خنده های پنهانی

در این بخش مقالات در زمینه دینی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

خنده های پنهانی

پستتوسط benvi3 » شنبه دي ماه 23, 1391 10:18 pm

سلام قصد دارم به همت شما در این تاپیک خنده های پنهانی بزنیم. یه عالمه انرژی های مثبت به خودمون نزریق کنیم. اما چرا آشکار نخندیم؟ چرا پنهانی! آخه به چه دردمون میخوره که اون لبای بی خاصیت ما یه کوچیک کشیده بشن و دوباره برگردن سر حالت اول. باید روحمون بخنده. اگه همه اتفاقات بد روزه مره که واسه جسم میفته رو به صورت لطیفه واسه روح تعریف کنی، چه شود!!! دیگه غصه کوله بارشو از قلب کوچیک ما جمع میکنه و تاثیرش رو که بیش تر از هر جای دیگه روی مغز ماست با خودش به درک میبره.

من شروع میکنم.

یه خنده پنهانی،
دقت کردین چقد بی فکریم؟ عجب! خدا خودش گفته که اگه خواسته ای داریم چجوری بیان کنیم. اما ما توجه نکردیم. عقلا و شرعا، شایسته نیست که خواسته ات رو از هرکسی حتی انسان. بدون مقدمه و در کمال بی ادبی مطرح کنی. چه برسه به خدا... شاید خیلی پیش اومده خواسته ای داشته باشیم که کلیدش دست خدا باشه  و ندونیم چجوری طلبش کنیم. گیر کردیم که خدایا از کجا شروع کنیم و ... و این دغدغه باعث شده تا خواسته اصلیمون منحرف بشه به خواسته های دیگه. اما اگه یه خورده ریز بشیم. این جواب خیلی درشت، جلوی چشامونه.
فقط باید نوجه داشت که حمد خدا مقدمه اولیه هر دعاییه. میتونید روی معنی این سوره که آماده کردم دقت کنین تا بفهمین که خداوند چه لبخند پنهانی ای قرار داده.



بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ پرستش برای پروردگار جهانیان است وبس

(همه تحیرها و شگفتی‌های لذت انگیز انسان از زیبایی‌ها، بزرگی و موزونی خلقت به ذاتی منتهی می‌شود که ادراکات از درک آن به نهایت تحیر خود رسیده،  ایجاد کننده و کمال بخشنده به تمامی آن‌چه که اسباب کسب علم و معرفت‌اند و بااین کلمه بهترین مقدمه را برای دعایی مطلوب مطرح کرده ایم.)

﴿الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ﴾ بخشندهٔ بخشایشگر است

کسی که قیامت را جهت تکامل بشر آفرید و اوست درک کننده دردها و نقص‌های آدمی بیش از خودشان، که به بهترین و کامل‌ترین حالت آن را بر طرف می‌کند. و آن از رحمت بی‌قید و شرط و دائمی حضرتش ناشی می‌شود. قبول کنیم که خدا از خودمان به ما آگاه تر و تنها ناجی درد هایمان.

﴿مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ﴾ روز زندگی از برای اوست

اوست قانون گذار و تعییین کنندهٔ حدود و سرنوشت انسان، در آن مقطع از زمان که تمامی اسرار نهان و نتیجهٔ اعمالش نمایان شده و بر حسب آن‌چه که باور داشتند از اعتقادات و دانسته‌ها، شرایط جسمی و روحی، اقتصادی و فرهنگی و.... همچنین آن‌چه که می‌توانستند بدانند یا بشنوند، برای ایشان تصمیم‌گیری شده و میانشان قضاوت خواهد شد. پس بهترین راه (برآوردن حاجت یا نپذیرفتن آن) را خدا میداند و راضی باشیم به رضای او.

﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ تنها دربند توییم و از تو مدد می‌جوییم

خدایا من فقط و فقط در بند توام و به غیر تو مرا دلبستگی و وابستگی نیست و فقط از تو استعانت می‌جویم و هرچ تو گویی آن کنم. با این کار نشان میدهیم که بیش از وابستگی به حاجت در بند خداییم.

﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾ راهنماییمان کن به راه شکیبایی

پروردگارا، مارا برای وصال خود همراهی کن تا در وصال تو تمامیت وجودیمان شکوفا شود. پس اگر در حاجت من خیری نیست، خودت راهنمای من باش. چرا که من شیفته خواسته های دنیایی ام.

﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾ راه کسانی که به آنان ثروت (دارایی) داده‌ای و نه کسانی که بر آنان خشم گرفتی و نه گمراهان

راه کسانی که با گوارایی و آسانی به وصال تو رسیده‌اند. نه کسانی که با پیروی از هواهای نفسانی خود، راه را برای خود سخت و دشوار کرده‌اند و نه در تاریکی فرورفتگان (گمراهان). پس با دعا به مطلوب ترین نتیجه ممکن خواهیم رسید.

(سوره هاى دیگر همه بعنوان سخن خدا است ، اما این سوره از زبان بندگان است ، و به تعبیر دیگر در این سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است .)

حالا یک خنده پنهانی بزنیم و بدانیم که خواسته ما به بهترین شکل پذیرفته شد...

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها: 4
asra (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), ghazal66 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), parvaz69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), فرمیسک (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 28.57%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200

پستتوسط benvi3 » جمعه اسفند ماه 4, 1391 12:10 pm

گوشه ای از خانه، ماتم زده افتاده ام. دیگر نا ندارم بدنم را روی پاهایم نگه دارم. اشک دور چشمانم حلقه زده و غم به حریم روزگارم چنبره انداخته. نفس هایم از ته سرد شده و رنگ به رخسارم نمانده. کاش باران میبارید و اشک های مرا با خود به فنا میبرد. تا دیگر کسی درونم با را ظاهرم قضاوت نکند. اما نه! هر دم که اشک هایم قطره قطره بر زمین می چکد، جوانه هایی از اندوه و نا امیدی در دل زمین می روید و من همچنان با اشک هایم این تاریکی ها را آبیاری می کنم. درونم فریادهایی کوچک سر میزند، که مگر چه شده؟ بی توجه به او میگویم: از این بدتر؟!
بار خدایا اگر من رقص نگاهم به غیر تو گره بست و شوق امیدم در هم شکست، امیدم بده. بگذار در حالی که اشک هایم بر گونه هایم بوسه می زنند، لب هایم بر اشک هایم بوسه زنند.
اشک....اشک....اشک....
چه باغبان مناسبی برای روح! روح یک باغ است و اشک آب آن. روح یک راه است و اشک راهنمای آن. روح یک ناپیدا است و اشک نمود آن. خوشا بحال آنکه آب هایش را در راه باغش راهنما شود. آب هایی که اگرچه برای جسم شور است، اما برای روح به شیرینی همه شوری هاست.
بار خدایا... اشک ریختن برای تو یک خنده پنهانی است!

برای نویسنده این مطلب benvi3 تشکر کننده ها:
CafeWeb (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
benvi3
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 115
تاريخ عضويت: پنج شنبه آبان ماه 10, 1391 12:30 am
محل سکونت: پاوه
تشکر کرده: 66 بار
تشکر شده: 147 بار
امتياز: 200


بازگشت به مقالات متنوع دینی

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 5 مهمان