همسران پاک پیامبر (ص)

در این بخش سیره ی اصحابِ کرام و تابعین قرار داده می شود

مديران انجمن: CafeWeb, Dabir, Noha, bahar

پستتوسط Sanam1 » شنبه شهريور ماه 4, 1391 7:24 pm

همسر دوازدهم، آخرین همسر پیامبر(ص)، میمونه بنت حارث(رضی الله عنها)

ام المؤمنين ميمونه دختر حارث كه شوهرش ابي رهم بن عبدالعزي فوت كرده بود بيوه بود،

رسول(ص) پس از صلح حدیبیه برای ادای عمره ی قضایی رفت سه روز در آنجا ماند،

درسال هفتم هجري هنگامي كه

پيامبر صلي الله عليه وسلم براي اداي عمره به مكه آمد ميمونه از آمدن پيامبر صلي الله عليه وسلم خبر شد او براي ايمان آوردن و پذيرفتن اسلام عجله

داشت، او رازي را در قلبش پنهان داشت كه آن را با هيچ كس جز خواهرش ام فضل همسر عباس كه از همه مردم به او نزديك بود در ميان نگذاشت. آيا

مي دانيد آن راز چه بود؟  (ميمونه) آرزو داشت ودلش مي خواست كه همسر پيامبر صلي الله عليه وسلم شود تا از نزديك عظمت اسلام را مشاهده

كند و با زندگي اين مجاهد بزرگ شريك باشد. ميمونه راز دلش را با ام فضل در ميان گذاشت وام فضل با مهرباني به سخنان خواهرش گوش داد، وطبيعي

بود كه او راز خواهرش را با شوهرش عباس  در ميان بگذارد.

همچنان كه ميمونه راز را به ام فضل گفت انجام كار را نيز به عهده او گذاشت. عباس نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم رفت ودر مورد بره كه مسلمان و

مؤمن بود سخن گفت ونيز به پيامبر صلي الله عليه وسلم گفت: بره شوهرش ابورهم بن عبدالعزي فوت كرده است آيا مي خواهي با او ازدواج كني؟

رسول اكرم صلي الله عليه وسلم پسنديد وپسر عمويش جعفر بن ابي طالب را براي خواستگاري نزد ميمونه فرستاد، هنگامي كه جعفر آمد ميمونه سوار

بر شتر بود وجعفر از او براي پيامبر صلي الله عليه وسلم خواستگاري كرد. ميمونه گفت: ((شتر و آنچه بر اوست از آنِ خدا وپيامبرش است)).

مردم در مكه زمزمه كردند كه ميمونه نتوانست انتظار بكشد بنابراين خودش را به خدا وپيامبرش صلي الله عليه وسلم هبه كرد .

پيامبر صلي الله عليه وسلم اسم او را كه بره   بود عوض كرد وميمونه گذاشت.

ميمونه به خواسته وجود خود وعاطفه زنانه اش اجابت كرد اين خواسته پيام آور ايمان ومحبت به اسلام وپيامبر بود، بنابر اين خداوند در پي زمزمه مردم در

قرآن آيه نازل كرد:

﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ

مَعَكَ﴾ (الأحزاب: 50).

((اي پيامبر! همانا ما حلال كرديم براي تو همسراني را كه مهريه آنان را داده باشی وهمچنين حلال هستند براي تو كنيزاني كه در ملك تو هستند. از

آناني كه خداوند در اختيار تو قرارداده است وهمچنين دختر عموها ودختر عمه ها ودختر دايي ها ودختر خاله هاي تو كه همراه با تو هجرت كرده اند)).

سپس ميمونه را با اين آيه تحصيل داد:

﴿وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ

لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً﴾ (الأحزاب: 50).

((وزن با ايماني كه خودش را براي پيامبر هبه كند، اگر پيامبر قصد نكاح او را داشته باشد، اين ويژه تو است نه براي ساير مؤمنان، همانا مي دانيم آنچه را

كه بر شوهران در حق همسران شان و آنچه كه آنان مالك آنها هستند معين كرده ايم تا براي شما مضايقه نباشد و خداوند بخشنده ومهربان است)).


در عمره قضا پيامبر صلي الله عليه وسلم سه روز در مكه اقامت كرد در صبح روز چهارم، حويطب بن عبدالعزي كه بعدها مسلمان شد وهمراه با گروهي از

مشركين نزد پيامبر صلي الله عليه وسلم آمد وگفت: مدت مقرر تمام شده است از اينجا برو، پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمود: اگر مرا بگذاريد كه در

ميانتان عروسي كنم، وغذايي درست كنم واز شما نيز براي صرف غذا دعوت بعمل آورم چطور است؟ آنها با تندي گفتند: ما به غذاي تو احتياجي نداريم

هرچه زودتر اينجا را ترك كن.

پيامبر صلي الله عليه وسلم در منطقه اي بنام سرف كه به مسافت ده روز از مكه فاصله داشت رحل اقامت افكند وميمونه دختر حارث به او پيوست، و

پيامبر صلي الله عليه وسلم بعد از اينكه عمره را انجام داده بود با ميمونه عروسي كرد، ميمونه مي گويد: پيامبر صلي الله عليه وسلم با من در سرف

ازدواج كرد كه ما هر دو از احرام عمره بيرون آمده بوديم .

ميمونه آخرين زني بود كه پيامبر صلي الله عليه وسلم با او ازدواج نمود .

ميمونه به خانه پيامبر صلي الله عليه وسلم پيوست، و به كثرت در مسجد النبي نماز مي خواند، هنگامي كه بيماري پيامبر صلي الله عليه وسلم شدت

گرفت در خانه ميمونه تشريف داشت و از آن جا به خانه عايشه منتقل گرديد.

عايشه در اين مورد مي گويد: بيماري پيامبر صلي الله عليه وسلم در خانه ميمونه آغاز شد، ايشان از همسرانش اجازه خواست تا در خانه من تيمار داري

شود، همسرانش نيز موافقت كردند .

ميمونه زني صادق و با ايمان بود در يكي از روزها كسي از خويشاوندانش نزد او آمد، بوي شراب به مشام ميمونه رسيد، خشمگين شد وفرمود: سوگند به

خدا اگر نروي تا حد بر تو اجرا شود، دو باره حق نداري نزد من بيايي، سرانجام او نيز چنين كرد .

ام المؤمنین حضرت عایشه  در مورد وی می‌گفت: همانا او از میان ما باتقواتر و باعاطفه‌تر نسبت به خویشان خود بود.

میمونه در جنگ تبوک در صف مجاهدین اسلام بود و به پرستاری زخمی‌ها و دلجویی بیماران می‌پرداخت، و در راه خدا نهایت تلاش و کوشش را می‌نمود.

گفته اند که وی اولین زنی است که برای پانسمان زخمی‌ها گروه‌پرستاران زن را تشکیل داد، و برای پانسمان زخم مجروحان و کمک به مجاهدان در

میدانهای بزرگواری و شرافت قیام می‌کرد، و در هنگامی که برای مجروحین آب می‌آورد، در میدان کارزار تیری از تیرهای دشمن بر وی اصابت کرد و بر

زمین افتاد، و اگر لطف و عنایت خدا نمی‌بود چه بسا به قتل می‌رسید.

وفات

ميمونه در ايام خلافت خلفاء مورد احترام آنها بود وزندگي او تا خلافت امير معاويه ادامه پيداكرد ودر سال 51 هجري درگذشت.

ام المؤمنين ميمونه در سرف در جايي كه زندگي زناشويي را با پيامبر صلي الله عليه وسلم آغاز كرده بود به خاك سپرده شد.

عبدالله بن عباس در تشييع جنازه اش شركت كرد وبر او نماز خواند وبه كمك او ويزيد بن اصم وعبدالله بن شداد خواهرزادگان ميمونه در قبر گذاشته شد.

رحمت خدا بر ام المؤمنين ميمونه باد.



برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), sondos (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » يکشنبه شهريور ماه 5, 1391 10:10 pm

همسر دوازدهم(آخرین همسر)

نام: میمونه (اسمش بره بود پس پیامبر(ص) او را میمونه نامید).

نام پدر: حارث ‌بن حزن هلالی.

نام مادر: هند دختر عوف.

تاریخ ولادت: مکه مکرمه 18 ق. ه‍.

محل و تاریخ ازدواج: سرف[نزدیک مکه] بعد عمره القضاء 7ه‍.

مَهر: 400 درهم که عموی پیامبر(ص)عباس آن را پرداخت کرد.

مدت ازدواج: 5 سال.

سبب ازدواج: پیامبر(ص) با او ازدواج کرد و غذای عروسی را در نزدیکی مکه فراهم کرد، و سایر افراد قریش را بدان دعوت کرد پس قلب‌هایشان نرم شد تا

اینکه گفتند: محمد(ص) با ما رابطه خویشاوندی برقرار کرد.

محل و تاریخ وفات: مکه مکرمه 51 ه‍.

فرزندانش از پیامبر(ص): نداشت.

همسر سابق: اول مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی که او را طلاق داد.

دوم ابو رهم بن عبدالعزی عامری که وفات کرد.

ویژگی‌ها

پیامبر(ص) فرمود: (الأخوات مؤمنات میمونة زوج النبي (ص)وأختها أم الفضل بنت الحارث وأختها سلمى بنت الحارث امرأة حمزة وأسماء بنت عمیس وهي

أختهنّ لأمهنّ) «خواهرانی مؤمن عبارتند از میمونه همسر پیامبر(ص) و خواهرش ام‌الفضل دختر حارث و خواهرش سلمی دختر حارث زن حمزه و اسماء

دختر عمیس که خواهر مادریشان است می‌باشد».

و  حضرت عایشه  در موردش فرمود «همانا از همة ما بیشتر تقوای خداوندی داشت و بیشتر از همة ما صلة‌رحم را بجا می‌آورد».

برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها: 2
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am), bahar (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 14.29%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط Sanam1 » يکشنبه شهريور ماه 5, 1391 10:31 pm

خوانندگان برای شناخت بیشتر و دانستن اسمهای زنانی که پیغمبر خدا با آنان ازدواج کرد و همچنین آنانی را که قبل از نزدیکی طلاق داد، بطور مفصل به

کتاب «عقدالفرید» مراجعه کنند. همانند:

1- خوله بنت حکیم: زنی که خود را به پیغمبر خدا بخشید.

2- پیغمبر خدا با زنی بنام «عمرۀ» ازدواج کرد و همانجا طلاق داد.

3- امیۀ دختر نعمان، پیغمبر خدا قبل از این که با او نزدیکی کند او را طلاق داد.

4- زنی از بنی‌مرۀ بن عوف خواست و بعد او را به پدرش رد کرد و فرمود: او بیماری برص دارد وقتی که آن زن نزد پدرش برگشت دید که او بیمار برصی است.


خداوند تبارک و تعالی فرمود:

«بگو حق آمد و باطل رفت، همانا باطل رفتنی است».


و بدین وسیله حق و حقیقت برای آنانی که چشم حق بین دارند، روشن و آشکار گردید و همه آن اقوال باطلی که دورویان و کج‌اندیشان و دروغگویان و سایر

دشمنان می‌بافند از بین رفت و نابود شد.

پیغمبر معظم اسلام (ص)در همه آن ازدواجهای خود با زنان متعدد را همیشه مصلحت دین، قانون اسلامی و شریعت الهی را در نظر داشته و هدفش

پیوند

قلبها بسوی دین خدا بود که به وسیله این مصاهرت و زناشویی توانست بزرگان و اشراف قبایل و عشایر مختلف عرب را بسوی خود کشاند.

نکته دیگر این که به مردم چگونه زیستن و چگونه رفتارکردن با زنان را آموخت و به مردم یاد داد که چگونه باید ارزش و احترام زنان را حفظ نموده و در بین‌شان

عدالت، رحمت و شفقت اسلامی را مراعات نمود، و همچنان که بیان کردیم برای هریک از ازدواجهای آن حضرت اهداف و مقاصد خاص سیاسی و دینی و

یا اهداف اجتماعی بود که رسول اسلام منظر نظر خویش را بسوی آن انداخت و در نتیجه به هدف اصابت کرد.

آری، رسول گرامی اسلام کسی بود که دوران اولیه زندگی خود یعنی دوران مجردی را در کمال پاکی، عفت و بزرگی سپری کرد و هیچ یک از

دشمنان او بعد از نبوت نتوانستند حادثه‌ای را ذکر کنند که بتواند آن شرافت و بزرگواری او را لکه‌دار سازد، بلکه او تنها کسی بود که در میان آنان به «امین»

ملقب گردید و در بین‌شان به پاکدامنی شناخته شد.

در حقیقت خداوند او را تربیت کرد و چه نیکوست تربیت الهی در حق وی


«والحمدلله رب العالمين»

والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله، وصحبه، وأزواجه، ومن دعا بدعوته إلى يوم الدين.
*          *          *






برای نویسنده این مطلب Sanam1 تشکر کننده ها:
Noha (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
Sanam1
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 308
تاريخ عضويت: يکشنبه خرداد ماه 7, 1391 11:30 pm
تشکر کرده: 568 بار
تشکر شده: 528 بار
امتياز: 40

پستتوسط bahar » دوشنبه شهريور ماه 5, 1391 12:42 am

بنام خدا


سلام خدمت خواهر عزیزم زینت


ازتون تشکر می کنم بابت ارسال این مطالب زیبا و ارزشمند


امیدوارم که بتوانیم از صحنه های بزرگ زندگی زنان پیامبر (ص ) درس بیاموزیم .


سلام ودرود بی پایان نثار روح همه امهات المومنین باد .


جزاک الله خیرا

برای نویسنده این مطلب bahar تشکر کننده ها:
Sanam1 (يکشنبه ارديبهشت ماه 7, 1392 2:51 am)
رتبه: 7.14%
 
نماد کاربر
bahar
مدیر انجمن
مدیر انجمن
 
پست ها : 3506
تاريخ عضويت: چهارشنبه آذر ماه 15, 1390 12:30 am
تشکر کرده: 5837 بار
تشکر شده: 5121 بار
امتياز: 33890

قبلي

بازگشت به سیره ی اصحابِ کرام و تابعین

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 2 مهمان