تا آدم نشدید نه زن بگیرید نه شوهر کنید !!

در این بخش مطالب متفرقه در زمینه طنز و سرگرمی قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

تا آدم نشدید نه زن بگیرید نه شوهر کنید !!

پستتوسط bahar » سه شنبه آذر ماه 21, 1391 5:23 pm





مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن


منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه:


من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن


شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه:


زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن


معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه:


من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام


پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه:


معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم


پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه:


مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده


منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه:


ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه


شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه:


زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت


معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه:


کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق


پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه:


راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد


مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه:


برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت ...


خودتون ادامه اش رو برید ...  !!

دقت کردید چقدر از این موارد زیاد شده ؟!


نتیجه گیری  :


تا آدم نشدید نه زن بگیرید نه شوهر کنید !!





برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
abdulrahman (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), jamal (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

پستتوسط erfan » سه شنبه آذر ماه 21, 1391 9:59 pm

واقعا جالب و آموزنده بود

برای نویسنده این مطلب erfan تشکر کننده ها:
bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
erfan
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 289
تاريخ عضويت: شنبه ارديبهشت ماه 9, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر_همدان
تشکر کرده: 172 بار
تشکر شده: 311 بار
امتياز: 2250

پستتوسط bahar » جمعه آذر ماه 24, 1391 1:00 pm


خیانت


کشیش یک کلیسا بعد از یه مدت میبینه کسانی‌ که میان پیشش برای اعتراف به گناهانشون،…


معمولا خجالت میکشن و براشون سخته که به خیانتی که به همسرشون کردن اعتراف کنند،


برای همین یه یکشنبه اعلام میکنه که از این به بعد هر کی‌ می‌خواد بیاد به خیانت به همسرش اعتراف کنه


برای اینکه راحت تر باشه، به جای اینکه بگه خیانت کردم بگه زمین خوردم.


ازاین موضوع سالها می‌گذره و کشیش پیر می‌شه و میمیره،


کشیش بعدی که میاد بعد از یه مدت میره سراغ شهر دار و بهش میگه:



من فکر کنم شما باید یه فکری به حال تعمیر خیابونهای محل بکنین،


من از هر 100تا اعترافی که میگیرم90تاشون همین اطراف یه جایی خوردن زمین.


شهردار هم که دوزاریش میفته که قضیه چی‌ بوده و هیچ کس جریان رو بهش نگفته از خنده روده بر میشه.


کشیشه هم یک کم نگاهش میکنه وبعد میگه: ‌


هه ‌هه ‌هه حالا هی‌ بخند ولی‌ همین زن خودت هفته‌ای نیست که دست کم ۳ بار زمین نخوره




برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها: 2
parvaz69 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), فرمیسک (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

پستتوسط parvaz69 » جمعه آذر ماه 24, 1391 2:21 pm

:?  :?  :?
همیشه خدا هست
نماد کاربر
parvaz69
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 140
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 21, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 368 بار
تشکر شده: 197 بار
امتياز: 1100


بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 4 مهمان