جاده های طولانی...

در این بخش مطالب متفرقه مربوط به زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

جاده های طولانی...

پستتوسط naseh_azizi » شنبه مرداد ماه 19, 1392 5:17 pm

بنده گفت: مگر نه آنکه خودت گفته ای که سرشت مرا از شتاب آفریده ای؟

مگر خودت نگفته ای که همیشه دلم می خواهد به سوی کمال هر چیز بروم؟

مگر خودت از شتاب در وجودم ودیعه ای گرانبها قرار نداده ای که مرا به سوی تو ببرد و عاشقم کند؟

پس این همه مانع چیست؟

چرا دستانم برای رسیدن به تو باید این همه بلرزد؟

چرا این همه مانع؟

و خدا تمام درد دل بنده اش را دید و خواند و خندید.... مهربانانه گفت:

" تو را عجول آفریدم تا قدر زمان را بدانی؛ تا فکر نکنی می توانی این گنج گرانبها را خرج کنی و باز هم آن را داشته باشی."

دلم می خواست تو بدانی زمانت برای حرکت محدود است اما جاده های پیش رو همیشه درازند و طولانی.

باید گام برداری، محکم، عاشقانه و پیوسته...

اما موانع...

می دانی جاده ها همه زیبایند. گاهی آنقدر حواست پرت زیبایی های کنار جاده می شد که یادت می رفت قرار بوده کجا بروی.

یادت می رفت که آغوش من منتظر توست.

آن سنگ ریزه ها که پایت را می آزرد،

آن تخته سنگ ها را که باید تکانشان می دادی تا راهت باز شود،

آن همه گرفتاری ها که سد راهت می شد،

عاملی بود تا همیشه یادت باشد زیبایی های کنار جاده همه گذرا هستند؛

آنچه می ماند منم و تو و آغوش مهربانم که همیشه منتظر توست.
فداک روحی یا رسول الله

برای نویسنده این مطلب naseh_azizi تشکر کننده ها: 3
Noha (شنبه مرداد ماه 19, 1392 10:12 pm), bahar (يکشنبه مرداد ماه 19, 1392 12:22 am), setare (شنبه مرداد ماه 19, 1392 8:56 pm)
رتبه: 21.43%
 
نماد کاربر
naseh_azizi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 448
تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 25, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 1360 بار
تشکر شده: 921 بار
امتياز: 7680

Re: جاده های طولانی...

پستتوسط bahar » يکشنبه مرداد ماه 19, 1392 12:37 am


سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

ممنونم ازتون خیلی زیبا بود

آغوش خدا

شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو

از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو

خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری

خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری

خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده

نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده

خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی

فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همراشی







برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
naseh_azizi (يکشنبه مرداد ماه 19, 1392 12:44 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

Re: جاده های طولانی...

پستتوسط naseh_azizi » يکشنبه مرداد ماه 19, 1392 12:49 am

و علیک السلام و رحمه الله و برکاته

bahar نوشته است:
آغوش خدا

شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره

تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو

از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو

خدا میدونه  تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری

خدا میدونه تو دنیا .. چه چیزی رو تو کم داری

خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده

نذار پلک‌هاتو روی هم .. اگه قلبت پره درده

خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی

فقط  باید تو  با یادش .. توی هر لحظه همراشی



خواهر ارجمند خیلی ممنونم
فداک روحی یا رسول الله

برای نویسنده این مطلب naseh_azizi تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه مرداد ماه 19, 1392 1:39 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
naseh_azizi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 448
تاريخ عضويت: جمعه اسفند ماه 25, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 1360 بار
تشکر شده: 921 بار
امتياز: 7680


بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان