بهار
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
خواهر عزیزم نها به صندلی داغ خوش اومدی
با اجازه منم سوالات خودم رو می پرسم :
علیکم السلام و رحمه الله و برکاته
ممنونم بهار جان، در خدمتم خواهر عزیزم
1.نظر شما درباره دنیایی مجازی چیه ؟
دنیای مجازی،مکانی است که هم مزایای زیادی داره و هم معایب.انسان مسلمان برای رسیدن به هدف متعالی و رسالتی که بر دوشش هست
می تونه از تمام ابزارها و وسایلی که در اختیارش قرار داره استفاده کنه تا این وطیفه ای که خداوند بر
دوشش نهاده رو به نحو احسن به انجام برسونه.دنیای مجازی ابزاریه که فرد می تونه
مثلا :ندای جهانی اسلامی رو بدون حد و مرز مادی و محیطی منتقل کنه.
2.چرا تعداد کاربران فعال توی تالار کم شده ؟
دلایل متعددی داره،
-مثلا تبلیغات و اطلاع رسانی ما در این زمینه ضعیفه،ما در معرفی پینوس به اطرافیان ودوستانمون قوی عمل نکردیم.
-این یک امر طبیعیه که افراد نمی توانند مدت زمان طولانی در مکان مشخصی فعالیت یکسانی داشته باشند.
-دلیل دیگه اینکه به گونه ای که باید و شاید به پینوس اهتمام نمی دیم و جز اولویاتمون قرارش نمی دیم.
-ضعیف و یکنواخت بودن وبرخی از مطالب،عدم تنوع،عدم مشارکت پیش کسوتان،عدم مطالعه ی به روز و دانش کافی و تسلط بر مطالب به روز و ضروری (خودم)و ...
3..لطفا با خوندن این کلمات اولین برداشت ذهنیتون رو بنویسین؟
زندگی -دوست - پینوس - و صندلی داغ
زندگی:یاد شعری میافتم که اول بار شنیدم ( از زبان استاد ویسی بزرگوار.)حفظش کردم؛فکر کنم کلاس چهارم بودم!
(گر نشان زندگی جنبندگی است*خارصحرا هم سراسر زندگی است*هم جُعَل زنده است و هم پروانه لیک*فرقها از زندگی تا زندگی است.)
دوست: در انتخابش باید خیلی دقت کرد. (پیامبر صل الله و علیه و علی آله و سلم :المرء علی دین حبیبه)هر چی مؤمن تر باشه ،بهتره.
پینوس:وب سایت دینی -علمی -فرهنگی اجتماعی که مدیرش خیلی براش مایه می ذاره.
صندلی داغ:فرصتی برای خدمت گذاری؛مجالی برای شناخت بیشتر و استفاده از اندیشه ها و تجربیات همراهان پینوسی!
4.باسه واژه صبر_تلخ _وشیرین یه ضرب المثل بگین ؟
با صبر،تلخها شیرین شود!!(خودم ساختم،نمی دونستم گفتم تقلب هم نکنم!)
5.امیدوارکننده ترین آیه قرآن به نظر شما چیه ؟
ترین رو نمی تونم بگم ولی الان این آیه در ذهنم هست،کلا آیات رحمت امیدوار کننده هستند.مانند:
وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿٧٣﴾
6.ماندگارترین نصیحتی که تو ذهنت مونده از کی بوده و چی بوده؟
به جز اندرزهای قرآن و حدیث؟!اگر به جز این ها منظورتون،خیلی از نصیحت هایی که بهم شده یادمه،نصایح پدر و مادرم و اساتیدفراوان.
سخت از بین شون انتخاب کنم! مثلا نصایح و نکته های استاد ناصر سبحانی رحمه الله علیه در مورد نماز و حضور دل خیلی ماندگاره برام.
7.یه خاطره از اتفاقات جالبی که برات اتفاق افتاده رو بگو؟
خاطرات زیاد ولی چیزی که نقلش برای اینجا مناسب باشه
خیلی بچه بودم،سه ساله بودم با مامانم یه شب بارانی خواستم برم نماز تراویح،خونه مون طبقه ی بالای خونه ی پدر بزرگم بود ،
نرسیده به مسجد از پله ها که لیز بود افتادم و سرم و پام خیلی درد گرفت و دیگه یادم نیست چی شد ظاهرا نیمه بیهوش شده بودم،وقتی یادمه که
روی پاهای مامانم کنار بخاری بودم و مامانم میگفت گریه نکنی عزیزم و به بابابزرگت نگی!همون لحظه بابابزرگم(خدارحمتش کنه)اومد خونه مون
و گفت دخترم چرا کِز کردی منم سیر تا پیاز ماجرا و چگونگی افتادنم رو براش تعریف کردم!
(بابابزرگم (خدا بیامرزدشون )خیلی حساس بود به افتادن بچه بخصوص من و دادبصیره و روخیلی دوست داشت).
می خواست عصبانی بشه ...منم گفتم بابابزرگ جون میدونی چون خواستم برم مسجد چیزیم نشد اگر می خواستم برم پارک!!! حتما جاییم می شکست!!!!!!!!
خندید و بغلم کرد گفت خدا حیفزو کات چ قسه و زله روله گیان!
(نمی دونم از کجا آوردم این حرف رو)