شیوه بر خورد بادیگران

در این بخش داستانهای کوتاه و بلند قرار داده می شود

مديران انجمن: tarannom, CafeWeb, Dabir, Noha, bahar, Modir-Farhangi

شیوه بر خورد بادیگران

پستتوسط bahar » سه شنبه دي ماه 27, 1390 5:10 pm

باسلام خدمت دوستان

عبدالله شخص پرتلاشی بود امادربرخی مهارتها نقص داشت.
روزی جهت ادای نمازظهر از خانه اش بیرون رفت گامهایش راباشتاب زیاد بر می داشت تا مبادا قبل از رسیدن به مسجد نماز اقامه شود.
درمسیر راهش درخت نخلی وجود داشت که بالای آن شخصی با لباس کار مشغول اصلاح درخت خرما بود.

عبدالله از این شخص که نسبت به نماز بی توجه بود شگفت زده شدانگار اذان رانشنیده و در انتظار اقامه نیست.
لذا از روی خشم فریاد زد:بیا پایین وقت نماز است.
آن شخص در کمال خونسردی جواب داد: خب باشد.
باز عبدالله افزود:عجله کن ای احمق. . .نمازت را بخوان .
آن مرد فریاد زد:من احمقم
سپس شاخه ای از درخت را برید وپایین آمدتا سر عبدالله را باآن بشکند.
عبدالله چهره اش رابا گوشه عبایش پوشاند تا آن مرداو را نشناسد.ودوان دوان بسوی مسجدفرار کرد.
آن شخص خشمگین از درخت پایین آمد وبطرف خانه اش رفت ونمازش را خواندوآرام گرفت.
دوباره بسوی نخلش رفت تا باقیمانده کارش را تکمیل کند.

وقت نماز عصر داخل شدوعبدالله دوباره به طرف مسجد رفت.
از کنار نخل گذشت باز آن شخص رابر بالای آن درخت دید.این بار روش تعامل خود را عوض نمود.
گفت:السلام علیکم. حال شماچطور است؟
آن شخص گفت:الحمدلله خوبم .
عبدالله گفت:محصول امسال چگونه است؟
آنمردگفت:الحمدلله
عبدالله افزود:خداوند تو را موفق بدارد ودر روزیت برکت عنایت فرمایدوتو را از پاداش کار وزحمتی که برای فرزندانت می کشی محروم نسازد.
آنمرد با این دعا شادمان شدوآمین گفت وخدا راسپاس گفت.
باز عبدالله ادامه داد:خداوند تو راسالم نگهدارد شاید برشدت مشغولیت متوجه اذان نشده ای؟
اذان عصر گفته شده است ووقت اقامه نماز فرارسیده است.ممکن است پایین بیایی تا اندکی استراحت کنی ونماز را با جماعت ادا کنی و
بعد از نماز کارت را به پایان برسانی.
آن شخص گفت: ان شاءالله وکم کم با نرمی پایین آمد.سپس بسوی عبدالله رفت وبا محبت با او مصافحه نمود وگفت:
من از شما با این اخلاق زیبا سپاسگزاری می کنم اما کسی که وقت نماز ظهر از کنار من گذشت کاش او را می دیدم تا
به او نشان دهم که احمق چه کسی است.

نتیجه گیری . . . .
شیوه بر خورد و مهارتهای تو در برخورد با دیگران روش برخورد مردم راباتو تعیین می نماید.

برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 7
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), Ramin (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), maysam_b (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), nahmadi69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), tafgah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 50%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

پستتوسط Noha » چهارشنبه دي ماه 28, 1390 10:56 pm

هوالمستعان

سلام الله علیکم

خیلی ممنون بهار خانم،به نکته ی خیلی مهمی اشاره کردید،نحوه بیان با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت مناسب ،

خوش رویی و خوش اخلاقی از نکات مهمی اند که باید بسیار مورد توجه قرار گیرند.


رستگار باشید

الـلـهم ء ات أنــفـسنا تقـــواهــا و زکیـــها إنــک أنــت خــیر من زکــیها


برای نویسنده این مطلب Noha تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Noha
معاون و ناظر سایت
معاون و ناظر سایت
 
پست ها : 1424
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 25, 1389 12:30 am
محل سکونت: pavah
تشکر کرده: 2031 بار
تشکر شده: 1557 بار
امتياز: 4930

پستتوسط mehr » پنج شنبه دي ماه 29, 1390 2:30 pm

با سلام دوست عزیزم؛داستان اخلاقی بسیار زیبایی بود.


"این شمایید که به مردم می آموزید چگونه با شما رفتار کنند"

وین دایر
"اللّهم انّا نسالک عیش السعداء و موت الشهداء و مرافقه الانبیاء و النصر علی الاعداء"

برای نویسنده این مطلب mehr تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
mehr
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 924
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 8, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1274 بار
تشکر شده: 1137 بار
امتياز: 1630

پستتوسط mehr » پنج شنبه دي ماه 29, 1390 2:58 pm

ای بسا هندو  و ترک هم زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان،محرمی خود دیگراست
همدلی از هم زبانی خوش تر است



همدلی و بهبود ارتباطات


برقراری ارتباط موثر با دیگران ،منوط به داشتن مهارت همدلی است.

اگر بپذیریم که در ارتباطات فقط45 درصد معنی پیام،درقالب کلمات و لحن صدا منتقل می شود و 55درصد آن ،در بیان چهره ای و حرکات بدن نهفته است،آنگاه اهمیت مهارت "همدلی"در برقراری یک ارتباط موثر شناخته می شود.

اهمیت "همدلی"در علوم پزشکی نیز آنقدر جدی است که کشور کانادا جزو نخستین کشورهای جهان است که مجوز دایرکردن مطب را به پزشکان،منوط به گذراندن دوره های موفقیت آمیز ارتباطات و همدلی دانسته است.

امروزه در حوزه ی پزشکی و درمان بیماری ها،همدلی پزشکی به عنوان نوعی درمان تکمیلی یاد می شود.با برقراری یک ارتباط همدلانه با بیمار،امکان پیروی از دستورات پزشک و میزان رضایت مندی او و بهبود روند درمان،افزایش می یابد.

در دین مبین اسلام نیز برهمدلی و شناخت و رفع نیازهای افراد تأکید زیادی شده است.

به نظر من  یک داعی ،معلم ،مربی و ......نیز پزشکی هستند که اخلاق و رفتار و اعمال ما را درمان می کنند؛در نتیجه آنان نیز باید بیشتر از یک پزشک با بیمار خود همدلی کنند.


چه نزدیک است جان تو به جانم
که هرچیزی که اندیشی بدانم
ضمیرهمدگر دانند یاران
نباشم یارصادق گر ندانم
"اللّهم انّا نسالک عیش السعداء و موت الشهداء و مرافقه الانبیاء و النصر علی الاعداء"

برای نویسنده این مطلب mehr تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
mehr
کاربر طلایی
کاربر طلایی
 
پست ها : 924
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 8, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 1274 بار
تشکر شده: 1137 بار
امتياز: 1630

پستتوسط bahar » شنبه فروردين ماه 12, 1391 6:01 pm

بنام خدا
درک متقابل

جان دوست صمیمی جک در سرراه مسافرتشان پس ازسفارش صبحانه دررستوران به جک گفت:یک لحظه منتظر باش می روم یک روزنامه بخرم.
پنج دقیقه بعد جان در حالی که غرغرمی کردبا ناراحتی خودش را روی صندلی انداخت.جک از او پرسید:چی شده؟ جان جواب داد:به روزنامه فروشی رفتم
یک روزنامه صبح برداشتم و ده دلار به صاحب دکه دادم.منتظر بقیه پول بودم.اما او بجای اینکه پولم را برگرداندروزنامه را هم اززیر بغلم در آوردوبه من گفت:

الان سرم خیلی شلوغ است و نمی توانم برای کسی پول خرد کنم.فکر کردمن به بهانه خریدن یک روزنامه می خواهم پولم راخرد کنم واقعا عصبانی شدم.
جان در تمام مدت خوردن صبحانه از صاحب روزنامه فروشی شکایت می کردوغر می زدکه او مرد بی ادبی است.جک درحالیکه دوستش را دلداری می دادحرفی نمی زد.بعد از صبحانه به جان گفت که یک لحظه منتظر باشدوبعدخودش به همان روزنامه فروشی رفت.

وقتی به آنجا رسیدبا لبخندی به صاحب روزنامه فروشی گفت:آقاببخشید اگر ممکن است کمکی به من کنیدمن اهل اینجانیستم می خواهم روزنامه بخرم اما پول خرد ندارم فقط یک ده دلاری دارم.معذرت می خواهم می بینم سرتان شلوغ است و وقتتان رامی گیرم . صاحب روزنامه فروشی درحالی که بکارش ادامه
می داد یک روزنامه به جک دادوگفت: بیا قابل نداره هر وقت پول خرد داشتی پولش را به من بده .

وقتی که جک با غنیمت جنگی اش بر گشت جان در حالی که شاخ در آورده بود پرسید:مگر یک نفر دیگر جای صاحب روزنامه فروشی در آنجا بود؟
جک خندید و به دوستش گفت :دوست عزیزم اگر قبل از هرچیز دیگران را درک کنی به آسانی می بینی که دیکران هم تو را درک خواهند کردولی اگر همیشه منتظر باشی که دیگران درکت کنند خوب دیگران همیشه به نظرت بی منطق می رسنداگر با درک شرایط مردم از آنها تقاضایی بکنی به راحتی بر آورده می شود


موفق باشید . . . . . . :lol:

برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), mehr (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: شیوه بر خورد بادیگران

پستتوسط maysam_b » سه شنبه فروردين ماه 22, 1391 10:31 pm

bahar نوشته است:
نتیجه گیری . . . .
شیوه بر خورد و مهارتهای تو در برخورد با دیگران روش برخورد مردم را با تو تعیین می نماید.


سلام

واقعا جالب بود ...

من که خیلی متاثر شدم براستی که هر جور با دیگران برخورد کنی دیگران هم با تو همان برخورد را خواهند کرد ..

گاهی هم یک استثناء وجود داره اونم اینه که گاهی اوقات با آدم برخورد بد میشه و فرد با برخورد خوب جواب برخورد بد رو میده که این از صفات آدمای خوبه ..

يادمان باشد كه زنگ تفريح دنيا هميشگي نيست ، زنگ بعد حساب داريم ..!!

برای نویسنده این مطلب maysam_b تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
maysam_b
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 203
تاريخ عضويت: پنج شنبه اسفند ماه 10, 1390 12:30 am
محل سکونت: روانسر
تشکر کرده: 193 بار
تشکر شده: 316 بار
امتياز: 80


بازگشت به داستانهای کوتاه و بلند

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان