در این بخش داستانهای کوتاه و بلند قرار داده می شود
مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi
توسط Merichle » جمعه اسفند ماه 25, 1390 12:32 am
پیرمرد روی نیمکت نشسته بود و کلاهش را روی سرش کشیده بود و استراحت می کرد.
سواری نزدیک شد و از او پرسید: هی پیری! مردم این شهر چه جور آدم هاییند؟
پیرمرد پرسید: مردم شهر تو چه جوریند؟
گفت: مزخرف ! ...
پیرمرد گفت: این جا هم همین طور!
بعد از چند ساعت سوار دیگری نزدیک شد و همین سؤال را پرسید.
پیرمرد باز هم از او پرسید :مردم شهر تو چه جوریند؟
گفت: خب! مهربونند.
پیرمرد گفت: این جا هم همین طور !!!!
- برای نویسنده این مطلب Merichle تشکر کننده ها: 3
- Ramin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
Merichle
- کاربر سایت
-
- پست ها : 4
- تاريخ عضويت: چهارشنبه اسفند ماه 23, 1390 12:30 am
- محل سکونت: پاوه
- تشکر کرده: 4 بار
- تشکر شده: 8 بار
- امتياز: 20
-
توسط ModireTalar » جمعه اسفند ماه 26, 1390 6:57 pm
سلام و عرض ادب؛
کاربر گرامی Merichle ورود شما را به پینوس خیرمقدم عرض می نماییم.
امیدواریم که لحظات مفیدی را در این سایت سپری نمایید.
موفق و سربلند باشید ...
- برای نویسنده این مطلب ModireTalar تشکر کننده ها:
- Merichle (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
-
ModireTalar
- کاربر ویژه
-
- پست ها : 395
- تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 26, 1389 12:30 am
- تشکر کرده: 633 بار
- تشکر شده: 275 بار
- امتياز: 2640
بازگشت به داستانهای کوتاه و بلند
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان