
بسیار ممنونم.


نماد کاربر
Naser
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 89
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 40 بار
تشکر شده: 125 بار
امتياز: 20

پستتوسط kalatangeh » يکشنبه ارديبهشت ماه 3, 1391 3:21 pm

با سلام خدمت همه عزیزان
در جواب کاربر عزیز (Naser) باید عرض کنم که مطالب نوشته شده تنها برداشتی بوده که با فهم ناچیز خود از مطلب داشته ام. بنده معتقدم که وظیفه یک دولت یا حاکمیت اسلامی ( نمی دانم به کاربردن این اصطلاحات درست است یا خیر اما منظورم معنای متداول آنهاست ) بسی مهم تر و خطیرتر از این است که آن را در اجرای چند حد محدود کرد. و اصولا به نظر  من دولت بیشتر از اینکه متولی دیانت مردم باشد مسئول معیشت آنان است. لازمه اجری عدالت که به نظر من مهترین وظیفه حاکمیت است مستلزم وجود مواردی است که در بالا عرض شد. در ادبیات سیاسی امروز وجود یک سیستم قضایی مستقل که علاوه بر نظارت بر عملکرد دولت پاسخگوی مطالبات مردم نیز باشد یکی از مهمترین شاخصه های حکمرانی خوب است.
شما فرموده اید " کشور های غربی (مثل آمریکا)، بدون استفاده از شریعت اسلامی، هر چند به طور نسبی، به موارد بالا، دست نیافته اند؟! " در جواب باید پرسید که آیا هر چیزی که کشورهایی مانند آمریکا به آن دست یافته اند لزوما چیز بدی است؟
فرموده اید که چند بند از قوانین (غیر از حدود) را نام ببرم.  دقت کنید که شریعت چیزی غیر از قانونگذاری نیست، قوانینی که تنظیم کننده روابط فرد با خود، خانواده خود و اجتماع پیرامون خود است،‌مانند قوانین مربوط به :
1- معاملات (مانند آیه 282 سوره بقره)
2- ارث (نساء 7)
3-  مسائل خانوادگی و زناشویی (آیات فراوانی از سوره نساء و بقره)
4-چگونگی برخود با اقلیت ها(آیات 8 و 9 سوره ممتحنه)
و بسیاری از قوانین دیگر که در این جا مجال صحبت از آنها نیست.
ببینید قانون ابزاری است که دولت در جهت رسیدن به آمال خود به کار می گیرد. آنچه که از دید قرآن مهم است نتیجه کار است که همان حاکمیت عدالت و ایفای نقش "خلیفه الله" به بهترین نحو است. اجازه بدهید مطلب را کمی بیشتر باز کنیم: در بسیاری از آیات قرآن از عبادات سخن به میان آمده است، اما عبادات فی نفسه هدف نیستند بلکه وسیله ای برای تقرب به خداوند و پرورش شخصیت هستند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ {مائده /35} ترجمه: ‏ اي مؤمنان ! از خدا بترسيد ( و از اوامر او اطاعت كنيد و از نواهي او اجتناب ورزيد ) و براي تقرّب به خدا وسيله بجوئيد ( كه عبارت از طاعت و عبادت و اعمال شايسته و بايسته است ) ، و در راه او جهاد كنيد تا اين كه رستگار شويد. {تفسیر نور}
ما نماز می خوانیم چون : إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (عنکبوت/45)
روزه می گیریم برای اینکه ... لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏ (بقره /183)
زکات می دهیم چون .... تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا (توبه /103)
پس عبادت وسیله ای است برای تنظیم روابط فرد در همه ابعاد.
در بعد حاکمیتی نیز مسئله عینا همان است و چیزی که به نظر من مهم است همان اجرای عدالت، تأمین معیشت و امنیت مردم و.. می باشد. شکی نیست که بهترین راه رسیدن به  این اهداف همان ابزارهایی است که دین اسلام تعیین کرده اما به کار گیری این ابزارها نیاز به زمینه اجتماعی دارد و هر قانونی در هر ظرف مکانی و زمانی قابل ا جرا نیست. همان گونه که امکان تحریم یک شبه شراب در عهد رسول الله (ص) وجود نداشت و یا امکان قطع ید در برهه ای  از خلافت حضرت عمر.
و سخن آخر اینکه خداوند در آیه 269 سوره بقره از حکمت سخن به میان می آورد. ‏يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْالْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ‏.
حکمت یعنی توانایی اتخاذ بهترین تصمیم در شرایط موجود. در تاریخ داریم که شیخ الاسلام ابن تیمه (رحمه الله) در نبرد با مغولان در ماه رمضان نه تنها خود روزه اش را افطار کرد بلکه به لشکریانش نیز سفارش کرد که روزه خود را افطار کنند. ابن تیمه با حکمتی که خداوند به او عطا فرموده بود به خوبی تشخیص داد که سربازان با زبان روزه توانایی جنگیدن ندارند و شکست در برابر مغولان نیز آنچنان تبعات اجتماعی منفی ای دارد که با هزاران ماه روزه گرفتن نمی توان آن را جبران کرد. در حالی که افطار کردن روزه و سفارش دیگران به این کار در شرایط معمول گناه کبیره ای است.
قطعا چگونگی اداره کشورهای مصر و تونس نیز نیاز به سنجش همه عوامل و بررسی تمامی جوانب قضیه دارد، اجازه بدهید این کار را به کسانی واگذار کنیم که آنان خود انتخاب کرده اند.
با پوزش از اطاله کلام
زاده ی اولم بشد زاده ی عشقم این نفس / من ز خودم زیادتم زان که دو بار زاده ام

برای نویسنده این مطلب kalatangeh تشکر کننده ها: 3
Naser (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), shahryari-abdullah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
kalatangeh
کاربر کوشا
کاربر کوشا
 
پست ها : 7
تاريخ عضويت: شنبه اسفند ماه 26, 1390 12:30 am
محل سکونت: تهران/نودشه
تشکر کرده: 6 بار
تشکر شده: 22 بار
امتياز: 0

پستتوسط Naser » يکشنبه ارديبهشت ماه 3, 1391 6:57 pm


سلام بر جناب kalatangeh بزرگوار و بقیه ی دوستان عزیز
بسیار متشکرم از پاسخهایتان و روشن گریهایتان.

اما به گمان بنده، قضیه باز مبهم به نظر می رسد.


1- فرمودید که:

"اصولا به نظر من دولت بیشتر از اینکه متولی دیانت مردم باشد مسئول معیشت آنان است"

بحث من سر این است که وضعیت معیشتی مردم، با تدبیر انسانها (دوباره مثل کشور آمریکا! یا سویس یا...) حل می شود. و دوباره بدون استفاده از وحی یا سنت.
حتی اگر با آزمون و خطا باشد. (کما اینکه همین آمریکا، پس از جنگ های زیادی، پس از ترور رئیس جمهور و ... شد آمریکا)
و واقعا همین آمریکا با تکنولوژی جهان را آباد و زندگی انسانها را راحت کرده است.


2- مثلا در قرآن هست که:
وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ*فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ*

واقعا کدام زن در این عصر و فرهنگ ما، قبول می کند که شوهرش با یک کنیز، نزدیکی داشته باشد؟
آیا چنین چیزی، در عصر حاضر، غیر اخلاقی نیست؟!!
(مگر این سخنی آسمانی نیست؟!)
(حتی اگر بگوییم مقامی به عنوان کنیز در عصر ما دیگر وجود ندارد، باز نمی توان گفت که چنین آیه ای دیگر کاربرد ندارد؟)
اینگونه گمان می برم که قوانین، به شدت تابع زمان هستند. (نه فقط برای این آیه، بلکه هر قانونی دنیایی- حتی بهترین قوانین-)


3- در مورد آیه ای که فرمودید، (درباره ی معاملات-282 بقره)، سوالی دارم.
آیا عقل بشری، نمی توانست به چنین تدبیری برای حل مشکلات معاملات برسد؟ مگر نه اینکه بهترین و قابل اطمینان ترین بانک ها، همین بانک های خارجی و اروپایی است؟
واقعا اگر از قرآن تقدس زدایی بکنیم، چنین آیه ای، برای انسان قرن 21 و سیستم های اقتصادی جدید و مدرن، مضحک به نظر نمی رسد؟


4- درباره ی چگونگی برخورد با اقلیت ها، آیا می توان قوانینی بهتر از آزادیی که کشوری مثل آمریکا به مسلمانان (که اقلیت و بیشتر غیر بومی هستند)داده است، وضع نمود؟

من اما به عنوان مسلمان خود را ملزم می دانم به اجرای قوانینی مثل ارث، ازدواج و طلاق و خانواده ای که قرآن از آن بحث کرده است.

هر جا که قرآن درباره ی مسائل تربیتی و اخلاقی و مباحث دیگری من جمله تقوا سخن به میان آورده است، الحق که گل کاشته است. و گلستانی است در این موضوعات. که هیچگاه غبار زمان بر آن نمی نشیند و کهنه نمی شود، کما اینکه انسان ها در عصر حاضر، نیازمند آن هستند و به آن باز می گردند که نمونه اش را در اروپا می بینیم.

اما قوانین (دنیایی و حکومتی و اقتصادی و...) قرآن به نظر، فرا زمان نیستند و قابل تغییر اند. قوانینی هستند که بیشتر برای جامعه ی آن روز عربستان (و نه حتی ایران یا چین!) کاربرد داشته اند.


واقعا میراث پیامبر (ص) و همه ی پیامبران دیگر برای ما چه بود؟؟
اخلاقیات ؟؟ یا وضع قوانین حکومتداری و اقتصادی؟؟


باز متشکرم. (البته اگر وقت دارید پاسخ دهید. حقیقتا نمی خواهم متصدی اوقاتتان شوم. -چون فکر کنم این مسائل برای شما تکراری، حل شده و پیش پا افتاده باشد!!!!- )

برای نویسنده این مطلب Naser تشکر کننده ها:
kalatangeh (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Naser
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 89
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 40 بار
تشکر شده: 125 بار
امتياز: 20

پستتوسط blook » دوشنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 1:31 pm

دوباره سلام!

Naser نوشته است:
سلام بر جناب kalatangeh بزرگوار و بقیه ی دوستان عزیز


بحث من سر این است که وضعیت معیشتی مردم، با تدبیر انسانها (دوباره مثل کشور آمریکا! یا سویس یا...) حل می شود. و دوباره بدون استفاده از وحی یا سنت.
حتی اگر با آزمون و خطا باشد. (کما اینکه همین آمریکا، پس از جنگ های زیادی، پس از ترور رئیس جمهور و ... شد آمریکا)
و واقعا همین آمریکا با تکنولوژی جهان را آباد و زندگی انسانها را راحت کرده است.


2- مثلا در قرآن هست که:
وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ*فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ*

واقعا کدام زن در این عصر و فرهنگ ما، قبول می کند که شوهرش با یک کنیز، نزدیکی داشته باشد؟
آیا چنین چیزی، در عصر حاضر، غیر اخلاقی نیست؟!!
(مگر این سخنی آسمانی نیست؟!)
(حتی اگر بگوییم مقامی به عنوان کنیز در عصر ما دیگر وجود ندارد، باز نمی توان گفت که چنین آیه ای دیگر کاربرد ندارد؟)
اینگونه گمان می برم که قوانین، به شدت تابع زمان هستند. (نه فقط برای این آیه، بلکه هر قانونی دنیایی- حتی بهترین قوانین-)


3- در مورد آیه ای که فرمودید، (درباره ی معاملات-282 بقره)، سوالی دارم.
آیا عقل بشری، نمی توانست به چنین تدبیری برای حل مشکلات معاملات برسد؟ مگر نه اینکه بهترین و قابل اطمینان ترین بانک ها، همین بانک های خارجی و اروپایی است؟
واقعا اگر از قرآن تقدس زدایی بکنیم، چنین آیه ای، برای انسان قرن 21 و سیستم های اقتصادی جدید و مدرن، مضحک به نظر نمی رسد؟


4- درباره ی چگونگی برخورد با اقلیت ها، آیا می توان قوانینی بهتر از آزادیی که کشوری مثل آمریکا به مسلمانان (که اقلیت و بیشتر غیر بومی هستند)داده است، وضع نمود؟

من اما به عنوان مسلمان خود را ملزم می دانم به اجرای قوانینی مثل ارث، ازدواج و طلاق و خانواده ای که قرآن از آن بحث کرده است.

هر جا که قرآن درباره ی مسائل تربیتی و اخلاقی و مباحث دیگری من جمله تقوا سخن به میان آورده است، الحق که گل کاشته است. و گلستانی است در این موضوعات. که هیچگاه غبار زمان بر آن نمی نشیند و کهنه نمی شود، کما اینکه انسان ها در عصر حاضر، نیازمند آن هستند و به آن باز می گردند که نمونه اش را در اروپا می بینیم.

اما قوانین (دنیایی و حکومتی و اقتصادی و...) قرآن به نظر، فرا زمان نیستند و قابل تغییر اند. قوانینی هستند که بیشتر برای جامعه ی آن روز عربستان (و نه حتی ایران یا چین!) کاربرد داشته اند.


واقعا میراث پیامبر (ص) و همه ی پیامبران دیگر برای ما چه بود؟؟
اخلاقیات ؟؟ یا وضع قوانین حکومتداری و اقتصادی؟؟



واقعا چنین سخنانی از کسی که خود را مسلمان میداند بسیار بسیار بعید است!

1- مردمی که خود را مسلمان، یعنی تابع و تسلیم دستورات الله میداند هیچگاه نباید به حاکمیت گروهی یا کسی غیر از الله رضایت دهند. در غیر این صورت تسلیم غیر از الله شده و حال آنها معلوم است. ( قل أعوذ برب الناس = توحید ربوبیت ____ ملک اناس = توحید حاکمیت ____ إله الناس = توحید الوهیت ) ،( ألیس الله بأحکم الحاکمين ) دولت اسلامی ( یعنی دولتی که در آن سیادت مخصوص حکم الله است، نه رئیس دولت و نه احزاب و نه علما و نه اکثریت و نه اقلیت ) هم مسئول دیانت و هم مسئول معیشت مردم است زیرا هدف  از معیشت بندگی الله است و این دو جدایی ناپذیرند و اسلام آنها را کاملا مربوط به هم میداند.
بله وضع معیشتی مردم با تدبیر انسانها بهبود میابد اما این تدبیر باید با کمک و راهنمایی الله انجام شود یعنی به کمک اسلام و شریعت اسلام. آمریکا این وضع اقتصادی مناسب ( رو به زوال ) را به چه قیمتی به دست آورده؟ کشتار ملیونها سرخپوست و افریقاییان برده و مردم دیگر مناطق جهان! به غارت بردن ثروت و نفت مردم خاورمیانه و راه اندازی جنگ های بزرگ، معملات ربوی وحشتناک وهزاران جرم و جنایت دیگر که بر هیچ کس پوشیده نیست، اما ناگفته نماند آنها برای رسیدن به اهدافشان سالها تدبیر کرده و زحمت کشیده اند اما برای رسیدن به اهداف خود از هیچ وسیله ی پلیدی دریغ نورزیده اند.
در آیین اسلام برای رسیدن به اهداف پاک باید راههای پاک را بپیماییم. مگر قدرت و شوکت دوران هارون الرشید یا سلطان محمد فاتح و ثروتی که آن زمان در دست مردم بود فقط حاصل تدبیر مردم و بدون کمک از وحی ایجاد شده بود؟؟؟؟! همه ی ما میدانیم که قوانین آنها اسلامی بود و هیچ گاه دست به جنایاتی مانند چنایات امریکا و غرب نزدند! اما در اواخر خلافت عثمانی زمانی که حاکمان کم کم شروع به ظلم و ستم به مردم کردند و مردم نیز کم کم  از دینی که الله برایشان قرار داده بود دور گشتند و به قول شما استفاده از وحی یا سنت را کمرنگ کردند ذلتی بر سر مسلمانان آمد که تا امروز هم ادامه دارد و روز به روز بد تر میشود. اما ان شاء الله این انقلاب های مبارک سر آغاز عزتی دوباره است.

من منظور شما از آزمون و خطا را نمی فهمم اگر منظور این است که یک بار یکی از احکام الهی را تعطیل کنیم ببینیم چه اتفاقی می افتد!و یا آنها را به میل خودمان عوض کنیم! خوب این که کفر آشکار است اما گر منظور شما آزمایشها و کسب تجربه مثلا در زمینه ی اقتصادی یا علمی، اما در چارچوب قوانین اسلام است. این را خود اسلام توصيه میکند وحرفی نیست.

2-  در مورد جاريه:
هر عاقلی میداند که هر قانونی در ظروف خودش انجام میگیرد، امروز که جاریه نیست پس قانونی در مورد جاریه هم اجرا نمیشود اما شاید همین فردا جنگ شروع شد و تعداد زیادی از مردان مسلمان و یا اهل کتاب کشته شدند آنگاه چه؟ در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و سلم داریم که در آخر الزمان 40 زن نزد یک مرد می آیند ( چون به دلیل جنگها مردان میمیرند ) خوب در این شرایط احکام جاریه و مسائل مربوط به آن باز میگردند و هیچ چاره ای جز این نیست؟
اخلاقی بودن یا نبودن یک عمل چیزی است که اسلام آن را تعیین میکنند. زیرا من به عنوان یک مسلمان اگر تابع دستورات و فرامین اسلام نباشم طبق نص قرآن از حیوانات هم پست تر هستم و شما مستحضرید که در میان حیوانات چیزی به نام اخلاق وجود ندارد و در غرب هم اخلاق تا حدود زیادی نابود شده است پس اخلاق بدون اسلام معنا ندارد و من به عنوان یک فرد اگر خود را در قبال اعمالم مسئول ندانم تا آنجا که برایم ممکن باشد خود را به هیچ قیدی مقید نمیکنم اما اینکه شما داشتن جاریه را عملی غیر اخلاقی می دانید چیزی که خدا آن را تا ابد اخلاقی میداند و برای مؤمنان حلال کرده است سخن بسیار بزرگی است و من شدیدا به شما توصیه میکنم که توبه کنید.

خداوند زمانی که این مسائل را در دین قرار داده امروز را هم دیده است و فردا را هم دیده است و داشتن این تفکر که برخی از قوانین اسلام کهنه و باطل شده و به کار نمی آیند کلام سکولار ها و علمانی هاست و من امیدوارم که شما چنین تفکری نداشته باشید.

و عدم رضایت همسران از شوهرانشان در قبال داشتن کنیز سخن بسیار مسخره ای است! شما بگویید کدام زن رضایت میدهد که شوهرش زن دیگری بگیرد؟ چیزی که معلوم است دین اجازه ی آن را داده است! آیا میتوانیم بگوییم چنین عملی غیر اخلاقی است ؟   نعوذ بالله!
غربی که شما از آن طرفداری میکنید چون تابع هوا وهوس مردم خود وراهنمایی های شیاطین بوده اند زنا و روابط نامشروع دسته جمعی و رابطه با محارم را عادی میداند و نزد آنها اخلاقی است! ما هم با آزمون و خطا و دوری از وحی مسیری همانند آنها را میپیماییم !

3- ‏ اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! هرگاه به همديگر تا مدّت معيّني ( از لحاظ روز و ماه و سال ) وامي داديد ، آن را بنويسيد ، و بايد نويسنده‌اي دادگرانه آن را بنويسد ، و هيچ نويسنده‌اي از نوشتن ( سند ) بدان گونه كه خدا بدو آموخته است ، سرپيچي نكند . پس نويسنده بايد بنويسد و آن كس كه حق بر ذمّه‌ي او است ، بايد املاء كند و از پروردگارش بترسد و چيزي از آن نكاهد ، و اگر كسي كه حق بر ذمّه‌ي او است كم‌خرد يا ( به سبب كوچكي يا بيماري يا پيري ) ناتوان باشد ، يا ( به سبب لالي يا گنگي يا ناآشنائي با زبان ) او نتواند كه املاء كند ، بايد ولي او ( كه شرع يا حاكم براي وي تعيين كرده است ) دادگرانه املاء كند . و دو نفر از مردان خود را به گواهي گيريد ، و اگر دو مرد نبودند ، يك مرد و دو زن ، از ميان كساني گواه كنيد كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند .  -  ( اين دو زن به همراه يكديگر بايد شاهد قرار گيرند ) تا اگر يكي انحرافي پيدا كرد ، ديگري بدو يادآوري كند - و چون گواهان را به گواهي خوانند بايد كه از اين كار خودداري نورزند . و از نوشتن وام - خواه كم باشد يا زياد - تا سررسيد آن دلگير نشويد . اين در پيشگاه ( شريعت ) خدا دادگرانه‌تر و براي گواهي ( و صحّت شهادت ) استوارتر ، و براي آن كه دچار شكّ و ترديد نشويد ، بهتر مي‌باشد . مگر اين كه داد و ستد حاضر و نقدي باشد كه در ميان خود دست به دست مي‌كنيد ، پس در اين صورت بر شما باكي نيست اگر آن را ننويسيد . و هنگامي كه خريد و فروش ( نقدي ) مي‌كنيد ( باز هم ) كساني را به گواهي گيريد ، و نويسنده و گواه نبايد كه زيان ببينند و نبايد كه زيان برسانند ، و اگر چنين كنيد از فرمان خدا بيرون رفته‌ايد ( و بر حكم او شوريده‌ايد ) . و از خدا بترسيد ( و اوامر و نواهي او را پيش چشم داريد ) و خداوند ( آنچه را كه به نفع شما يا به زيان شما است ) به شما مي‌آموزد ، و خداوند به آنچه مي‌كنيد آگاه است .  ‏ ‏282 بقره

مشکل این آیه کجاست ؟ مگر  آنچه در قرآن آمده باید عقلی نباشد؟!!!!!! مثلا در اسلام دروغ گفتن حرام است و به حکم عقل هم چیز بدی است اما آیا چون عقل به این نتیجه رسیده دیگر قرآن نباید این را می گفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!! چه کسی میگوید ما با عقل خود به این قوانین میرسیدیم مگر غرب با عقل خود استفاده از ربا و ایجاد معملاتی که از لحاظ عقل بسیاری ازمسلمانان نادرست هست را جایز و مطلوب نمیداند؟ مگر ما در همین سیستم اقتصادی جدید و مدرن قرن 21 هر هر روز شاهد میلیاردها اختلاس و دزدی و رشوه گیری و عدم باز پرداخت قرض ها و ربا های عظیم نیستیم ؟؟!! داشتن قانون ( آن هم قانون فاسد اقتصادی غرب که دارد اقتصاد تمام جهان را نابود میکند ) مسأله ای است و پایبندی به آن مسأله ای دیگر ! اسلام کاری میکند که پیروانش به قوانین پاک آن پایبند باشد اما در غرب اگر کسی بتواند از قانونی فرار کند و مشکلی برای او پیش نیاید حتما این کار را خواهد کرد!  
واما این که این قانون قرآن مضحک و خنده دار است!!! پناه بر الله از کسانی که در این زمانه خود را مسلمان مینامند و سخن خالقشان را به تمسخر میگیرند ... لطفا به عنوان یک مسلمان به این آیه توجه کنید:   ( قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ . لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ ) توبه 65-66
‏بگو : آيا به خدا و آيات او و پيغمبرش مي‌توان استهزا و مسخره كرد ؟ !  عذرخواهي نكنيد . شما پس از ايمان‌آوردن ، كافر شده‌ايد ‏ ‏
امیدوارم به اشتباه بزرگ خود پی برده باشید.

4- ممکن است اقلیت ها در جامعه ی امریکا مشکلات آنچنانی با دولت نداشته باشند اما ما بارها دیده ایم که مسلمانان توسط مردم یا حتی افراد پلیس مورد آزار و اذیت و قتل قرار گرفته اند! وضعیت اقلیت در جامعه ی اسلامی صد در صد بسیار بهتر از و ضع اقلیت های امریکا خواهد بود مشکل شما و اکثر مردم این است که دولتی اسلامی به معنای واقعی کلمه را ندیده اید ! مگر کلیساها و کنیسه های قدیمی در سراسر بلاد اسلامی وجود ندارند؟ مگر هزاران نصرانی یا یهودی در زمان وجود خلافت به علت همجواری با مسلمانان به اسلام نگرویدند؟ چیزی که در مورد اقلیت مسلمان امریکا عکس این مطلب است!  حال اگر اخبار را دنبال کرده باشید حتما خبر دارید که آمریکا در صدد آن است برای مسلمانان لباس جدا و مشخص قرار دهد . که احتمالا شما آن را در میان مسلمانان نسبت به اهل ذمه مذموم می دانید اما چون آمریکا این کار را انجام می دهد کسی به آن اعتراضی ندارد و کاری روشنفکرانه و حاصل تدبیر است.


و ما أرسلناک إلا کافة للناس بشیرا و نذیرا و لکن أکثر الناس لا یعلمون‏
ما تو را براي جملگي مردمان ( از ابتدا تا انتها و تمامی زمانها و مکانها ) فرستاده‌ايم تا مژده‌رسان ( مؤمنان به سعادت ابدي ) و بيم دهنده ( ي كافران به شقاوت سرمدي ) باشي ، وليكن اكثر مردم ( از اين معني ) بي‌خبرند ( و همگاني بودن نبوّت تو را باور نمي‌دارند ) .

امیدوارم که شما از زمره ی بیخبران نباشید! طبق قرآن اکثریت مردم گمراه و نادانند پس گول این مسائل را نخورید!

واقعا میراث پیامبر (ص) و همه ی پیامبران دیگر برای ما چه بود؟؟
میراث همه ی پیامبران توحید و اطاعت از الله یکتا و عدم پیروی از هرکسی و هر حزبی و هر اقلییتی و هر اکثریتی است که کلامش خلاف کلام الله باشد که اخلاقیات، سیاست و اقتصاد جزءی از این میراث است!

امیدوار بودم این سحنان در این تالار از زبان افرادی مؤمن و مسلم شنیده نشود اما راهی که مربیان جماعت دعوت و اصلاح در تربیت و آموزش شاگردانشان در پیش گرفته اند باعث میشود که شناسایی جوانان اخوانی آسان شود و چنین سخنانی از آنها هم متوقع باشد.

        
امیدوارم که روزی را ببینم که مسلمانان دوباره یکدست و متحد شوند و از این ذلت و خواری نجات یابیم


برای نویسنده این مطلب blook تشکر کننده ها: 2
khozaima (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), sayf (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

پستتوسط Ershad » دوشنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 9:46 pm

سلام. لازم دانستم توضیحاتی کوتاه در مورد نظر کاربرگرامی Naser بیان کنم. هرچند معتقدم بحث کمی منحرف شد و این موضوع باز کردن صفحه ای جداگانه را میطلبید، اما به اقتضای معلومات اندک خود توضیحاتی را خدمتتان عرض خواهم کرد. قبل از هر چیز خوشحالم که کاک ناصر، مسلمان و موحد بودن خود را قبلا اعلام کرده اند و به همین دلیل من نیز به صورت درون دینی بحثم را مطرح خواهم کرد.

Naser نوشته است:
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله



دوست عزیز قبل از هرچیز باید بدانیم برای انسان مسلمان واجب و ضروری است که اسلام و قرآن را تمام و کمال قبول کرده و با تمام وجود پذیرای آن باشد. برای مسلمان جایز نیست که بخشی از قرآن را قبول کرده و بخشی دیگر از آن را رد کند :

أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ

فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

( بقره - 85 )


بنابراین، این سخن، که اخلاقیات قرآن قابل قبول است و سایر احکام و مفاهیم آن، یا هر بخش دیگری از آن، غیر قابل قبول و ناکارآمد است، سخنی مردود والبته خطرناک است.
در مورد دلایل پیشرفت جوامع غربی و چگونه بودن سیستم های حکومتی، حقیقتا بحثی مفصل و بس سنگین و البته حل شده است که مجال و فرصت کافی خود را می طلبد.

دوستان عزیز، برقراری یک حکومت اسلامیِ واقعی در سایه ی امنیت و عدالت و آزادی و رفاه و آسایشِ واقعی اش، آمال و آرزو و هدف غایی و نهایی همه ی ماست و معتقدیم که تنها قوانین الهی است که می تواند این تحفه ی گرانبها را برایمان به ارمغان آورد. اما این امر در هر زمان و هر شرایطی محقق نمی شود و امر ساده ای نیست که به این راحتی از آن سخن گوییم. براستی تربیت و تزکیه ای بالا میطلبد. هم برای اجرا کنندگان این احکام و هم برای مردمان آن جامعه. که اگر مواظب نبوده و خطا کنیم ضربه های جبران ناپذیری به اسلام و مفاهیم دینی در آن جامعه  وارد خواهد شد. در پایان، این گفته ی امام شهید حسن البنا را یادآوری می کنم که می فرمایند : سعی کنید قبل از هر چیز، دولت اسلامی را در دلهای مردم برقرار کنید. در این حالت است که دولت اسلامی خود به خود در جامعه برقرار خواهد شد.
شیوه نی من شیوه نی ئینسانیه     بانگی ئازادی و گڕوی یه کسانیه

برای نویسنده این مطلب Ershad تشکر کننده ها: 3
nahmadi69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), sayf (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), shahryari-abdullah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Ershad
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 39
تاريخ عضويت: پنج شنبه مهر ماه 13, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 35 بار
تشکر شده: 61 بار
امتياز: 0

پستتوسط Ershad » سه شنبه ارديبهشت ماه 4, 1391 2:18 am

خوب، آقای blook نسبت به برخی از ما قدری بی ادبی و توهین کردند که نباید این کار را می کردند. اما به هر حال اشکالی ندارد و ما این

قضیه را به حساب آن میگذاریم که شاید حواسشان نبوده و یا آن لحظه تمرکز کافی نداشته اند :

blook نوشته است:با احترام به همه ی دوستان برام معلوم شد که بسیاری از افراد این سایت ادم های بی جنبه ای هستند .


blook نوشته است:چرا چشم بسته از چیزی دفاع می کنید که قاطبه ی مسلمانان آن را  کفر می دانند.


blook نوشته است:متین جان تو که این همه خوشحال بودی و داشتی روده بر می شدی جواب بده


blook نوشته است:امــــــــــــــــــــــــــــــا گذاشتن این پست شما به نظر بنده چیزی جز عقده گشایی نیست اگر از جواب دادن عاجز هستید حداقلش این است که سکوت کنید و چیزی نگویید


blook نوشته است:به جای جانبداری کورکورانه از ان ها یک بار دیگر خبر را با دقت و به دور از تعصب بخوانید .


blook نوشته است:از ذوستان خواهش می کنم اینقدر زود ذوق زده نشن.


و البته ایشون یه تهمت هایی رو هم وارد کردند که طبق قوانین حکومت اسلامی باید برای آنها دلیل و مدرک مستند میاوردند :

blook نوشته است:بی ربط نیست

این مکتب(ماکیاولیسم) بر این باور است که رجال سیاسی باید کاملاً واقع‌بین و مادی و جدّی باشد، آنگونه سخت‌گیر باشد که اگر تکالیف دینی، اخلاقی و احساسات سد راه او شود؛ از آنها صرف‌نظر کند و هدفی جز رسیدن به مقصود نداشته باشد.

ماکیاولیسم اسلامی

ماکیاولیسم اسلامی در واقع انحراف در شیوه حکومت در حکومت اسلامی و تمایل حکومتداران به معیارهای ابزارگرایانه ی دینی را گویند. از مصادیق این مورد، تن دادن به اصالت منافع و تبلیغات ناراست در انتخابات و شعارهای آن است. در این شیوه، سیاست در حکومت اسلامی به خودی خود هدف می شود و اخلاق و دین دائر مدار منافع سیاسی می چرخد.


blook نوشته است:براي گفته ي خدا و شريعتش که مي گويد دزد بايد دستش قطع شود و يا احکامي ديگر به آمريکاييها اطمينان مي دهند که حتي اگر اکثريت مردم هم خواهان ان باشد در صورتي که شما راضي نباشيدهرگز چنين کار نخواهيم کرد .


blook نوشته است:الان این جنابان به خدمت بزرگترین طاغوت و متکبر تاریخ رفته اند که به بگویند: ای کفار ( که البته اگر امریکا و اعوانش را از کافران بشمارید!!!!! ) شما مطمئن باشید که از دست و زبان ما در امانید! و از جانب ما هیچ شری متوجه شما نیست بلکه دوستان شما هستیم و از مجاهدانی که مایه رعب و ترس شما شده اند به اندازه ی شما و یا حتی بیشتر از شما متنفریم! ای طاغوت بزرگ! چرا کمک نظامی و مادی خود را از ما دریغ میکنید مگر ما از قبحی باراک چه کم داریم!؟؟؟ ما را از لطف خود محروم نسازید !!


blook نوشته است:بسیاری از آنهایی که امروزه خودشان را صاحب فکر اخوان المسلمین میدانند قطعا با مؤسسان این فکر تفاوتهای فراوانی دارند، زمانی هدف بازگرداندن خلافت اسلامی و تطبیق شریعت الله و رهایی از بندگی بندگان و بندگی پروردگار بندگان و بود و عقیده بر این بود که ریشه ی تمام مشکلات مسلمانان نداشتن قدرت و سلطان است، اما پس از شهادت إمام البناء و سید قطب و .. و دیدن شکنجه های طاغوتیان و زندان های سرد و تاریکشان راه رسیدن به بازگردانی خلافت و رهایی از شرک اطاعت تغییر کند و به عبارتی: برای رهایی از بندگی بندگان باید مدتی بنده ی بندگان شویم
.
.
.
پس از مدتی علاوه بر تغییر دادن راه رسید به این هدف، خود هدف هم تغییر کرد، حال هدف رسیدن به دمکراسی است، رسیدن به شرک و بندگی بندگان، میگویند ما باید از از این دیکتاور ها ( بندگی یک بنده ) و طاغوت ها ( مفهومی که هنوز برای آن تعریفی نداریم!!! ) رها شویم و به دمکراسی ( بندگی تعداد بیشتری از بندگان! ) برسیم.



blook نوشته است:
امیدوار بودم این سحنان در این تالار از زبان افرادی مؤمن و مسلم شنیده نشود اما راهی که مربیان جماعت دعوت و اصلاح در تربیت و آموزش شاگردانشان در پیش گرفته اند باعث میشود که شناسایی جوانان اخوانی آسان شود و چنین سخنانی از آنها هم متوقع باشد.

        


دوست گرامی کسی که سخنان سنگینی چون بندگی خدا، حکومت اسلامی و رضایت الله را بر زبان جاری می کند و امر به معروف و نهی از منکر و دعوت دیگران به توبه را در دستور کارش قرار می دهد باید بسیار مواظب گفته هایش باشد. چون در آن لحظات او دیگر تنها آن یک نفر نیست بلکه نماینده ی آن تفکری است که از آن سخن می گوید. در ضمن فراموش نکنیم که همه ی ما در مورد تک تک گفته هایمان محاسبه خواهیم شد ( رَبِّ إغفِرلی وَ لِأَخی)
امیدوارم همه ی ما بتوانیم این مورد را رعایت کنیم و اگر کسی از ما خطا کرد دیگری تذکر دهد و به او یادآوری کند.

دوست عزیز بی نهایت خوشحالم که در مسیر مبارک دعوت گام نهاده اید و غیرت دینی اتان را می ستایم. اما بدانیم که شیوه و قاعده ی صحیح دعوت را قرآن خود به ما آموخته است و ما موظف ایم که این قاعده را رعایت کنیم :

ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (نحل - 125)

( اي پيغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهاي نيكو و زيبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ايشان به شيوه‌ي هرچه نيكوتر و بهتر گفتگو كن‌ ؛ چرا كه ( بر تو تبليغ رسالت الهي است با سخنان حكيمانه و مستدلّانه و آگاهانه ، و به گونه‌ي بس زيبا و گيرا و پيدا ، و بر ما هدايت و ضلال و حساب و كتاب و سزا و جزا است . ) بي‌گمان پروردگارت آگاه‌تر ( از همگان ) به حال كساني است كه از راه او منحرف و گمراه مي‌شوند و يا اين كه رهنمود و راهياب مي‌گردند . ( تفسیر نور )

در پایان ضروری می دانم که عرض کنم، به دلیل اینکه احساس می کنم در مورد این پست آنچه از گفتنی ها لازم بود گفته شده و نیز ادامه ی آن را برای

خودم خسران میبینم، پایان حضورم را در این بحث اعلام میکنم.

والسلام علیکم و علی من التبع الحق و الهدی

ألهم أرناالحق حقا ورزقنا التباعه و أرنا الباطل باطلا ورزقنا الجتنابه












شیوه نی من شیوه نی ئینسانیه     بانگی ئازادی و گڕوی یه کسانیه

برای نویسنده این مطلب Ershad تشکر کننده ها: 3
khozaima (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), sayf (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), shahryari-abdullah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
Ershad
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 39
تاريخ عضويت: پنج شنبه مهر ماه 13, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 35 بار
تشکر شده: 61 بار
امتياز: 0

پستتوسط Naser » سه شنبه ارديبهشت ماه 5, 1391 1:20 pm




سخنان بلوک


واقعا چنین سخنانی از کسی که خود را مسلمان میداند بسیار بسیار بعید است!

(1) مردمی که خود را مسلمان، یعنی تابع و تسلیم دستورات الله میداند هیچگاه نباید به حاکمیت گروهی یا کسی غیر از الله رضایت دهند. در غیر این صورت تسلیم غیر از الله شده و حال آنها معلوم است. ( قل أعوذ برب الناس = توحید ربوبیت ____ ملک اناس = توحید حاکمیت ____ إله الناس = توحید الوهیت ) ،( ألیس الله بأحکم الحاکمين ) دولت اسلامی ( یعنی دولتی که در آن سیادت مخصوص حکم الله است، نه رئیس دولت و نه احزاب و نه علما و نه اکثریت و نه اقلیت ) هم مسئول دیانت و هم مسئول معیشت مردم است زیرا هدف از معیشت بندگی الله است و این دو جدایی ناپذیرند و اسلام آنها را کاملا مربوط به هم میداند.
(2) بله وضع معیشتی مردم با تدبیر انسانها بهبود میابد اما این تدبیر باید با کمک و راهنمایی الله انجام شود یعنی به کمک اسلام و شریعت اسلام. (3) آمریکا این وضع اقتصادی مناسب ( رو به زوال ) را به چه قیمتی به دست آورده؟ کشتار ملیونها سرخپوست و افریقاییان برده و مردم دیگر مناطق جهان! به غارت بردن ثروت و نفت مردم خاورمیانه و راه اندازی جنگ های بزرگ، معملات ربوی وحشتناک وهزاران جرم و جنایت دیگر که بر هیچ کس پوشیده نیست، اما ناگفته نماند آنها برای رسیدن به اهدافشان سالها تدبیر کرده و زحمت کشیده اند اما برای رسیدن به اهداف خود از هیچ وسیله ی پلیدی دریغ نورزیده اند.
در آیین اسلام برای رسیدن به اهداف پاک باید راههای پاک را بپیماییم. مگر قدرت و شوکت دوران هارون الرشید یا سلطان محمد فاتح و ثروتی که آن زمان در دست مردم بود فقط حاصل تدبیر مردم و بدون کمک از وحی ایجاد شده بود؟؟؟؟! همه ی ما میدانیم که قوانین آنها اسلامی بود و هیچ گاه دست به جنایاتی مانند چنایات امریکا و غرب نزدند! اما در اواخر خلافت عثمانی زمانی که حاکمان کم کم شروع به ظلم و ستم به مردم کردند و مردم نیز کم کم از دینی که الله برایشان قرار داده بود دور گشتند و به قول شما استفاده از وحی یا سنت را کمرنگ کردند ذلتی بر سر مسلمانان آمد که تا امروز هم ادامه دارد و روز به روز بد تر میشود. (4) اما ان شاء الله این انقلاب های مبارک سر آغاز عزتی دوباره است.

(5) من منظور شما از آزمون و خطا را نمی فهمم اگر منظور این است که یک بار یکی از احکام الهی را تعطیل کنیم ببینیم چه اتفاقی می افتد!و یا آنها را به میل خودمان عوض کنیم! خوب این که کفر آشکار است اما گر منظور شما آزمایشها و کسب تجربه مثلا در زمینه ی اقتصادی یا علمی، اما در چارچوب قوانین اسلام است. این را خود اسلام توصيه میکند وحرفی نیست.

(6) در مورد جاريه:
هر عاقلی میداند که هر قانونی در ظروف خودش انجام میگیرد، امروز که جاریه نیست پس قانونی در مورد جاریه هم اجرا نمیشود اما شاید همین فردا جنگ شروع شد و تعداد زیادی از مردان مسلمان و یا اهل کتاب کشته شدند آنگاه چه؟ در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و سلم داریم که در آخر الزمان 40 زن نزد یک مرد می آیند ( چون به دلیل جنگها مردان میمیرند ) خوب در این شرایط احکام جاریه و مسائل مربوط به آن باز میگردند و هیچ چاره ای جز این نیست؟
(7) اخلاقی بودن یا نبودن یک عمل چیزی است که اسلام آن را تعیین میکنند. زیرا من به عنوان یک مسلمان اگر تابع دستورات و فرامین اسلام نباشم طبق نص قرآن از حیوانات هم پست تر هستم و شما مستحضرید که در میان حیوانات چیزی به نام اخلاق وجود ندارد و در غرب هم اخلاق تا حدود زیادی نابود شده است پس اخلاق بدون اسلام معنا ندارد و من به عنوان یک فرد اگر خود را در قبال اعمالم مسئول ندانم تا آنجا که برایم ممکن باشد خود را به هیچ قیدی مقید نمیکنم اما اینکه شما داشتن جاریه را عملی غیر اخلاقی می دانید چیزی که خدا آن را تا ابد اخلاقی میداند و برای مؤمنان حلال کرده است سخن بسیار بزرگی است و من شدیدا به شما توصیه میکنم که توبه کنید.

(8) خداوند زمانی که این مسائل را در دین قرار داده امروز را هم دیده است و فردا را هم دیده است و داشتن این تفکر که برخی از قوانین اسلام کهنه و باطل شده و به کار نمی آیند کلام سکولار ها و علمانی هاست و من امیدوارم که شما چنین تفکری نداشته باشید.

(9) و عدم رضایت همسران از شوهرانشان در قبال داشتن کنیز سخن بسیار مسخره ای است! شما بگویید کدام زن رضایت میدهد که شوهرش زن دیگری بگیرد؟ چیزی که معلوم است دین اجازه ی آن را داده است! آیا میتوانیم بگوییم چنین عملی غیر اخلاقی است ؟ نعوذ بالله!
غربی که شما از آن طرفداری میکنید چون تابع هوا وهوس مردم خود وراهنمایی های شیاطین بوده اند زنا و روابط نامشروع دسته جمعی و رابطه با محارم را عادی میداند و نزد آنها اخلاقی است! ما هم با آزمون و خطا و دوری از وحی مسیری همانند آنها را میپیماییم !

3- ‏ اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! هرگاه به همديگر تا مدّت معيّني ( از لحاظ روز و ماه و سال ) وامي داديد ، آن را بنويسيد ، و بايد نويسنده‌اي دادگرانه آن را بنويسد ، و هيچ نويسنده‌اي از نوشتن ( سند ) بدان گونه كه خدا بدو آموخته است ، سرپيچي نكند . پس نويسنده بايد بنويسد و آن كس كه حق بر ذمّه‌ي او است ، بايد املاء كند و از پروردگارش بترسد و چيزي از آن نكاهد ، و اگر كسي كه حق بر ذمّه‌ي او است كم‌خرد يا ( به سبب كوچكي يا بيماري يا پيري ) ناتوان باشد ، يا ( به سبب لالي يا گنگي يا ناآشنائي با زبان ) او نتواند كه املاء كند ، بايد ولي او ( كه شرع يا حاكم براي وي تعيين كرده است ) دادگرانه املاء كند . و دو نفر از مردان خود را به گواهي گيريد ، و اگر دو مرد نبودند ، يك مرد و دو زن ، از ميان كساني گواه كنيد كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند . - ( اين دو زن به همراه يكديگر بايد شاهد قرار گيرند ) تا اگر يكي انحرافي پيدا كرد ، ديگري بدو يادآوري كند - و چون گواهان را به گواهي خوانند بايد كه از اين كار خودداري نورزند . و از نوشتن وام - خواه كم باشد يا زياد - تا سررسيد آن دلگير نشويد . اين در پيشگاه ( شريعت ) خدا دادگرانه‌تر و براي گواهي ( و صحّت شهادت ) استوارتر ، و براي آن كه دچار شكّ و ترديد نشويد ، بهتر مي‌باشد . مگر اين كه داد و ستد حاضر و نقدي باشد كه در ميان خود دست به دست مي‌كنيد ، پس در اين صورت بر شما باكي نيست اگر آن را ننويسيد . و هنگامي كه خريد و فروش ( نقدي ) مي‌كنيد ( باز هم ) كساني را به گواهي گيريد ، و نويسنده و گواه نبايد كه زيان ببينند و نبايد كه زيان برسانند ، و اگر چنين كنيد از فرمان خدا بيرون رفته‌ايد ( و بر حكم او شوريده‌ايد ) . و از خدا بترسيد ( و اوامر و نواهي او را پيش چشم داريد ) و خداوند ( آنچه را كه به نفع شما يا به زيان شما است ) به شما مي‌آموزد ، و خداوند به آنچه مي‌كنيد آگاه است . ‏ ‏282 بقره

(10) مشکل این آیه کجاست ؟ مگر آنچه در قرآن آمده باید عقلی نباشد؟!!!!!! مثلا در اسلام دروغ گفتن حرام است و به حکم عقل هم چیز بدی است اما آیا چون عقل به این نتیجه رسیده دیگر قرآن نباید این را می گفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!! چه کسی میگوید ما با عقل خود به این قوانین میرسیدیم مگر غرب با عقل خود استفاده از ربا و ایجاد معملاتی که از لحاظ عقل بسیاری ازمسلمانان نادرست هست را جایز و مطلوب نمیداند؟
(11) مگر ما در همین سیستم اقتصادی جدید و مدرن قرن 21 هر هر روز شاهد میلیاردها اختلاس و دزدی و رشوه گیری و عدم باز پرداخت قرض ها و ربا های عظیم نیستیم ؟؟!! داشتن قانون ( آن هم قانون فاسد اقتصادی غرب که دارد اقتصاد تمام جهان را نابود میکند ) مسأله ای است و پایبندی به آن مسأله ای دیگر ! اسلام کاری میکند که پیروانش به قوانین پاک آن پایبند باشد اما در غرب اگر کسی بتواند از قانونی فرار کند و مشکلی برای او پیش نیاید حتما این کار را خواهد کرد!
واما این که این قانون قرآن مضحک و خنده دار است!!! پناه بر الله از کسانی که در این زمانه خود را مسلمان مینامند و سخن خالقشان را به تمسخر میگیرند ... لطفا به عنوان یک مسلمان به این آیه توجه کنید: ( قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ . لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ ) توبه 65-66
‏بگو : آيا به خدا و آيات او و پيغمبرش مي‌توان استهزا و مسخره كرد ؟ ! عذرخواهي نكنيد . شما پس از ايمان‌آوردن ، كافر شده‌ايد ‏ ‏
امیدوارم به اشتباه بزرگ خود پی برده باشید.

(12) ممکن است اقلیت ها در جامعه ی امریکا مشکلات آنچنانی با دولت نداشته باشند اما ما بارها دیده ایم که مسلمانان توسط مردم یا حتی افراد پلیس مورد آزار و اذیت و قتل قرار گرفته اند! وضعیت اقلیت در جامعه ی اسلامی صد در صد بسیار بهتر از و ضع اقلیت های امریکا خواهد بود مشکل شما و اکثر مردم این است که دولتی اسلامی به معنای واقعی کلمه را ندیده اید ! مگر کلیساها و کنیسه های قدیمی در سراسر بلاد اسلامی وجود ندارند؟ مگر هزاران نصرانی یا یهودی در زمان وجود خلافت به علت همجواری با مسلمانان به اسلام نگرویدند؟ چیزی که در مورد اقلیت مسلمان امریکا عکس این مطلب است! حال اگر اخبار را دنبال کرده باشید حتما خبر دارید که آمریکا در صدد آن است برای مسلمانان لباس جدا و مشخص قرار دهد . که احتمالا شما آن را در میان مسلمانان نسبت به اهل ذمه مذموم می دانید اما چون آمریکا این کار را انجام می دهد کسی به آن اعتراضی ندارد و کاری روشنفکرانه و حاصل تدبیر است.


و ما أرسلناک إلا کافة للناس بشیرا و نذیرا و لکن أکثر الناس لا یعلمون‏
ما تو را براي جملگي مردمان ( از ابتدا تا انتها و تمامی زمانها و مکانها ) فرستاده‌ايم تا مژده‌رسان ( مؤمنان به سعادت ابدي ) و بيم دهنده ( ي كافران به شقاوت سرمدي ) باشي ، وليكن اكثر مردم ( از اين معني ) بي‌خبرند ( و همگاني بودن نبوّت تو را باور نمي‌دارند ) .

امیدوارم که شما از زمره ی بیخبران نباشید! طبق قرآن اکثریت مردم گمراه و نادانند پس گول این مسائل را نخورید!

واقعا میراث پیامبر (ص) و همه ی پیامبران دیگر برای ما چه بود؟؟
میراث همه ی پیامبران توحید و اطاعت از الله یکتا و عدم پیروی از هرکسی و هر حزبی و هر اقلییتی و هر اکثریتی است که کلامش خلاف کلام الله باشد که اخلاقیات، سیاست و اقتصاد جزءی از این میراث است!

(13) امیدوار بودم این سحنان در این تالار از زبان افرادی مؤمن و مسلم شنیده نشود اما راهی که مربیان جماعت دعوت و اصلاح در تربیت و آموزش شاگردانشان در پیش گرفته اند باعث میشود که شناسایی جوانان اخوانی آسان شود و چنین سخنانی از آنها هم متوقع باشد.


امیدوارم که روزی را ببینم که مسلمانان دوباره یکدست و متحد شوند و از این ذلت و خواری نجات یابیم

--------------------------------------------------------------------------------

حرف بنده

بسم  الله
با سلام خدمت دوستان گرامی.
جناب بلوک! در مکتوبات شما نکات بسیاری برای طرح وجود دارد که اگر چه ترتیب منطقی آنها از بین می رود اما ترجیح می دهم برای حصول نتیجه بهتر به ترتیب نوشته های خودتان پاسخ دهم.

1- بحث حاکمیت الله را مطرح کرده بودید؛ اگر چه مخالفتی با آن ندارم اما مطمئنم برداشت بنده و شما آسمان به زمین تفاوت دارد، اگر بخواهیم بحث را بکاویم وارد مباحث تخصصی تر نظیر جبر و اختیار و ... می شویم که از حوصله گفت و گوی مکتوب کنونی خارج است. در زمینه بحث دولت اسلامی به گمانم هرگز حاضر نخواهید بود تبعات این ادعای خود را در آینده بپذیرید، بحث شما بیشتر شبیه جریان رسمی کنونی(!) است که صرفاً ادعاهائی برای دادن تقدس خود ساخته به افراد مورد علاقه خود هستند، در حالیکه در عمل چیزی در چنته نداشته و ندارند. ادعای نامفهوم و گنگ شما در این زمینه مولودی بهتر از جهنم تمامیت خواهان نخواهد داشت، در آنارشیسم پیشنهادی شما مشخص نشده است که آخر الامر در وضع کنونی و با بشر نامعصوم کنونی برای مسائل جدید الطرح چه کسی وظیفه ارتباط با خداوند را به عهده خواهد گرفت و یا مکانیزم استخراج دقیق این امر از متون مقدس چگونه خواهد بود. شرمندم اگر عرض کنم گفته شما در این زمینه را  جز ادعائی واهی نمی بینم که در هیچ کجای ذهن هیچ آدم دور اندیشی هیچ ارزشی برای آن متصور نخواهد شد.
2- در اینکه برای بهبود وضع معیشت مردم، بندگان تدبیر می کنند و خدواند تقدیر؛ البته اگر شما چنین اعتقاد دارید، بنده نیز موافقم، لیکن با شناختی که از نگرش شما و همفکرانتان دارم به گمانم درک ما از این امر نیز متفاوت خواهد بود، در این راستا البته استفاده از راهنمائیهای شریعت اسلام مناسب خواهد بود و غیر قابل اغماض، منتها به هیچ وجه برای رسیدن به برنامه ای جامع و دقیق کفایت نخواهد کرد. نگاه ایدئولوژیک اینچنین متأسفانه همواره جامعه اسلامی را به سوی رکود و جمود کشانده است، هنگامی که بشر تصور نماید بتوان جواب تمام نیازهای آینده را به طور کامل در کتب گذشتگان و نیز قرآن یافت زمان مرگ اندیشه ها و عقل، این هدیه و حجت الهی خواهد بود.
3- غرب ستیزی شما برای بنده بسیار جالب است، اگر نگاه اخلاقی داشته باشیم نمی توان از جنایات غرب در طی ادوار مختلف چشم پوشی کرد، اما مراد شما از این همه عداوت برای بنده غیر قابل درک است، اگر ردای ریاست در تن دارید و سودای سیاست در سر، مانند آنان که امروز در کنار ما فراوانند، از دشمن دشمن کردن به جائی خواهید رسید، دست کم عده ای را مسخ خواهید کرد و بر کوس قدرت خواهید دمید. اما اکنون که هدف ما صرفاً یک بحث دوستانه است چرا اینقدر خصمانه راجع به غربی که نتایج کوششهای آن تمام زندگی و آداب و سنن ما را دستخوش تغییر- ولو در بسیاری موارد منفی- کرده سخن می گوئید، مگر اعمال نکبت بار در تاریخ شرق کم سراغ دارید که سراپای آن را چون کلیتی استوار و زیبا تصویر می کنید که گوئی تمام بدبختیهای ما از بعد عثمانی و با قدرت یافتن غرب آغاز شده است. پیشنهاد می کنم در مورد غرب و شرق و نقاط مثبت و منفی هر دو منصفانه تر بیندیشید و فراموش نکنید که انسانها در بسیاری از موارد وامدار و محتاج همدیگرند و اگر غیر از این کنید همان بی اخلاقی ای را مرتکب شده اید که در پاره ای موارد غرب.
4- انقلابهای مبارک هم بهار عربی اند و انقلاب دموکراسی خواهی، جوانان عرب نه طالب دولت اسلامی با قرائت شمایند نه دنباله رو همفکران شما. خود شما هم می دانید که تأثیر رسانه و اینترنت و شبکه های اجتماعی در شکل گیری این انقلابها و آگاه کردن این مردم به حقوق خود بیش از حمیت دینی ای است که شما دارید. نادیده گرفتن این مهم سر زیر برف کردن است و حق را کتمان کردن و گمان نمی کنم به بهشت رفتن شما کمکی بکند.
5- در باب آزمون و خطا اولا ً هر چیزی را نمی توان آزمود و به همین خاطر ما به خداوند محتاجیم. مگر می شود رابطه ی جنسی را آزاد کرد و بعد از دیدن تبعات آن، راه اصلاح را-که به این راحتی ها مقدور نیست- پیش گرفت. در این مورد بحث زیاد است و جای اطناب بیش از این نیست، فقط به این نکته خرد اشاره کنم که در این مورد بایستی امور را از هم تفکیک کرد و حداکثر دخالت دین را در آن تعیین (با توجه به هدف دین و پتانسیل آن و ...) و سپس سخن گفت.
6- امیدوارم در جنگی که شما تصور کردید دست کم چند دانای دلسوز دین پژوه باقی بمانند تا بر سر حکم فقهی آتی به توافقی خداپسند برسند، اکنون وضع با 1400 سال قبل بسیار متفاوت است، چرا برای اثبات امری لقمه را دور سر می چرخانید، در آینده هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، بعید نیست بیماری ای فراگیر شود که بیش از نصف زنها، و صرفاً زنها را تلف کند، اگر ادعای بالای شما ممکن است رخ دهد این هم ممکن است، می گوئید نه! اثبات کنید این گوی و این میدان. حالا حکم چیست؟؟؟؟؟
7- در مورد رابطه دین و اخلاق مبرهن و مشخص است که دین وامدار اخلاق است، این را می شود به سادگی اثبات کرد. فرض نمائید شما بت پرست بوده اید و قرآن بر پیامبر  اسلام نازل می گردد و شما دعوت او را حق می بینید، دین به شما می گوید که بایستی این دین را بپذیرید یا اخلاق؟؟؟ اصلاً ادعاهای اسلام و پیامبر اسلام اگر اخلاقی نبود و اگر مردم آن دوران معیار دیگری به غیر از خود دین برای پذیرش آن نداشتند مگر به آن اقبال می نمودند. مثلاً پیامبر می گفت دروغ نگوئید، دختران را زنده به گور نکنید و ... اگر عقل و وجدان اخلاقی مردم برای قضاوت به کمکشان نمی آمد مگر اسلام می توانست شکل بگیرد. البته این بحث طولانی تر از این است که تمام جوانب آن مطرح گردد، این را اضافه کنم که دین هم مؤید اخلاق و هم مشوق آن است و در امور زیادی نیز مصداقهای امر اخلاقی را به ما می آموزد. اینکه شما اگر مسلمان نباشید تا آنجا که ممکن باشد خود را به هیچ قیدی مقید نمی کنید بدا به حال شما، این مشکل خودتان است و این ادعای شما که خارج از اسلام اخلاقی نداریم گاندی ها را از یاد بشریت نخواهد برد.
8- معنای سکولار هم خیلی فراتر از آنچه است که شما می گوئید، عرب زدگیتان (علمانی) ظاهراً کار دستتان داده، لطفاً در این زمینه به جای خواندن امثال کتاب پایان صهیونیزم، افول سکولاریزم و... از نویسندگان داناتری کتاب بخوانید که مستندتر سخن می گویند.
9- اگر چه ربوی و فاسد بودن بانکداری کنونی که نظام اقتصادی دنیا را در بر گرفته بر کسی پوشیده نیست اما مطمئن باشید اگر پیامبر اسلام امروز مبعوث میشد نمی توانست این سیستم را حذف کند، بلکه او که بسیار داناتر از امثال من و شما بود تا جائی که می توانست آن را اصلاح می کرد، راه اصلاح را می گشود و ما بقی جد و جهد را به دلسوزان آینده واگذار می کرد، این ادعا را می توان با همان بحث همسر و کنیز ... تطبیق دهید تا متوجه منظور بنده بشوید.
10- در آیه ای که در مورد عقاید اقتصادی اسلام آوردید، بحثی نیست اما خواسته اید چه را ثابت کنید خدا می داند! سالهاست که عالمان اسلامی و خصوصاً از نوع ایرانیش با اقتصاد اسلامی اقتصاد اسلامی گوش ملت را کر کرده اند اما ما که از آنها چیزی ندیدیم، دریغ از نصی قابل تأمل، امیدوارم شما بتوانید در این زمینه برای تشنگان نوشداروئی ولو... تدارک ببینید.
11- در مورد قانون گریزی در غرب و شرق همین را بس که: به قول شیخ سعدی عاقلان دانند... لطف کنید همین حالا برای نشان دادن حسن نیت خودتان ویندوز سیستمتان را حذف کرده و تا تهیه نسخه اصل استفاده از آن را بر خود حرام کنید.
12- در مورد احترام به حقوق اقلیتها برادرم، امروز در جهان تمامی جوامع به نسبت شاهد وجود تکثری بی سابقه در خود هستند، امری که رعایت حقوق دیگران را بسیار دشوارتر از گذشته می نماید و برای حصول این مهم بایستی راه حلی را جست که در گذشته-بدلیل شرایط متفاوت آن اصولاً مطرحیت نداشته، لذا رویکرد شما  در این زمینه به گمانم منتج به هیچ نتیجه ای جز تخطئه مجدد غرب و پای کوبیدن بر حمیت بی دلیلتان نخواهد شد، دست کم در زمان کنونی همگی می دانیم که وضع کدام بهتر است و بنده خود به عنوان یک مسلمان شرمسارتر از آنم که ادعائی بمانند شما داشته باشم.
13- در مورد خود هم همین را مجدد موکد کنم که داعیه هیچ جناحی را نداشته و ندارم و اساساً دوست ندارم با میخ های هیچ جناح مذهبی، سیاسی و یا هیچ ایدئولوژی ای مصلوب شوم. ضمناً در کلاسها و مباحث هیچ یک از جناحهای مذهبی نیز شرکت نداشته ام.
* برادر عزیزم، که شاید بسیار پاکتر از بنده خطاکار بوده و در نزد خدواند عزیزتر باشید، توصیه من به شما: اینچنین در برج عاج حق نشستن و کافر و پست خطاب کردن دیگران و از بالا به مخلوقات خدواند نگریستن و در کوس حق دمیدن و ... و... خلاف اخلاق و معنویت و انسانیت است. نقش خدا را با نقش خود اشتباه نگیرید و خداوار کسی را خطاب قرار ندهید که بشر نه سزاوار این جایگاه است.
* این چند سطر را نه صرفاً برای اقناع شما نوشتم که باور فرمائید با شناختی که از دنیاهای متفاوت خود و شما دارم امید چندانی به حصول آن نیست، در این امیدم که شاید گذر رهگذری منصف به این حوالی افتد و التفاتی کند و اندک رنجی به خود دهد و دیده ای بر این نبشته بچرخاند تا بل وجدان بیدار خود را قاضی کند و قلمی به قضاوت گرداند تا شاید بنده و دیگران نیز حظی بریم.
* معذورم که عرض کنم بدلیل بسیاری گرفتاریهای دنیوی و امور ریز و درشت زندگی و نیز پرهیز از تکرار مکررات راغب به ادامه دادن این بحث نیستم.
"والله خیر حافظاً و هو ارحم الراحمین"
التماس دعا



نماد کاربر
Naser
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 89
تاريخ عضويت: پنج شنبه شهريور ماه 24, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 40 بار
تشکر شده: 125 بار
امتياز: 20

پستتوسط Mmm » سه شنبه ارديبهشت ماه 5, 1391 9:06 pm

سلام!  لازم دیدم نکته ای را خدمتِ دوستان عرض نمایم و آن اینکه: از معصیت توبه می کنند نه از معرفت! توبه کردن مربوط به «عمل» است نه به «عقیده»! عقیده که عمل نیست، عقیده که معصیت نیست، عقیده که گناه نیست؛ فکریست در سر آدمی، گاهی ممکن است به نقد یا بطلانش پی ببرد و گاهی هم ممکن است پی نبرد؛ اما جزو گناهان محسوب نمی شود که توبه در پایِ آن باشد، و چونکه این چنین است ما نمی توانیم مخالفانِ عقیدتیِ خودمان را محکوم و تقبیح و توصیه به توبه کنیم!!
توصیه ای هم دارم و آن اینکه بحث را در پستی دیگر ادامه دهیم، سعی کنیم بحثها را از هم تفکیک کنیم تا نتیجه گیری از آنها برایمان سهل باشد!

با احترام!
آخرين ويرايش توسط Mmm on چهارشنبه ارديبهشت ماه 6, 1391 3:52 pm, ويرايش شده در 4.

نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط khozaima » سه شنبه ارديبهشت ماه 5, 1391 9:26 pm

سلام علیکم

فکر کنم بحث خیلی خیلی از آنچه که فکرش رو می کردیم منحرف شده و از دوستان می خواهم تا بدتر نشده به بحث خاتمه بدهند.
پیغمبر خدا صلی الله علیه و سلم خانه ای را در بهشت برای کسی تضمین کرده که در مجادله کوتاه می آید اگرچه حق با اوست. پس ارزش خانه ای در بهشت بسیار بیشتر از این بحثها است. از دوستان خواهش می کنم که به فکر قیامت باشند نه اینکه بخواهند حرف خود را بر کرسی بنشانند.


در ضمن من همین الان پایان بحث خود را اعلام می کنم.

رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق.
انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم احسن عملا

برای نویسنده این مطلب khozaima تشکر کننده ها: 2
sayf (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), خبر ویژه (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
khozaima
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 103
تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 4, 1390 12:30 am
محل سکونت: به زودی لحد
تشکر کرده: 94 بار
تشکر شده: 149 بار
امتياز: 10

پستتوسط blook » شنبه ارديبهشت ماه 9, 1391 11:13 am

سلام


Naser نوشته است:

بسم  الله
با سلام خدمت دوستان گرامی.
جناب بلوک! در مکتوبات شما نکات بسیاری برای طرح وجود دارد که اگر چه ترتیب منطقی آنها از بین می رود اما ترجیح می دهم برای حصول نتیجه بهتر به ترتیب نوشته های خودتان پاسخ دهم.

1- بحث حاکمیت الله را مطرح کرده بودید؛ اگر چه مخالفتی با آن ندارم اما مطمئنم برداشت بنده و شما آسمان به زمین تفاوت دارد، اگر بخواهیم بحث را بکاویم وارد مباحث تخصصی تر نظیر جبر و اختیار و ... می شویم که از حوصله گفت و گوی مکتوب کنونی خارج است. در زمینه بحث دولت اسلامی به گمانم هرگز حاضر نخواهید بود تبعات این ادعای خود را در آینده بپذیرید، بحث شما بیشتر شبیه جریان رسمی کنونی(!) است که صرفاً ادعاهائی برای دادن تقدس خود ساخته به افراد مورد علاقه خود هستند، در حالیکه در عمل چیزی در چنته نداشته و ندارند. ادعای نامفهوم و گنگ شما در این زمینه مولودی بهتر از جهنم تمامیت خواهان نخواهد داشت، در آنارشیسم پیشنهادی شما مشخص نشده است که آخر الامر در وضع کنونی و با بشر نامعصوم کنونی برای مسائل جدید الطرح چه کسی وظیفه ارتباط با خداوند را به عهده خواهد گرفت و یا مکانیزم استخراج دقیق این امر از متون مقدس چگونه خواهد بود. شرمندم اگر عرض کنم گفته شما در این زمینه را  جز ادعائی واهی نمی بینم که در هیچ کجای ذهن هیچ آدم دور اندیشی هیچ ارزشی برای آن متصور نخواهد شد.
2- در اینکه برای بهبود وضع معیشت مردم، بندگان تدبیر می کنند و خدواند تقدیر؛ البته اگر شما چنین اعتقاد دارید، بنده نیز موافقم، لیکن با شناختی که از نگرش شما و همفکرانتان دارم به گمانم درک ما از این امر نیز متفاوت خواهد بود، در این راستا البته استفاده از راهنمائیهای شریعت اسلام مناسب خواهد بود و غیر قابل اغماض، منتها به هیچ وجه برای رسیدن به برنامه ای جامع و دقیق کفایت نخواهد کرد. نگاه ایدئولوژیک اینچنین متأسفانه همواره جامعه اسلامی را به سوی رکود و جمود کشانده است، هنگامی که بشر تصور نماید بتوان جواب تمام نیازهای آینده را به طور کامل در کتب گذشتگان و نیز قرآن یافت زمان مرگ اندیشه ها و عقل، این هدیه و حجت الهی خواهد بود.
3- غرب ستیزی شما برای بنده بسیار جالب است، اگر نگاه اخلاقی داشته باشیم نمی توان از جنایات غرب در طی ادوار مختلف چشم پوشی کرد، اما مراد شما از این همه عداوت برای بنده غیر قابل درک است، اگر ردای ریاست در تن دارید و سودای سیاست در سر، مانند آنان که امروز در کنار ما فراوانند، از دشمن دشمن کردن به جائی خواهید رسید، دست کم عده ای را مسخ خواهید کرد و بر کوس قدرت خواهید دمید. اما اکنون که هدف ما صرفاً یک بحث دوستانه است چرا اینقدر خصمانه راجع به غربی که نتایج کوششهای آن تمام زندگی و آداب و سنن ما را دستخوش تغییر- ولو در بسیاری موارد منفی- کرده سخن می گوئید، مگر اعمال نکبت بار در تاریخ شرق کم سراغ دارید که سراپای آن را چون کلیتی استوار و زیبا تصویر می کنید که گوئی تمام بدبختیهای ما از بعد عثمانی و با قدرت یافتن غرب آغاز شده است. پیشنهاد می کنم در مورد غرب و شرق و نقاط مثبت و منفی هر دو منصفانه تر بیندیشید و فراموش نکنید که انسانها در بسیاری از موارد وامدار و محتاج همدیگرند و اگر غیر از این کنید همان بی اخلاقی ای را مرتکب شده اید که در پاره ای موارد غرب.
4- انقلابهای مبارک هم بهار عربی اند و انقلاب دموکراسی خواهی، جوانان عرب نه طالب دولت اسلامی با قرائت شمایند نه دنباله رو همفکران شما. خود شما هم می دانید که تأثیر رسانه و اینترنت و شبکه های اجتماعی در شکل گیری این انقلابها و آگاه کردن این مردم به حقوق خود بیش از حمیت دینی ای است که شما دارید. نادیده گرفتن این مهم سر زیر برف کردن است و حق را کتمان کردن و گمان نمی کنم به بهشت رفتن شما کمکی بکند.
5- در باب آزمون و خطا اولا ً هر چیزی را نمی توان آزمود و به همین خاطر ما به خداوند محتاجیم. مگر می شود رابطه ی جنسی را آزاد کرد و بعد از دیدن تبعات آن، راه اصلاح را-که به این راحتی ها مقدور نیست- پیش گرفت. در این مورد بحث زیاد است و جای اطناب بیش از این نیست، فقط به این نکته خرد اشاره کنم که در این مورد بایستی امور را از هم تفکیک کرد و حداکثر دخالت دین را در آن تعیین (با توجه به هدف دین و پتانسیل آن و ...) و سپس سخن گفت.
6- امیدوارم در جنگی که شما تصور کردید دست کم چند دانای دلسوز دین پژوه باقی بمانند تا بر سر حکم فقهی آتی به توافقی خداپسند برسند، اکنون وضع با 1400 سال قبل بسیار متفاوت است، چرا برای اثبات امری لقمه را دور سر می چرخانید، در آینده هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، بعید نیست بیماری ای فراگیر شود که بیش از نصف زنها، و صرفاً زنها را تلف کند، اگر ادعای بالای شما ممکن است رخ دهد این هم ممکن است، می گوئید نه! اثبات کنید این گوی و این میدان. حالا حکم چیست؟؟؟؟؟
7- در مورد رابطه دین و اخلاق مبرهن و مشخص است که دین وامدار اخلاق است، این را می شود به سادگی اثبات کرد. فرض نمائید شما بت پرست بوده اید و قرآن بر پیامبر  اسلام نازل می گردد و شما دعوت او را حق می بینید، دین به شما می گوید که بایستی این دین را بپذیرید یا اخلاق؟؟؟ اصلاً ادعاهای اسلام و پیامبر اسلام اگر اخلاقی نبود و اگر مردم آن دوران معیار دیگری به غیر از خود دین برای پذیرش آن نداشتند مگر به آن اقبال می نمودند. مثلاً پیامبر می گفت دروغ نگوئید، دختران را زنده به گور نکنید و ... اگر عقل و وجدان اخلاقی مردم برای قضاوت به کمکشان نمی آمد مگر اسلام می توانست شکل بگیرد. البته این بحث طولانی تر از این است که تمام جوانب آن مطرح گردد، این را اضافه کنم که دین هم مؤید اخلاق و هم مشوق آن است و در امور زیادی نیز مصداقهای امر اخلاقی را به ما می آموزد. اینکه شما اگر مسلمان نباشید تا آنجا که ممکن باشد خود را به هیچ قیدی مقید نمی کنید بدا به حال شما، این مشکل خودتان است و این ادعای شما که خارج از اسلام اخلاقی نداریم گاندی ها را از یاد بشریت نخواهد برد.
8- معنای سکولار هم خیلی فراتر از آنچه است که شما می گوئید، عرب زدگیتان (علمانی) ظاهراً کار دستتان داده، لطفاً در این زمینه به جای خواندن امثال کتاب پایان صهیونیزم، افول سکولاریزم و... از نویسندگان داناتری کتاب بخوانید که مستندتر سخن می گویند.
9- اگر چه ربوی و فاسد بودن بانکداری کنونی که نظام اقتصادی دنیا را در بر گرفته بر کسی پوشیده نیست اما مطمئن باشید اگر پیامبر اسلام امروز مبعوث میشد نمی توانست این سیستم را حذف کند، بلکه او که بسیار داناتر از امثال من و شما بود تا جائی که می توانست آن را اصلاح می کرد، راه اصلاح را می گشود و ما بقی جد و جهد را به دلسوزان آینده واگذار می کرد، این ادعا را می توان با همان بحث همسر و کنیز ... تطبیق دهید تا متوجه منظور بنده بشوید.
10- در آیه ای که در مورد عقاید اقتصادی اسلام آوردید، بحثی نیست اما خواسته اید چه را ثابت کنید خدا می داند! سالهاست که عالمان اسلامی و خصوصاً از نوع ایرانیش با اقتصاد اسلامی اقتصاد اسلامی گوش ملت را کر کرده اند اما ما که از آنها چیزی ندیدیم، دریغ از نصی قابل تأمل، امیدوارم شما بتوانید در این زمینه برای تشنگان نوشداروئی ولو... تدارک ببینید.
11- در مورد قانون گریزی در غرب و شرق همین را بس که: به قول شیخ سعدی عاقلان دانند... لطف کنید همین حالا برای نشان دادن حسن نیت خودتان ویندوز سیستمتان را حذف کرده و تا تهیه نسخه اصل استفاده از آن را بر خود حرام کنید.
12- در مورد احترام به حقوق اقلیتها برادرم، امروز در جهان تمامی جوامع به نسبت شاهد وجود تکثری بی سابقه در خود هستند، امری که رعایت حقوق دیگران را بسیار دشوارتر از گذشته می نماید و برای حصول این مهم بایستی راه حلی را جست که در گذشته-بدلیل شرایط متفاوت آن اصولاً مطرحیت نداشته، لذا رویکرد شما  در این زمینه به گمانم منتج به هیچ نتیجه ای جز تخطئه مجدد غرب و پای کوبیدن بر حمیت بی دلیلتان نخواهد شد، دست کم در زمان کنونی همگی می دانیم که وضع کدام بهتر است و بنده خود به عنوان یک مسلمان شرمسارتر از آنم که ادعائی بمانند شما داشته باشم.
13- در مورد خود هم همین را مجدد موکد کنم که داعیه هیچ جناحی را نداشته و ندارم و اساساً دوست ندارم با میخ های هیچ جناح مذهبی، سیاسی و یا هیچ ایدئولوژی ای مصلوب شوم. ضمناً در کلاسها و مباحث هیچ یک از جناحهای مذهبی نیز شرکت نداشته ام.
* برادر عزیزم، که شاید بسیار پاکتر از بنده خطاکار بوده و در نزد خدواند عزیزتر باشید، توصیه من به شما: اینچنین در برج عاج حق نشستن و کافر و پست خطاب کردن دیگران و از بالا به مخلوقات خدواند نگریستن و در کوس حق دمیدن و ... و... خلاف اخلاق و معنویت و انسانیت است. نقش خدا را با نقش خود اشتباه نگیرید و خداوار کسی را خطاب قرار ندهید که بشر نه سزاوار این جایگاه است.
* این چند سطر را نه صرفاً برای اقناع شما نوشتم که باور فرمائید با شناختی که از دنیاهای متفاوت خود و شما دارم امید چندانی به حصول آن نیست، در این امیدم که شاید گذر رهگذری منصف به این حوالی افتد و التفاتی کند و اندک رنجی به خود دهد و دیده ای بر این نبشته بچرخاند تا بل وجدان بیدار خود را قاضی کند و قلمی به قضاوت گرداند تا شاید بنده و دیگران نیز حظی بریم.
* معذورم که عرض کنم بدلیل بسیاری گرفتاریهای دنیوی و امور ریز و درشت زندگی و نیز پرهیز از تکرار مکررات راغب به ادامه دادن این بحث نیستم.
"والله خیر حافظاً و هو ارحم الراحمین"
التماس دعا



ترجیح دادم جواب ها کوتاه باشد چون مطالب زیاد است:

1-وظیفه ی استخراج قوانین دولت اسلامی بر عهده ی شورای علماست.
تمامیت خواهی یکی از اهداف اسلام است زیرا الله جز به آن برای بندگانش راضی نمیشودّ و در عیل حال ( لا إکراه في الدين ).

2- از هیچ چیز دز دین اسلام چشم پوشی نشده و اسلام برای هر چیزی چارچوبی تعیین کرده است.

3-غرب ستیزیم را از قرآن و سنت گرفته ام و حتی اگر آن هم نباشد اعمال و جنایات غرب علیه مسلمانان برای دشمن قلمداد کردنش کفایت میکند.

4- ظلم، کفر و طغیان طاغوتان عرب نتیجه ی پیروی و دوستی غرب محبوب شماست و شعار های ضد غرب و طالب شریعت مسلمان در این انقلاب ها قابل چشم پوشی نیست.

اسلام برای هر چیز چارچوبی تعیین کرده.

6- حکم همان است که اسلام میگوید.

7- داشتن معیار برای تشخیص اخلاق پسندیده با داشتن اخلاق تفاوت دارد، اگر مشرکان اخلاق داشتند چرا دخترانشان را زنده به گور میکردند، چرا امروز نصیری ها در سوریه مردان اهل سنت را زنده به گور میکنند، چرا سربازان امریکایی به زنان عراقی تجاوز میکنند، گاندی یکی از استثنا های تاریخ بود. تارخ فرعون ها،نمرود ها،مغول ها، استالین ها، لنین ها، صدام ها، بشار هاو قذافی ها و هزاران بی دین دیگر را را از یاد نخواهد برد.

8- همان قسمت از معنای فراگیر و گسترده ی سکولاریزم که دین را از سیاست جدا میکند کفری بودن این اعتقاد را ثابت میکند، بقیه ی معانیش برای امثال شما، اسلام مسلمان را از چنین تفکراتی بی نیاز کرده.

9- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هرگز به این عصر نخواهد آمد، پس لطفا سخن بیهوده نرانید!!

10- اگر در آیه بحثی نیست چرا در پست قبلی آن را بی ارزش دانستید؟ شما از حکومتی مثال می آورید که مانند حکومت های قرون وسطا است! ما از اقتصاد اسلامی حرف میزنیمريا، اگر به این برنامه ی کنونی راضی بودیم که الان در این تالار با امثال شما مکاتبه نمیکردم ..

11- سالهاست که امریکا و غرب نفت و سرمایه ی ملی مردم افریقا و خاور میانه را غارت میکنن به نظرم حق هر فرد ساکن خاور میانه بیشتر از یک ویندوز باشد !!

12- اقلیت ها در حکومت اسلامی بهترین وضعیت را دارند اما وضع قوانین جدید برای اقلیت ها بستگی به نظر علمای معاصر دارد البته تا زمانی که نظراتشان با شرع منزل در تعارض نباشد، تخطئه و تعرض با سیاست عدوانی غرب بی دلیل نیست هم وطن!

13- مطمئنا شما با فرد یا جماعتی اخوانی یا هوادار اخوان یا هوا خواه اخوان یا عاشق اخوان یا ... ارتباط داشته اید، زیرا این چنین افرادی که به صورت ناقص چیز هایی از اسلام میدانند و میخواهند آن را با سکولاریزم مخلوط کنند و  یا به عبارتی خواستار اسلام امریکایی هستند را زیاد دیده ام و در اکثریت قریب به اتفاق آنها نشانه هایی از تأثرات اخوان بوده. این یک نقد است و امیدوارم برادرانی که ولا و براءشان بر اساس حزب اخوان است اگر آن را عیب میدانند به جای محکوم کرد ناقد در صدد رفع مشکل برآیند.

* تکفیر یکی از احکام الهی است و عالم آگاه در مواقع لزوم باید تکفیر کند اما بنده تا کنون نه کسی را به شخصه تکفیر کرده ام و نه خود را در جایگاه چنین انجام چنین کاری میدانم و ایدوارم که هیچ گاه مجبور به انجام چنین کاری نشوم.

* و اما در پایان باید بگویم که اگر قرار باشد بین عرب زدگی، غرب زدگی و فارس زدگی یکی را انتخاب کنم عرب زدگی را انتخاب میکنم چون زبانی است که کلام خدای بزرگ با آن نازل شده و فصیح ترین زبان دنیاست اما غرب زدگی و فرس زدگی چیزهای با ارزشی نیستند .. غرب زدگی شما از افکارتان و از لا به لای جملاتتان و برخی از اصطلاحاتتان کاملا آشکار است و فارس زذگیتان هم از آن جملات فارسی باستان مملو از اصطلاحات عربی(!!!!) آشکار است..


---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

matin نوشته است:سلام!  لازم دیدم نکته ای را خدمتِ دوستان عرض نمایم و آن اینکه: از معصیت توبه می کنند نه از معرفت! توبه کردن مربوط به «عمل» است نه به «عقیده»! عقیده که عمل نیست، عقیده که معصیت نیست، عقیده که گناه نیست؛ فکریست در سر آدمی، گاهی ممکن است به نقد یا بطلانش پی ببرد و گاهی هم ممکن است پی نبرد؛ اما جزو گناهان محسوب نمی شود که توبه در پایِ آن باشد، و چونکه این چنین است ما نمی توانیم مخالفانِ عقیدتیِ خودمان را محکوم و تقبیح و توصیه به توبه کنیم!!
توصیه ای هم دارم و آن اینکه بحث را در پستی دیگر ادامه دهیم، سعی کنیم بحثها را از هم تفکیک کنیم تا نتیجه گیری از آنها برایمان سهل باشد!

با احترام!


اگر تمسخر به آیات قران نوعی عقیده و فکر است در سر آدمی که مگوییم: ایمان بیاور و دست از کفر بردار. یا توبه کن.

اما اگر سخنی است که مسلمانی در اثر اشتباهی بر زبان میراند آنگاه میگوییم: توبه کن

توبه به معنای بازگشت است، بازگشت و پشیمانی از عمل یا عقیده ای فاسد
نماد کاربر
blook
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 32
تاريخ عضويت: پنج شنبه آذر ماه 23, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 15 بار
تشکر شده: 34 بار
امتياز: 0

قبلي

بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 3 مهمان