ای جوانان اخوان المسلمین!

در این بخش اصول و راهکارهای توفیق در امر دعوت قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

پستتوسط khaleghi » پنج شنبه شهريور ماه 30, 1391 12:03 pm

سلام
متین جان ممنون از جوابی که دادی و خصوصا نحوه ی ایراد جوابی که در پیش گرفتی
راستش خودت میدونی که من با هیچ یک از این حرکتها مشکل ندارم و تمام جمع شدنا و هم فکری ها و برنامه هاشون رو محترم میشمرم و همونطور که گفتم سعی میکنم ( احسن القول ) هرکدومشون رو برای پیشبرد اهداف (إن شاءالله ) اسلامی و الهی که دارم بکار میبرم ولی من با این اسم گذاشتن ها مخالفم نه با ذات گروه ها
من میگم هرکسی نوعی دیدگاه نسبت به مسایل فکری و فقهی و سیاسی اسلام داره و این خودش به جای خودش خیلی محترمه و البته به دید خودم یه نعمت الهی ه نسبت به این امت
ولی چرا کاری بکنیم که با این نحوه ی دیدگاه متفاوت نحوه ی ظن متفاوت رو نسبت به همدیگه بسازیم ؟و اختلاف فکریمون رو مقدمه ای برای اختلاف قلبی مون بکنیم
مطمئنا من تا موقعی که فکرم متفاوت باشه میتونم تو جماعت انسانیم باشم ولی به محض اینکه خودم رو جدا فرض کردم دیگه محرم و نامحرم و دوست و دشمن درست میشه
به قول یکی از اساتید دعوت ایران : حزب یعنی دور خود خط کشیدن و این خود یعنی ایجاد کردن محرم و نامحرم
من میگم در حزب باشیم ( چون در دنیای امروز جمع و جماعت برای سازمان یافتن برنامه ها بکلی لازمه ) ولی در جمع اسمی از جدایی نزنیم
یه مثال که شاید بی ربط باشه و شایدم بی محتوا :
فرض کنید ما کوردا همه مون تو یه شهر غریبه ایم ( فرضا دانشگاه )
همه باهم متحدیم و حس کوردایتی جالبی بینمون هست و با هم رابطه ی برادری داریم ولی یک دفعه بر سر مساله ای یکی میگه من پاوه ایم و هورامی ، یکی میگه من جوانرودیم . یکی میگه من روانسریم و یکی هم میگه من بچه ثلاث هستم
چه حسی تو اون جمع حکم فرما میشه ؟
آیا همون حس برادری قبلیه ؟
خداوکیلی اگه با انصاف روش فکر کنیم میبینیم که مثل قبل نیست .و تغییراتی کرده
هرچند که اونا حق دارن هرکدومشون تو یه شهر زندگی کنن و طبع و شرایط جغرافیایی و درآمد و غیره و غیره همه توی این سکنا گزیدنشون نقش داشته و امری کاملا طبیعی و بی مشکله ولی در یک جمع یکدست مطرح کردنش این مشکل رو بوجود میاره که حداقل قلبا مثل قبل بامحبت برای هم نمیتپه
من میگم چرا این جریان تپش رو با اسم آوردن فکرمون عوض کنیم ؟
چرا به شیطان بهانه بدیم که از آب گل آلود ماهی بگیره؟
من کاملا موافق جمعم ولی هیچموقع اجازه نمیدم که جمع باعث تفرقه و کینه با سایر جمعها بشه که این کینه همون هدیه و تحفه ی نامبارک اسم آوردن و جداکردن خود از دیگرانه
منم قبول دارم که حزب وسیله ایه برای تقرب الی الله
منم قبول دارم که مصلحینی چون امام بناء برای اصلاح این امت کارکرده اند و (همونطور که بهت هم گفتم ) معتقدم که  امام بناء با این  حرکت اسلامی " اخوان المسلمین " قصد داشت جامعه ی آشفته ی اون زمان مصر ( و بالطبع ) دنیا رو با این جماعت سازی متحد کنه
یعنی " اخوان المسلمین " رو بنا نهاد تا جامعه رو متحد کنه و به سمت رب العالمین راهنمایی کنه ولی شایسته نیست که " اخوان المسلمینی " که برای اتحاد امت تشکیل شد حالا خودش وسیله ای برای عدم اتحاد بشه
من  از این ناراحتم
درسته که متن استاد رو ترجمه کردید ولی داداش عزیزم ، مخاطب اون زمان استاد بناء فرق داشت و کسایی بودن که به جمع " اخوان المسلمین " گرویده بودن و هیچ عقلی غیر اون کلام استاد که فرمودند :  یا شباب الاخوان رو حکم نمیکنه
مخاطب ایشون اخوان بودن ( البته در اون زمان ) ولی حالا که اون نصایح رو فقط برای اخوان نزاشتید ؟
آیا اون متن رو ترجمه کردید که فقط اخوانی ها بخونن ؟
معاذ الله که اگه اینطور باشه و مطمئنم که شما هم اونطور قصدی نداشتید
پس به قول معروف : جز راست نباید گفت ، هر راست نشاید گفت
چرا اون اول رو نزاشتی که ای جوانان اسلام
کدوم خوبتر بود ؟
ای جوانان اخوان یا ای جوانان اسلام ؟؟؟؟؟؟؟
مطمئنم که اگر استاد بناء هم زنده بودن به جای اینکه بگویند " یا شباب الاخوان " حتما میفرمودند " یا شباب الاسلام "
چون میدونم که تا چه اندازه به اتحاد امت اهمیت میدادند
میتونستید از ترجمه ی آزاد استفاده کنید نه ترجمه ی دقیق و لفظ به لفظ
فکر کنم مصلحت حال این امت چنین اجازه ای رو میداد
آخرین جمله "
برادران و خواهران خیلی عزیزم
ترو خدا تو هرفکر و حرکتی که هستید ، موافق هر نوع تفکر و منهجی  که هستید
همه ی احزاب و گروه ها برای اتحاد و اصلاح این امت پایه گذاری شدن
ترو خدا با حرکت و رفتار و گفتار مون باعث نشیم که مسببی برای تفرقه بشیم
" شکر نعمت " میدونید یعنی چی ؟
یعنی استفاده کردن از نعمت در جهت اولین هدف خلقتش
همه ی احزاب برای اتحاد تشکیل شدن و شکر نعمت شون ( چون گفتم که اختلاف فکری رو یه نعمت میدونم ) در اینه که ما هم برای متحد نمودن امت ازش استفاده کنیم نه برای مطرح کردن فکرخودمون
خیلی حرف واسه گفتن هست ولی .......
ممنون از همه
یا ربی
یظن الناس بی خیرا و انی
لشرالخلق ان لم تعف عنی
نماد کاربر
khaleghi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 213
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر _ کرمانشاه
تشکر کرده: 42 بار
تشکر شده: 197 بار
امتياز: 470

پستتوسط ostadelyass » پنج شنبه شهريور ماه 30, 1391 12:37 pm

عرض سلام و خوش آمدگویی خدمت ebnosalaf عزیز دارم.
1)برادر عزیز رک بودن خوبه ولی از نوع مؤدبانه
2)لطفا قوانین سایت رو یک بار بخونید
3) عبارت « بین العقل واللسان علاقه عکسیه.فکلما کان العقل صغیرا اصبح اللسان طویلا. والعکس صحیح» نه آیه هست و نه حدیث(حداقل با سرچ من در کتابخانه شامله) پس نه قطعی الثبوت است و نه قطعی الادله و اگر جمله ای از سلف صالح است باید دانست که هر جمله ای در هر مکانی صحیح نیست و نباید برای اثبات فکر خودت از جملات سوء استفاده بکنی
4) شرط برادری رعایت شود
5) کلی گویی وعدم ارائه سند ممنوع
عفوا یا أخی
نماد کاربر
ostadelyass
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 223
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 12, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 485 بار
تشکر شده: 272 بار
امتياز: 1050

پستتوسط Mmm » جمعه شهريور ماه 30, 1391 2:34 am

«ابن سلف» جان،
حق با شماست و کلام شیرینتان کاملا بجاست و روی چشمانم جا دارد؛ برایم دعای خیر بکنید؛ سعی میکنم خودم را اصلاح کنم برادر عزیزم.



«خالقی جان»،
گمان نمیکنم لزومی داشته باشد دیگر جواب بدهم؛ آنچه را که لازم بود خدمتت عرض کردم؛ ولی فراموش نکن که این گفتگوها، ثمره ی سوءظن شما نسبت به قضیه بود؛و ای کاش عادت میکردیم با حسن نیت به همه چیز و همه کس می نگریستیم. وظیفه ی شما اجتناب از سوءظن نسبت به برادرانِ ایمانی است؛
آیا واقعا ما  انقدر بی ظرفیت هستیم که نقل یک وصیت از امام بناء را زمینه ای برای پیدایش اختلافاتِ قلبی میدانیم؟ آیا فکر نمیکنید این یک توهین به مسلمانان است؟ یعنی مسلمانان فضای ذهنشان آنقدر غبارآلود است؟
مثلا اگر ماموستا فلان در مسجد غزالی، در یکی از سخنرانیهایشان بگویند: «ای جوانان مسجد غزالی، فراموش نکنید که شما سرمایه های اسلام هستید و امیدِ روانسر به شماست»، سپس اگر جوانانِ دیگر مساجد این حرف را شنیدند، آیا باید این حرف ماموستا که خطابش «جوانان مسجد غزالی» است را زمینه ساز تفرقه بدانند؟؟

ضمن احترام برای آن استادِ بزرگوارتان؛ ولی به ایشان بگویید حداقل موردِ نقض این حرفشان من هستم؛ من این همه از اخوان میگویم، ولی از هر جماعتی که بگویی دوست و رفیق دارم و کلی هم با هم صمیمی هستیم و به همدیگر محبت میکنیم و دلمان به حالِ دنیا و قیامتِ همدیگر میسوزد و برای همدیگر دعای خیر میکنیم و رابطه ای کاملا معنوی هم میانمان حاکم است. کلی هم باهم میخندیم و میگردیم و سپاس برای الله کسی یا چیزی هم نتوانسته میانمان کینه و عداوت بوجود بیاورد.

بنده بار قبل هم عرض کردم که جماعتِ اخوان المسلمین هرگز آوای جدایی سر نداده و ان شاء الله نخواهد داد؛ آنها نه خود را فرقیه ی ناجیه میدانند و نه خود را «تنها» جماعتِ برحق اسلام میخوانند و نه به هیچ جماعتِ دیگری میتازند؛ آنها میگویند «نحن جماعة من المسلمین»، یعنی در میانِ جماعتهای اسلامی،فقط یکی از آنها هستیم؛ به عقیده ی اخوان، بیشتر جماعتهای اسلامی در مسیر صراطِ مستقیم قرار دارند و فقط وسیله ی حمل و نقلشان با همدیگر متفاوت است؛ یعنی هرکدام سوار یک ماشین هستند و در جاده ی صراط مستقیم حرکت میکنند! اخوان میگوید: اگر در این مسیر، ماشینی را دیدیم که مشکلی برایش پیش آمده،(مثلا لاستیکش پنچر شده)، ما هرگز با سرعت از کنارشان رد نشده و سرمان را بیرون نمی آوریم و به قصدِ تمسخر و استهزاء برای آنها صوت نمیکشیم و دست تکان نمیدهیم! بلکه در کنارشان، متوقف می شویم و به خدمتشان می رویم و از آنها میپرسیم آیا کمکی از دستِ ما بر می آید؟ اگر مشکلتان حل نشدنی است، میتوانید سعادت را نصیبمان کرده و ادامه ی مسیر را با ما بیایید.

این بینش آنان است؛ آنها غیر خود را نه تکفیر میکنند و نه تفسیق؛ نه تهدید میکنند و نه محکوم؛ میگویند ما کالای اسلام را با ادبیاتِ خود به دنیا معرفی میکنیم و سایر جماعتها نیز این کالا را با ادبیاتِ خود معرفی کنند؛ ما هرگز مانع آنها نمیشویم.

خالقی عزیز، گمان نمیکنم اسم گذاشتن برای جماعتها، علتِ بوجود آمدنِ این رفتارها باشد؛ بجز این قضیه ی اسم گذاشتن بر جماعتهای اسلامی، هزاران موردِ و علتِ دیگر برای بروز برخی رفتارها که بوی اختلافِ قلبی از آن می آید، وجود دارد، ولی آیا باید تمامی آن موارد را بخاطر اینکه مبادا تفرقه پیش بیاید حذف کنیم؟ همان مثال خودت را اندکی متفاوت تر طرح میکنم؛ فرض کنید، یکی «کرد» است و دیگری «فارس» و آن یکی «عرب» و یکی دیگر «ترک»؛ همه در یک جامعه زندگی میکنند و میخواهند یکدیگر را به هم معرفی کنند؛ آیا ما باید بگوییم نه آنها حق ندارند ملیت و نژاد خود را نام ببرند و از آن حرفی بزنند، زیرا ممکن است اختلافِ قلبی بوجود بیاید! به نظر شما این درمانِ درد است؟
نه برادر بزرگوارم، ما باید سعی کنیم مرض را از ریشه محو کنیم و آب را از چشمه زلال! ما باید  نگرشها را اصلاح کنیم و باید بیاموزیم که این تعددها و تنوعها مشکلی ندارند و طبق آیه ی قرآن، هرکسی حق معرفی کردنِ خود را دارد تا دیگران او را بشناسند.

در علوم سیاسی نظریه ی «دیگِ ذوب» وجود دارد که میگویند: همه چیز را باید در یک دیگ بریزیم و زیر آن را روشن کنیم تا همه چیز با هم حل شود و تنوعی باقی نماند؛ اما نظریه ی دیگری تحتِ عنوان «دیس سالاد» که در بیشتر جوامع کنونی، جای نظریه ی «دیگِ ذوب» را گرفته است، میگوید: «همه چیز را باید در کنار هم بچینیم تا همچون یک سالاد، تنوع احیا شود؛ زیرا نه کاهو به تنهایی سالاد محسوب میشود، و نه هویج، و نه خیار و نه گوجه؛ بلکه اینها در کنار هم سالاد را تشکیل میدهند.»!
آیا کدام یک از نظریه های فوق، با «لا اکراه فی الدین» و «جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا» موافق است؟

ببین خالقی جان، مخاطبان آن زمانِ امام بناء با مخاطبانِ امروزشان هیچ فرقی ندارد؛ آن زمان نیز هم تصوف وجود داشت،هم سلفی، و هم جماعت تبلیغ و هم...!
خالقی بزرگوار، این حقیر بازهم میگویم که این متن و عنوانش ترجمه است، و اگر کسی عمدا متنی را اشتباه ترجمه کند، به امانتِ دیگران خیانت کرده و خیانت در امانت، نشانه ی نفاق است.
به هرحال اگر استدلالهای این حقیر بازهم کافی نبود، امر بفرمایید تا مطلب را پاک کنم.


طارق عزیز، یک نکته را نیز فراموش کرده بودم، این آدرس یکی از وبلاگهای من است:

www.aqsa.blogfa.com


نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط khaleghi » جمعه شهريور ماه 31, 1391 9:20 pm

سلام
علی ای حال
" و ما علی الا البلاغ "

«ای جوانانِ اسلام

نویسنده: امام شهید حسن البناء
تـرجـمـه: از استاد قرآن ، اخلاق ، مدیریت و منطقم متین جان

اولین میدانِ جهادِ شما، میدانِ مبارزه با هوسهای سرکش درونتان است؛ اگر در این زورآزمایی، توانستید بر هواهای نفسانی غالب شوید، آنگاه قویتر از سایر نیروهای امّاره هستید؛ اما اگر در این میدان، مغلوبِ امیالِ نفسانی گشتید، آن دم است که ناتوانیِ خود را در مقابلِ دیگر خدایانِ شیطان پسند، اثبات کرده اید!

پس ابتدا برای مبارزه با امیالِ طغیانگر نفستان، تمام تلاش خود را بکنید، و سپس، همیشه به یاد داشته باشید که جهانیان در انتظار نسلی از جوانانِ برگزیده و ممتاز هستند که این جوانان،درونشان را بگونه ای کامل، پاک و تصفیه نموده و صاحبِ اخلاقی نیکو و استوارند.

پس تلاش کنید شما نیز از آن نسل از جوانان باشید که جهانیان هرلحظه انتظارشان را می کشند و در تحقق این مهم، هرگز نا امید نباشید.

در این راستا، فرموده ی پیامبر بزرگوار و نازنینمان(صلی الله علیه و سلم) را همچون یک تابلو در مقابلِ چشمانتان قرار دهید که می فرماید:

اضمنوا لى ستا من انفسكم، اضمن لكم الجنة اصدقوا اذا حدثتم، وأوفوا اذا وعدتم، وأدوا اذا أؤتمنتم، واحفظوا فروجكم، وغضوا ابصاركم، وكفوا أيديكم»

«شش خصلت را در وجودتان برای من ضمانت کنید،(من نیز) بهشت را برایتان ضمانت می کنم: راستی در گفتار - وفای به عهد - برگرداندنِ امانت - عفت و پاکدامنی - چشم بستن از گناه - نگه داشتن دست (از حرام و آزار مردم)»

سپس بنگرید، که آیا شما نیز این چنین هستید؟!



یا ربی
یظن الناس بی خیرا و انی
لشرالخلق ان لم تعف عنی

برای نویسنده این مطلب khaleghi تشکر کننده ها:
ostadelyass (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
khaleghi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 213
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر _ کرمانشاه
تشکر کرده: 42 بار
تشکر شده: 197 بار
امتياز: 470

پستتوسط naserosonah » شنبه مهر ماه 1, 1391 11:28 am

به نام خدانوند بخشاینده و مهربان
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
آقا متین مشکل ما با اسم گذاری نیست، اولا مشکل ما با سوء استفاده شما از نام بزرگوارانی چون سیدقطب و امام حسن البناء است! برای نمونه شما گفتید: «شاید در قاموس شما جهاد فی سبیل الله فقط یک معنا داشته باشد و در نزدِ اخوان چندین معنا؛ و بالعکس»!!
خوب! سید قطب درمورد منهج الخوان المسلمین در کتاب «ما چه میگوییم؟» بخش "عقیده و نبرد" میفرماید (البته اکنون کتاب در دستم نیست که عینا نقل کنم فقط مفهوم متن ایشان را میگویم اگه بعدا کتاب رو پیدا کردم متن کتاب رو میزارم): «زمانی که اخوان المسلمین آمدند سلاح را برداشتند و به مبارزه پرداختند و تنها عده‌ای عوام بودند که میگفتند ما جهاد قلم میکنیم! و با قلم به مبارزه میپردازیم» (بدون شرح!!)
دوما قیاس شما با القاعده و سایر گروه های جهادی قیاس مع الفارق است! چرا که القاعده یک تنظیم جهادی است و هر کسی چه اخوانی و چه سلفی و چه حتی صوفی هم میتواند به آن بپیوندد! (البته درسته اکثر غالب کسانی که به آن میپیوندند سلفی‌اند اما اگر یک اخوانی هم برود کسی مانع آن نخواهد شد!) اما آیا کسی میتواند اخوانی شود و بگوید من سلفی‌ام؟!
مطلب بعدی این که همچنان که خودتان خیلی محترمانه! اعتراف فرمودید استاد سفسطه‌اید!! چنان که اعتراف فرمودید!: «برادرانِ عزیزم،بنده نیز در جدال و سفسطه بی هنر نیستم و کارنامه ی رنگینم در همین سایت به همراهِ شاهدین عینی(بازهم در همین سایت) شاید برای اثبات این مدعا کافی باشد!»!!!
بنده را نیز در لیست شاهدان عینیتان بنویسید!! چراکه یکی از سفسطه‌های شما در این متن این بخش سخنتان است: «تربیت یه دوره است که باید تمام شود، تربیت، آب معدنی یا یک لیوان شربت که نیست تا با نوشیدنِ آن، بتوان کسی را تربیت شده نامید. شما نمیتوانید حدود تربیت را برای کسی تعیین و بازه‌ی زمانی آن را برای کسی مشخص کنید. ضمنا آن 23 سال تاریخ اسلام در زمان پیامبر(ص) برای ما مسلمانان همجون یک نقشه ی تاریخی در مقیاسی کوچکتر(از لحاظ مدت زمان) است؛ ... ممکن است نسل ما در تمام عمرمان فقط یک ماه از آن تاریخ 23 سال را تشکیل دهیم؛ ...»!!!
در پاسخ باید بگویم، الله سبحانه و تعالی میفرماید: «لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّـهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّـهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّـهَ كَثِيرًا» (احزاب/21)
ترجمه: «سرمشق و الگوی زیبائی در پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را بسیار یاد کنند.»
در واقع شما با سخنتان اسوه نیک بودن رسول الله –صلی الله علیه و سلم- را زیر سؤال میبرید! یک الگو که قابل تطبیق نباشد چگونه میتواند الگوی نیکی باشید؟! چگون الله الگویی را برای ما قرار میدهد و آن را الگوی نیک می‌خواند در حالی که ما نمیتوانیم از او الگو بگیریم؟!! (سبحانه و تعالی عما تصفون)
بعد گفتید: «بجز امام بنا و سیدقطب و شیخ عبدالله عزام و شیخ احمد یاسین و شیخ عزالدین قسام، فقط ده تن دیگر از آن هزاران بنیانگذار تفکر اخوان المسلمین را که شما آنها را می پسندید برای من هم نام ببرید تا ببینم آنان کی هستند؟!»
اولا کسانی که نام بردید بجز امام بناء هیچکدامشان بنیانگذار اخوان المسلمین نبوده‌اند! بلکه بعد از تشکیل جزب به آن پیوستند!! دوما میخواهم بپرسم مگر بزرگان اولیه اخوان المسلمین کسانی غیر از اینها هستند؟! آیا فقط امام بناء کافی نیست؟! واعجبا!! اصلا مگر اخوان کسی غیر از اینها رو هم دارد؟!
بلکه اخوان به راه و منهج تمامی اینها پشت پا زدند!! که خود شما هم به این مطلب اعتراف کردید آنجا که مینویسید: «ضمنا اخوان المسلمین یک مدرسه است، و براساس مقتضیاتِ دعوی و حرکی، استراتژیهایش متغیر است؛ شخصیت محور که نیست تا با وجودِ پیدایش این همه پیچیدگی سیاسی و اجتماعی، همان مسر حسن البناء و سیدقطب را دوباره طی کند؛» (بدون شرح!!)
البته عبارت «اخوان المسلمین یک مدرسه است، و براساس مقتضیاتِ دعوی و حرکی، استراتژیهایش متغیر است» تحلیل بیشتری میخواهد! این سخن دقیقا مصداق سخن ماموستا کریکار (فک الله اسره) است آنجا که فرمودند: «اخوان المسلمین یک فکر اسفنجی است»! یعنی مانند اسفنج که در هر مایعی گذاشته شود همان مایع را جذب میکند، اخوانهم در هر جا باشد خصوصیات آن منطقه را به خود میگیرد! و خود شما هم در اینباره معترفید!: «اخوان المسلمین یک تنظیم جهانی است که در هر کشوری کیفیتِ فعالیتهایش متفاوت می باشد؛»!! و با چشم سر هم که می‏بینیم که هرجا سلفی‌ها زیاد باشند اخوانی‌های آن منطقه به سلفیت نزدیکتر میشوند! و هر جا تصوف زیاد باشد به تصوف گرایش دارند و حتی هرجا لایک‌ها قدرت داشته باشند به آنها تمایل دارند (چنان که در عراق و ترکیه و حتی ایران خودمان می‏بینیم!!)
و در این باره مثالی مضحک ارائه دادید و گفته‌اید: «برای مثال: در زمان حسن البناء، استعمارگران با حضور فیزیکی به خاکها تجاوز میکردند و کشورها را تسخیر میکردند، اما اکنون بدونِ حضور فیزیکی و از طریق غولهای رسانه ای، به مغزها تجاوز کرده و فکرها را مسخر میکنند؛ و مثالهای فراوان دیگر...»
پرسش این است که مگر "حضور فیزیکی" چه هیولای بی شاخ و دمی است؟! مگر عراق و افغانستان را نمی‏بینید؟! وای بر شما که خون کودکان و زنان مسلمان را به بهای ناچیزی فروختید!
وای بر شما! که دعوت الله را برای کمک به ستمدیدگان استجابت نمی‌کنید: «وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيراً» (نساء/75)
ترجمه: « چرا بايد در راه خدا و (برای نجات) مردان و زنان و كودكان درمانده و بيچاره‌اي نجنگيد که مي‌گويند : پروردگارا ! ما را از اين شهر و دياري كه ساكنان آن ستمكارند خارج ساز ، و از جانب خود سرپرست و حمايتگري براي ما پديد آور ، و از سوي خود ياوري برايمان قرار بده»
نیز الله می‌فرماید: «وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ» (انفال/72) ترجمه: « اگر به سبب دينشان از شما كمك و ياري خواستند، كمك و ياري بر شما واجب است»
بعد گفته اید: «هم اخوان و هم مکتبی ها در موردِ شما نیز همین دیدگاه را دارند؛ و فکر نکنید فقط شما هستید که نسبت به آنها چنین نظری دارید!»
در جواب میگوییم: «كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» (مؤمنون/53) (هر دسته و جمعیّتی بدانچه دارند و برآنند، خوشحال و شادانند) و ما هم که نگفته‌ایم اخوانی ها و مکتبی ها ما را بر حق می‌دانند!! لذا سخن شما هیچ دردی را دوا نمیکند! جز این که اهمیت مطالب ارائه شده از سوی برادر طارق و من را نشان میدهد! به این معنا که نشان میدهد لازم است با تأمل و بی تعصبی مطالب ما را بخوانید و حقیقت را دریابید.
... فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ... (18) (زمر)
مژده بده به بندگانم آن كساني كه به همه سخنان گوش فرا مي‌دهند و از نيكوترين و زيباترين آنها پيروي مي‌كنند

برای نویسنده این مطلب naserosonah تشکر کننده ها:
tareq (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
naserosonah
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 42
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 31, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 31 بار
تشکر شده: 37 بار
امتياز: 220

پستتوسط tareq » شنبه مهر ماه 1, 1391 12:34 pm

سلام .
با تشکر از  naserosonah
برادر متین و مسلم عزیز  به خصوص استاد سفسطه
جواب بدهید .بنده می خواستم جواب شما ها رو بدهم که دوست عزیزمان جواب شما ها را داده است .
حرف حق تلخ است. :arrow:

برای نویسنده این مطلب tareq تشکر کننده ها:
naserosonah (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
tareq
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 100
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 18, 1391 11:30 pm
محل سکونت: کرمانشاه- روانســـر
تشکر کرده: 78 بار
تشکر شده: 69 بار
امتياز: 150

پستتوسط ostadelyass » شنبه مهر ماه 1, 1391 2:51 pm

سلام.فكر كنم ادامه بحثتون به صورت مكاتبه امكان پذير نيست. بهتره حظوري ادامه بديد. در ضمن فراموش نكنيد كه الان هر حرفي مي زنيد بايد چند سال ديگه م تاييدش بكنيد بخصوص راجع به يه همچين بحثي و باز هم فراموش نكنيد كه با يكي دو سال مطالعه نمي تونيد عالمي بشيد كه همه به حرفهاتون اعتماد تام بكنند و خودتون هم بهشون يقين داشته باشيد. تحقيق بيشتر  و ارائه مدارك قويتر لازمه اين بحث هست كه طبعا همه مون تو اين زمينه ضعف داريم. از بيشتر متنهايي كه تو اين پست نوشتيم ميشه ايراد گرفت چون هيچ كدوم عالم ديني نيستيم.
اللهم أرنا الحق حقا و أرزقنا اتباعه و أرنا الباطل باطلا و آرزقنا اجتنابه
نماد کاربر
ostadelyass
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 223
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 12, 1390 11:30 pm
تشکر کرده: 485 بار
تشکر شده: 272 بار
امتياز: 1050

پستتوسط Mmm » شنبه مهر ماه 1, 1391 5:23 pm



قریب به سه صفحه و نیم برایتان جواب نوشته بودم، ولی قَدَر خدا بر این بود که در برنامه ی Word و در جوابِ «آیا این صفحه را ذخیره میکنید؟»  دستم اشتباهی به دکمه ی No بخورد و جوابیه ام ذخیره نشود تا بعد از بازنگری،آن را برایتان بفرستم؛ بعد از اندکی، خواستم بار دیگر جواب را از اول تا آخر بنویسم، ولی این خطا را بدونِ حکمت ندانستم و خیر را در این دیدم که جواب ندهم، و خدای بزرگ خودش شاهدِ این ماجرا بود..

برادرم، بنده به اهل جدال و سفسطه گر بودنم هیچ افتخاری نمیکنم و البته آن را یکی از نقطه ضعفهای اخلاقی و شخصیتی گذشته ام میدانم و امیدوارم خداوند از من بگذرد و یاریم دهد این صفت را که مخالف با سنتِ رسول(ص) هم هست ترک کنم.
الآن هم خدا میداند که چقدر جلوی خودم را گرفته بودم که جواب ندهم و پس از آن ماجرای ذخیره نشدنِ مطلبم، حتی نمی خواستم این جوابِ ناچیز  را هم بدهم.

قولِ استاد الیاس را ترجیح میدهم، ولی ان شاء الله اگر قسمت شد، حتما با همدیگر بصورتِ حضوری و چارچوب ادب و انصاف در این رابطه  بحث میکنیم؛ البته اگر این افتخار را به این حقیر بدهید و این سعادت را نصیبم بکنید.

با احترام


«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ»

«ناصرالسنه» جان، سپاسگزارم برادر عزیزم؛ امیدوارم در مسیرت،با قلبِ پاکت،به همراهِ هم کیشانت، ثابت قدم باشی.

نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط khaleghi » شنبه مهر ماه 1, 1391 6:07 pm

سلام
همه ی این 2 صفحه از ایراد بنده سرچشمه گرفت و حالا هم نمیدونم که بحثهایی که شد مفید بودن و یا نه
اگه دل کسی رو رنجوندم معذرت میخوام
اگه علم کافی نداشتم معذرت میخوام
اگه تند روی کردم معذرت میخوام
اگه نتونستم حرفم رو خوب برسونم معذرت میخوام
اگه نتونستم ایمان و شروطش رو رعایت کنم معذرت میخوام
اگه کارم اشتباه بوده معذرت میخوام
اگه ..................معذرت میخوام
نمیدونم چرا اینها رو نوشتم ولی میخوام بگم که الحمدلله رب العالمین واژه ی " معذرت میخوام " گفتنش برام خیلی آسونه و کسی فکر نکنه که هی به فکر جواب دادنم و بس
نه
معاذ الله اگه اینطور باشه
چقدر قشنگه که عادت کنیم به اینکه برا اشتباهاتمون " معذرت " بخوایم
امتحان کنید که حتما منتج میشه
چند نظر رو با هم در این پست دیدیم که شاید تا به حال نشنیده بودیم
ولی خوبه که نظر مقابل رو هم شنیدیم و چقدر خوبتره که اگه حق گفت سکوت کنیم
متین جان امضای قبلیشون یه همچین مضمونی داشت که : گاهی در سکوت خیلی حرفها رو میشه گفت
بهر حال خواهشا بر این مورد دعوتی خیلی کار کنیم که :

ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
ونیز مجادله و مباحثه ای که میکنیم اینطور باشه که :
وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
و مطمئن باشیم که :
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
تروخدا روی فکر و نظر هم فکر کنیم و بعد صفحات سفید کاغذ رو برای جواب دادن ، سیاه کنیم
بازم میگم که
معذرت میخوام
ممنون از همه
یا ربی
یظن الناس بی خیرا و انی
لشرالخلق ان لم تعف عنی

برای نویسنده این مطلب khaleghi تشکر کننده ها:
ostadelyass (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
khaleghi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 213
تاريخ عضويت: دوشنبه فروردين ماه 7, 1391 11:30 pm
محل سکونت: روانسر _ کرمانشاه
تشکر کرده: 42 بار
تشکر شده: 197 بار
امتياز: 470

پستتوسط naserosonah » يکشنبه مهر ماه 2, 1391 3:01 pm

ببخشید متین جان فضولی نباشه ولی مگه شما کیشی غیر از کیش ما دارید؟!!  :roll:
نماد کاربر
naserosonah
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 42
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 31, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 31 بار
تشکر شده: 37 بار
امتياز: 220

پستتوسط Mmm » يکشنبه مهر ماه 2, 1391 8:59 pm

گفتم شاید حضرتعالی این حقیر را از کیش خود ندانید!
نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط naserosonah » يکشنبه مهر ماه 2, 1391 11:49 pm

matin نوشته است:گفتم شاید حضرتعالی این حقیر را از کیش خود ندانید!


من که چنین چیزی نگفتم!

این حاصل سوء ظن خود شما بوده

ما کی باشیم که برای دیگران کیش تعیین کنیم؟!
نماد کاربر
naserosonah
کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
 
پست ها : 42
تاريخ عضويت: شنبه شهريور ماه 31, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 31 بار
تشکر شده: 37 بار
امتياز: 220

پستتوسط Mmm » دوشنبه مهر ماه 2, 1391 12:03 am

حق با شماست؛ شما برای کسی کیش تعیین نمیکنید و کسی را از کیش خود بیرون!!
نماد کاربر
Mmm
 

