نگاهی به چگونگی پیدایش وکاربرد مثل ها در ادبیات عامه
آش نخورده ودهان سوخته
هرگاه کسی گناهی مرتکب نشده باشد ومردم عوام او را گناهکار بدانند این مثل را گویند.
آورده اند که .......
روزی شخصی به خانه یکی از آشنایان رفت ،صاحبخانه آش داغی برای او آورد.
مهمان هنوز دست به سفره نبرده بود که دندانش درد گرفت واز شدت درد دست جلوی دهانش برد ،صاحبخانه به خیال اینکه مهمان عجله کرده و مهلت نداده آش سرد شود به او گفت :اگر صبر می کردی آش سرد می شد،دهانت نمی سوخت ،مهمان از شنیدن حرف صاحبخانه عرق شرم به پیشانیش نشست وگفت:
آش نخورده ودهان سوخته!