آداب گفتگو و مناظره
آزادی بحث و انتقاد در مسائل مذهبی، یکی از ویژگیهای فرهنگ اسلام است. در تاریخ زندگی پیامر اسلام * صلی الله علیه و سلم* و همچنین سلف صالح، موارد فراوانی یافت میشود که مخالفان اسلام با آنان به مناظره، بحث و گفتگو مینشستند و اشکالات خویش را به اصول یا فروع اسلام، با کمال آزادی و صراحت، بیان میکردند و بدون اینکه مورد کوچکترین اهانتی قرار گیرند، ایرادهای آنان بررسی و پاسخ داده میشد.
در زمانها و مکانهای مختلف در میان مردم اختلاف وجود داشته است. اختلاف روش و سنت الهی در میان مردم است. آنان از نظر رنگ، زبان، فهم، معارف و عقلهایشان با یکدیگر متفاوتند. همه این امور یکی از نشانههای خداوند است که قرآن کریم به آن اشاره کرده است
*ومن ایاته خلق السموات والارض واختلاف السنتکم والوانکم ان فی ذلک لایات للعالمین*[الروم: 22].
«از جمله نشانههای [دال بر قدرت و عظمت] پروردگار، آفرینش آسمانها و مختلف بودن زبانها و رنگهای شماست. بیتردید در این [آفرینش ستارگان فراوان جهان که با نظم و نظام شگفتآور گردانند، در این گوناگونی آفرینش] برای فرزانگان و دانشوران نشانههایی وجود دارد».
گفتگو: حوار یا محاوره به معنای گفتگوی متقابل است. در اصطلاح مردم مراد از گفتگو *حوار و جدال*: مناقشه میان دو یا چند گروه است که هدف از آن تصحیح کلام، آشکار ساختن حجت و دلیل، اثبات حق، دفع شبهات و رد افکار و اندیشههای باطل است.
(گفتگو و جدال) گفتگو و مجادله بر یک چیز دلالت دارند. گاهی این دو لفظ با هم میآیند. مثلاً در این آیه چنین آمده است:
*قد سمع الله قول التی تجادلک فی زوجها وتشتکی الی الله والله یسمع تحاورکما ان الله سمیع بصیر* [المجادلة: 1]
«خداوند سخن آن زنی را میشنود [و میپذیرد] که درباره شوهرش با تو بحث و مجادله میکند و به خدا شکایت میبرد. خدا قطعاً گفتگوی شما دو نفر را میشنود. زیرا خداوند شنوا و بیناست».
هدف از گفتگو: آوردن دلیل، دفع شبهات و ردّ اقوال و آرای باطل است. همچنین هدف از آن همکاری مناظره کنندگان برای شناخت حقیقت و رسیدن به آن است. تا هر گروه آنچه را که بر دیگری پوشیده مانده است بشناسد، و برای رسیدن به حقیقت براساس استدلال صحیح حرکت نماید.
موارد مشترک :شروع کردن به بحث و گفتگو درباره زمینههای مورد اتفاق و مشترک راهی برای کسب اعتماد و ایجاد روح تفاهم است. و به وسیله آن گفتگو ارام و هدفمند خواهد بود. سخن گفتن درباره نقاط مشترک و تعیین آنها موجب گشوده شدن افقهای ارتباط، مقبولیت و نزدیکی خواهد شد. همچنین بد خلقی را کاهش میدهد. شکاف و اختلاف را برطرف و فرصتهای تفاهم و موفقیت را بهتر و آسانتر فراهم میکند. همچنین موجب کاهش احتمال نزاع و برخورد میشود.
اگر طرفین بحث، گفتگویشان را از نقاط اختلاف و مورد نزاع شروع کنند، قضیه برعکس میشود. میدان گفتگو تنگ، محدود و دارای افق محدودی خواهد بود. بنابراین موجب آزردگی خاطر و پریشانی میشود و طرفین مناظره را به آماده شدن برای جواب دادن به طرف مقابل و بررسی اشکالها و اشتباهات او و اظهار بزرگنمایی آنها میکشاند. در این حالت طرفین مناظره بیشتر به غلبه بر دیگری میاندیشند تا عملی کردن هدف.
آداب گفتگو:
1-التزام به گفتار نیک و پرهیز از به چالش طلبیدن و ساکت کردن طرف مقابل.
یکی از مهمترین اموری که طرفین مناظره، باید به آن پای بند باشند، در پیش گرفتن بهترین روش در گفتار و مجادله است. در قرآن کریم آمده است:
*وقل لعبادی یقولوا التی هی احسن*[الإسراء: 53]
«[ای پیامبر] به بندگانم بگو: [در گفتار و نوشتار خود] سخنی بگویند که زیباترین [و بهترین] سخن ها باشد».
* وجادلهم بالتی هی احسن*[النحل: 125].
«و با ایشان به شیوه هر چه نیکوتر و بهتر گفتگو کن».
پس فرد عاقل، خردمند و طالب حق باید از دشنام، افترا و تمسخر و انواع تحقیر، تحریک و فتنه انگیزی پرهیز کند.
در حالتهای استثنائی می توان از روشهای ساکت و خاموش کردن طرف مقابل استفاده کرد. این امر زمانی جایز است که فرد گستاخی و از حد تجاوز، ظلم، طغیان، با حق دشمنی و آشکارا لجاجت و سرکشی کرده باشد
در حالت ظلم، بیعدالتی و تجاوز، گاهی اجازة حمله شدید به طرف مقابل، فشار آوردن و باطل شمردن رأی او داده میشود. زیرا او براساس باطل عمل میکند و بهتر آن است که مردم باطل را شکست خورده و ویران ببینند.
2- پایبندی به وقت تعیین شده در هنگام صحبت کردن:
باید در ذهن فرد گفتگو کننده این مطلب تثبیت شود که نباید صحبت کردن را فقط به خود اختصاص دهد و سخنانش را بیش از حد طولانی نماید و آنچه را که خارج از ادب، زیبایی و ذوق سلیم است به طور مداوم بر زبان جاری سازد.
مهمترین علل طولانی شدن سخن و قطع کلام طرف مقابل ناشی از امور زیر است:
1خودپسندی.
2شهرت طلبی و مدح طلبی.
3اینکه فرد گمان میکند گفتههایش برای مردم تازگی دارد.
4بیتوجهی به علم، وقت و شرایط مردم.
ظاهراً چنانچه یکی از این امور برای شنوندگان ثابت شود، موجب انصراف، ممانعت، خستگی آنها و سنگینی کلام گوینده در ذهن آنان می شود
3- به خوبی گوش دادن، سکوت کردن و پرهیز از قطع کردن رشته کلام دیگران.
پایبندی به وقت تعیین شده و اجتناب از طولانی سخن گفتار مطلوب است، فرد باید به خوبی [به سخن طرف مقابل] گوش دهد و رشته کلام او را قطع ننماید. این که فرد همه تلاش خود را فقط در زمینه فکر کردن به گفتههایش مبذول دارد. و به مناظره کننده و طرف گفتگو بیتوجهی کند، اشتباه است.
4- ارج نهادن و احترام گذاشتن به طرف مقابل:
در جلسه گفتگو باید میان طرفهای گفتگو احترام متقابل وجود داشته باشد و به هر صاحب حقی، حق متناسب با خود داده شود و به جایگاه و مقام او اعتراف شود و با عبارات مؤدبانه و القاب شایسته و روشهای صحیح و پیراسته شده مورد خطاب قرار داده شود
5- انجام مناظرات در یک مکان معین:
علما میگویند که شایسته است مناظرات در اماکن خلوت و با حضور افراد کمی انجام گیرد. زیرا این امر موجب تمرکز بیشتر فکر و فهم، تصفیه ذهن و برای کسب حسن نیت بهتر است.آیه زیر به این امر اشاره دارد.
*قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا ما بصاحبکم من جنه ان هو الا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید[سبأ: 46].
«بگو من شما را فقط یک نصیحت میکنم. و آن این است که: دو نفر، دو نفر یا به تنهایی و یکی یکی [خالصانه] برای خدا برخیزید [و اندیشههای خفته را زنده کنید] سپس [درباره محمد که سالها با او به سر بردهاید] بیندیشید
6- اخلاص:
این ویژگی اخلاقی، کامل کننده اصل بیطرفی در حقجویی است. مناظره کننده باید نفس خود را بر اخلاص برای خدا در همه آنچه در میدان و موضوع مناظره مطرح میشود، آماده سازد.اگر هدف از گفتگو قصد به دست آوردن خشنودی، ثنا و مدح دیگران باشد باعث از بین رفتن امر و دور شدن از هدف میشود
قبل از به پایان رساندن این مطلب درباره ادب گفتگو و مناظره، باید به موضوع انتخاب ضمیر متکلم به صورت مفرد یا جمع اشاره شود. مناظره کننده نباید بگوید: این کار را کردم، گفتم، به نظر من، این موضوع را بررسی کردیم، براساس تجربه ما و ... به کار بردن این الفاظ در روح کسانی که گفتگو را پیگیری مینمایند، سنگین است و نشان دهنده غرور و خودپسندی است و گاهی ممکن است در اخلاص و حسن نیت اثر سوء داشته باشد. مردم از کسی خود را عالم و ارجمند نشان میدهد، متنفرند. سپس باید این ضمایر را تبدیل به ضمیر غایب کند. مثلاً بگوید: محقق به این نتیجه میرسد که ...، تجربه کسانی که در این زمینه فعالیت کردهاند، نشان میدهد که ...، متخصصان در این باره میگویند که ...، به عقیدة صاحبنظران این امر ...، و ... از نشانههای داشتن ادب و شایستگی فراوان در گفتگو و ادارة مناظره آن است که گمان نکند طرف مقابل ذکاوت مفرط و بیش از حدی دارد و در صحبت کردن با او عبارات مختصر و اشارات بعیدی را به کار نبرد تا فرد موضوع را متوجه نشود. همچنین گمان نکند که مناظره کننده طرف مقابل کودکن، ساده لوح یا کاملاً نادان است و در شرح آنچه نیازی به بیان و شرح ندارد، مبالغه نماید.
منبع:کتاب اصول الحوار و ادابه فی الاسلام.
المؤلف:صالح بن عبد الله بن حمید.