پستتوسط loveaislam » دوشنبه مهر ماه 3, 1391 11:13 am

سلام
با تشکر از طارق که نکات زیبا و مفیدی را ذکر کرده من هم اضافه می کنم :
متین جان :
اول : زحمت بکش وقتی وصیتی از امام بنا را ترجمه میکنی طوری ترجمه کن که بوی حزب بازی ندهد.
دوم : مگه چی شده این همه مظلوم نمایی میکنی : « من چه گناهی دارم ؟ من فقط ترجمه کرده ام ؛ چرا اینگونه به من می تازید و محکومم می کنید؟ »
اِ ، با با اتی اینجا چکار میکنی ؟ بخدا ما نمی خواستیم تو رو توی این موقعیت قرار بدیم. =))
سوم : معنای جهاد فی سبیل الله در قرآن و سنت روشن است و نیاز به تفسیر و توضیح ما وشما ندارد.
چهارم : آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است ما در همه دنیا شاهد عملکرد اخوان ـ ببخشید حزب اخوان ـ هستیم چه نیازی هست که دور جهان بگردیم و با تئوریسینهای اخوان گفت وگو کنیم مگه پول علف خرسه ؟ در این راه خرجش کنیم.
پنجم : من هم میگویم تربیت باید کامل شده و تمام شود اما تربیت اخوان ـ پس از رهبران اولیه اش ـ بعد از هشتاد سال هنوز هیچ دست آوردی جز جمع کردن سیاهی لشکر بی مصرف نداشته و الا الآن باید ما حداقل پنجاه سال بود که خلافت اسلامی داشتیم اما چه شده ؟ اردوغان به قرآن سوگند می خورد که قرآن و احکام قرآن را قبول نداشته باشد و خود را مسلمان سکولار می نامد !!! بگو ببینم لایک و سکولار از کی مسلمان شده اند و ما خبر نداریم؟؟؟
ششم : شما دکتر عبدالکریم زیدان و عبد المجید زندانی را باید بشناسید و احتمالا آنها را اخوانی بدانید ؛ درسته اخوانی هستند اما نه اخوان عالمی بلکه باز ماندگان راه امام شهید و سید قطب و عبدالله عزام هستند و ارتباطی به حزب اخوان ندارند.
فکر نکنم این را دانسته باشید =))
هفتم : پیداست که چه استراتژی محکم و صحیحی را بعد از امام البنا بنیان نهاده اند که در روز روشن اشغال عراق و افغانستان و صومالی و فلسطین و قبرس و اندلس را نمی بینند !! و امروزه دیگر قائل به اشغال فیزیکی از سوی استعمار گران نیستند!!! ببخشید فکر کنم چشمای ما کج و کوله است و ارتش خلافت اسلامی!! را به شکل سربازان آمریکایی انگلیسی و .. در افغانستان و عراق و ... می بیند!!
هشتم : منیر غضبان هم یک اخوانی است. گذشته از درستی و نادرستی « اینکه قتال یک پیش آمد است یا یک قاعده، » آیا الآن با اشغال همه سرزمین های اسلامی از سوی صهیونیستها و صلیبیها و مزدورانشان بازهم قتال را پیش آمده نمی دانید!!!؟؟
واقعا متاسفم برات جهانگیرشاه =))
در آخر هم چرا دروغ می گویید کجا برای همه حرکتها احترام قائلید چند بار پیش خود من و دوستان دیگر از مسلمانان بد گویی کرده و غیبتشان نموده اید.؟؟؟!!!
تعجب نکن من خیلی وقتها بیخ گوشت هستم اما تو و دوستانت در اوهامی که به شما دیکته شده به سر می برید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داش مسلم :
اسم بیانگر مسمی است اما متاسفانه بسیاری هستند که اسم بزرگ یدک می کشند و مُسمایش طبل تو خالی است.
یوسف هم راست می گوید عنوانش آنقدر زننده است که صدای جوجه اخوانی ای چون یوسف را هم در آورده.
تو هم که باز حرف متین را تکرار کردی خودت چیزی نداشتی بگی؟؟!!! =)) مدرک آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است.
اگر نمی بینی لطف کن عینک تعصب و حزبی گری را از چشمت بردار و بجای تقلید کور کورانه یک مقدار خودت فکر کن و ببین.
گفتی حق الناس اما بهتر بود می گفتی حق الحزب اخوان =))
اما خوب یادم افتاد حق الناس 20میلیون اهل سنت ایران روزانه از سوی اخوان پایمال می شه و تبرعات خیرین مسلمان برای اهل سنت توسط حزب اخوان برای حزب اخوان خرج شده و ... باقی را نمی نوسیم مگر اینکه بپرسید و کشش بدید که در این صورت مجبورم کشششششششش بدم.
تازه شما اگر از ساختار اخوان بی خبرید من خودم از تهش برمیگردم به طور کل اخوان از سه لایه تشکیل شده 1) ... 2) ... 3) ...
طبق توصیه داش متین پیشنهاد می دم برید از رهبران حزب بپرسید این سه لایه چیست ؟! من نمی خوام کشش بدم اما اگر خواستید کششششششششششششش می دم تا در این فضای مجازی خیلی چیزا افشا بشه و من دوست ندارم این اتفاق بیفته؟؟؟!!!
از آقای بهرامی نیا استاد گرامی بپرسید شاید یه جوری ماست مالیش کرد.
مسلمان بودنشان مانع نقد و بیان صفت زشت حزب گرایشان نیست.
شما هم که این همه دم از اخوت می زنید چند بار پیش خود من و دیگران مسلمانانی را مورد هجوم وتهمت و افترا قرار داده اید ؟؟!! انکار می کنی؟!! می خوای جا و زمانش را بگم؟؟!!
زرنگی می خوای بفهمی کی هستم =))
لطف کن دروغ نگو کم غیبت برادرانت را کردی؟!!!

برای نویسنده این مطلب loveaislam تشکر کننده ها: 2
antidemocracy (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), tareq (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
loveaislam
کاربر کوشا
کاربر کوشا
 
پست ها : 16
تاريخ عضويت: دوشنبه مهر ماه 2, 1391 12:30 am
تشکر کرده: 25 بار
تشکر شده: 9 بار
امتياز: 0

پستتوسط mashreghi » دوشنبه مهر ماه 3, 1391 11:54 am

سلام
جناب نمیدونم چی صدات کنم
من هیچ حذبی برام مهم نیست اما افراد هر حزب رو دوس دارم در ضمن من هر صفت بدی داشته باشم اهل غیبت نیستم خدارو شاهد می گیرم
موفق باشی
الهم اجرنی من النار
نماد کاربر
mashreghi
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 184
تاريخ عضويت: يکشنبه مهر ماه 23, 1390 12:30 am
محل سکونت: روانسر -سنندج
تشکر کرده: 30 بار
تشکر شده: 230 بار
امتياز: 50

قبليبعدي

بازگشت به اصول و راهکارهای توفیق در امر دعوت

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان