صفحه 1 از 1

نگاهی متفاوت به خلیج عربی

پستارسال شده در: دوشنبه مرداد ماه 23, 1391 10:54 pm
توسط kamran-b
شیخ محمد آل مکتوم، حاکم دبی، در جایی گفته بود:
«آیندگان به تاریخی که ما برایشان می سازیم افتخار خواهند کرد.»
همین یک جمله کافیست تا بگویم دیگر اجازه نداریم همسایه های عربمان را
اقوامی بی فرهنگ، عقب مانده، تن پرور، سوسمار خور، جاهل و به طور کلی
نژادی پست تر از نژاد آریایی بدانیم.
چرا؟
پاسخش ساده است.
در حالیکه ما ایرانیان قرنهاست داریم به افتخاراتی که اجدادمان برایمان
به ارث گذاشته اند می بالیم، این اعراب همسایه مان هستند که حقیقت تاریخ
را درک کرده اند.
اینکه تاریخ را کسی به ارث نمی برد، بلکه آن را می سازند.
تاریخ از آنِ کسی است که آن را رقم می زند، نه کسی که بعد از هزاران سال
آن را به ارث می برد.
برای مردمِ سایر نقاط دنیا چه اهمیتی دارد که در متون کهن نام خلیجی که
در جنوب فلات ایران قرار دارد چه بوده است؟
آنچه اهمیت دارد این است که این مردم اگر بخواهند سواحل خلیج مذکور را
سیاحت کنند، کجا را انتخاب خواهند کرد؟
دبی یا کیش؟ کویت یا بوشهر؟ اصلاً مردم اروپا و آمریکا هیچ! خودتان به
عنوان یک ایرانی کدام یک را ترجیح می دهید؟
روزانه چند مسافر [تفریحی یا تجاری] از ایران روانه دوبی می شوند؟
حقیقت این است که در جنگ کنونی بر سر نام خلیج، اگر با این منطق که چون
خلیج از آنِ ما بوده، همیشه برای ما خواهد ماند مبارزه کنیم، بی شک شکست
خواهیم خورد.
برای تاریخ، بمب های گوگلی و نظرسنجی های پتیشن آنلاین! اهمیتی ندارند.
متون کهن هم برای تاریخ فاقد اهمیت هستند. آنچه تاریخ را می سازد قدرت و
ثروت است.
این جمله را حتماً شنیده اید که «تاریخ را فاتحان می نویسند»؛ اینکه چون
نام این خلیج از قدیم، «فارس» بوده، باید تا ابد فارس بماند، یک مغلطه ی
بزرگ است.
مسأله مهم این است که چه گونه می توان آن را فارس نگه داشت!
مگر نام شهرهای ایران از ازل همین بوده که اکنون هست؟
مثلاً آیا مردم همدان باید تابلوی شهرشان را به هگمتانه تغییر دهند؟
یا مثلاً نام مشهد (محل شهادت) قبل از شهادت امام رضا هم مشهد بوده؟
اصلاً اگر نقشه های قدیمی را بگردید اثری از تهران در آنها هست؟
پس باید تهران را از نقشه های گوگل حذف کنند چون در متون کهن اثری از آن نیست؟!
برای آنها که بخواهند حقیقت را بپذیرند، همین قدر کافیست. همین که بدانیم:
"صاحبانِ تاریخ، سازندگانِ آن اند، نه کسانی که آن را از اجدادشان به ارث می برند."

پستارسال شده در: سه شنبه مرداد ماه 23, 1391 12:54 am
توسط Mmm
این الترافاشیسمهایِ دگماتیسم که شعور تحلیل و بازخوانیِ معادلاتِ تاریخی را ندارند، با هیچ زبانی، تفهیم و به هیچ صراطی،  مستقیم نمیشوند!

اگر بر مبنایِ شاخصها و معیارهایِ آنان، تاریخ را تقسیم بندی و خشکی و آبها را نام گذاری نماییم، نام آن خلیج، باید «خلیج ماد» می بود نه «خلیج پارس»!

ایران، اگر تاریخی داشته باشد، مربوط به قبل از هخامنشیان است؛ تمدنِ ایران مربوطِ به قبل از هخامنشیان است؛ هخامنشیان و سردسته شان(کوروش بُت پرست)، تاریخ و تمدنِ ایرانِ باستان را نابود کردند.

در مدارس ژاپن، به کودکانشان نداشته هایشان را معرفی میکنند و میگویند: دانش آموزانِ عزیز، کتابتان را باز کرده و نقشه ی کشورمان را نگاه کنید؛ ببینید اینجا  کشور ماست، ما هیچ زمین کشاورزی ای نداریم، ما جایی برای زندگی نداریم، ما فلان چیز را نداریم؛ پس باید شما کودکان تلاش کنید که آنها را بدست بیاورید و کشورمان را آباد و بی نیاز کنید...

اما در ایران چه؟!
دانش آموزانِ عزیز کتابتان را باز کرده و نقشه ی کشورمان را نگاه کنید؛ ببینید اینجا کشور ماست، ما همه چیز در کشورمان هست، زمین کشاورزی داریم، کوه و دشت و جنگل و دریا داریم، آنجا را نگاه کنید،  فلان خلیج و فلان کوه و فلان بنای تاریخی و فلان آیین و فلان کتیبه متلعق به ماست، ما در گذشته همه چیز داشتیم و الان فقط باید آنها را نگه داریم و به آنها ببالیم و دیگر هیچ...

نه تلاشی برای صعود، نه تلاشی برای پیشرفت، فقط و فقط به داشته هایشان افتخار میکنند و بس...
به گمانشان، تاریخ منتظر آنها میماند و به حالِ خود رهایشان میکند...

پستارسال شده در: يکشنبه مرداد ماه 28, 1391 1:28 am
توسط SharakamPawa
تحلیل جالب و متفاوتی بود ، تشکر .

خب شاید تا حدودی درست باشد که تا ابد نباید انتظار داشت یک اسم همان اسم باقی بماند و یا ...
اما قضیه خلیج فارس و خلیج عربی با هگمتانه و همدان یا کرمانشاه و باختران تفاوتی اساسی دارد .

دوره ی کوتاهی که کرمانشاه باختران شد در واقع هیچ گونه سود و یا ضرری حاصل دیگر کشورها و یا حتی دیگر استانهای ایران نشد . موضوعی بود تقریبا داخلی، که با واکنش مردم خودش روبه رو شد و درنهایت به کرمانشاه تغییر یافت .

اما قضیه عربی خواندن خلیج فارس اینگونه نیست که منفعتی برای کشورهای عربی حوزه خلیج نداشته باشد . قطعاٌ تاثیرگذار بوده و اگر تاثیرگذار نبود این همه تلاش و انرژی برای تغییر نام آن صرف نمی شد .

اما به نکته ی زیبایی اشاره نمودید :
« مسأله مهم این است که چه گونه می توان آن را فارس نگه داشت » . کاشکی فعالیت و تلاشها در حول این محور انجام می شد نه اصرار و دلیل آوردن و رجوع به تاریخ گذشته .

پستارسال شده در: يکشنبه مرداد ماه 28, 1391 1:43 am
توسط SharakamPawa
متین جان طبق چه سند و مدرکی میگی کوروش بت پرست ؟

همیشه به دوستانی که می گفتن کوروش پیامبر بوده یادآوری می کردم که پیامبر نامیدن فردی که پیامبر نبوده کار خطرناکی ست ، بهشون می گفتم اگه حتی یه درصد احتمال بدیم یه فردی پیامبر نبوده نباید او رو پیامبر بنامیم . الان که می بینم تو در نقطه کاملا مقابل این دوستان میگی کوروش بت پرست ! نمیدونم تا چه حد سند و مدرک مستند داشته باشی ؟ .

در مورد ایران و ژاپن هم باید بگم؛ ما که میدونیم بهمون بد یاد میدن، ما که میدونیم آموزشمون درست نیست، ما که میدونیم داریم پسرفت می کنیم و ... پس چرا به همین وضع اکتفا کردیم . چرا هنگامی که انتقاد می کنیم در فکر اصلاح و گام برداشتن برای پیشرفت نیستیم ؟
خیلی از مشکلات به خود ما برمی گرده . احساس مسئولیت نداریم ، تا کاری رو بهمون نسپارن انجام نمی دیم ، همیشه در دانشگاه دنبال این هستیم چند صفحه ای رو از منبع حذف کنیم، دنبال این هستیم که به جای کتاب جزوه معرفی شه ، در واقع دنبال تنبلی و کارنکردن هستیم .
یعنی این تنبلی اصلا به شخص من بر نمی گرده؟ همش تقصیر فلان و فلانیه ... .



پستارسال شده در: يکشنبه مرداد ماه 29, 1391 5:14 am
توسط Mmm
اولا  چرا شما میگویید خلیج فارس؟؟ چرا خلیج ماد نباشد؟؟

زمانیکه مسلمین به ایران حمله کردند، دلیلشان انتقالِ بندگی بندگان به بندگی خالق بود؛ و ایرانیان این حمله  را با واژه های: قتل و غارت و جنایت و تجاوز و... تعبیر میکنند!!

اما زمانیکه کوروش، برای نجاتِ یک مشت یهودی که نقض پیمان کرده بودند و خیانتها مرتکب شده بودند به بابل حمله کرد، ایرانیان این حمله را با واژه های: انسان دوستی، آزادی بخشی،نوعدوستی،عدالت و... تعبیر میکنند!!

آیا میدانستید متمدن ترین نقطه ی دنیا در آن زمان کجا بوده؟؟ بابل! آن زمان، بابل متمدن ترین  جای عالم بوده است؛ اما همان کوروش به اصطلاح بزرگ، آن تمدن را با خاک یکسان کرد؛ آن را نابود کرد؛ و چه جنایتها هم که مرتکب نشد؛ برای چه؟؟ برای نجاتِ یک مشت یهودی که به دلیل نقض پیمان، در اسارت، تاوانِ جرمشان را پس میداند!

برای بت پرست بودنِ کوروش هم میتوانی به تواریخ مراجعه کنی،آنوقت متوجه قربانی ده ها گاوی که او پس از حمله به بابل، برای مردوک،بزرگترین بت و خدای باستانی تمدنِ بابل کرد، باشی!
اکنون در پاوه هستم و منبع دقیق در اختیارم نیست، ولی آدرس این رفتار او  را در تاریخ برایت مینویسم!

به هرحال، باید بگویم این کوروش به اصطلاح بزرگ، قدمتِ بزرگیش تقریبا به دو قرن هم نمیرسد، و این تبلیغاتی که برایش میکنند افسانه هایی واهی بیش نیستند.
بجای سرکشی به منابع امثال شجاع الدین شفا و سایر التراناسیونالیسمها، سری هم به آثار  جنابِ ناصر پورپیرار و دکتر رواسانی بزنید.


ضمنا در موردِ ایران و ژاپن هم، بنده قیاسم به جهتِ تخریب و تحقیر یکی و تحبیب و تحسین دیگری بود و اصلا ادعای اصلاح وضع موجود را نکرده ام، تا برای آن پیشنهاد یا راهکاری معرفی نمایم.

با احترام!

پستارسال شده در: يکشنبه مرداد ماه 29, 1391 8:38 pm
توسط SharakamPawa
جاره ی متین گیان جه ژنه کێو مواره که بۆ ، گه رده نما ئازاد که ره ، ان شاالله هه زار جه ژنانه نه بی ماله که م .

چون فعلا خلیج فارس است ! و اختلافات هم بر سر دو اسم عرب و فارس می باشد نه بر سر عرب و ماد یا فارس و ماد .

منظور شما از ایرانیان ، ایرانیان کل تاریخ یعنی بعد از فتح ایران به دست مسلمانان است یا ایرانیان نیم قرن اخیر و یا حال حاضر ؟

چون اگر توجه کرده باشید و حتماٌ هم کرده اید با تغییر مذهب رسمی ایران در طول ادوار تاریخ اسلام، جهت گیریها و دیدگاه های متمایزی و متفاوتی نسبت به مسائل مختلف مشاهده می شود که البته چنین اتفاقاتی هم طبیعی است .

منظور من این است که فکر حاکم بر جامعه امروز و یا جامعه x سال پیش  نسبت به مسائل مختلف را نباید به فکر کلی مردم ایران در طول هزار و چند صد سال تعمیم داد .

در مورد کوروش هم اگر مستند مطالبی را ارائه دهید ممنون خواهیم شد .

در ضمن به منابعی امثال شجاع الدین شفا و سایر التراناسیونالیسمها هم سرکشی نکرده ام ! اگر دقت کرده باشید مبنای اعتراضم به نوشتارتان شنیده هایی از چند دوست تقریبا اهل مطالعه ام بود .

دلیلم برای آن توضییح در مورد ایران و ژاپن هم این بود که بارها و بارها ( n بار ) این سخنان را شنیده ایم ، خودم هم چند باری آن داستان ها را تعریف کرده ام اما واقعا کجاست گوش شنوا ! اول از همه خودمان گوش شنوا نداریم ، آن جملات را به زبان می آوریم در حالی که ذره ای تلاش در جهت تغییر وضعیتمان نمی کنیم !!!


ئه منیچ ئێحتێرامێم هه ن په ی جنابیو ماله که م !