صفحه 1 از 1

به چند نفر جوینده و یابنده ی ماهر و البته دلسوز نیازمندیم

پستارسال شده در: پنج شنبه فروردين ماه 10, 1391 11:42 pm
توسط khaleghi
سلام به همه ی همگیتون
با یکی از بهترین دوستام دعوامون شد که الحمدلله پس از یه مدت شیطان مابینمون رفت و به هم رسیدیم ولی همون اوایل شروع دوباره دوستیمون مجبور شدم که به یه مسافرت برم(حرف یک سال و نیم پیشه)توی اتوبوس بودم که یه پیام  برام فرستاد که خداشاهده ازاون موقع تاحالا ذهنم رو به خودش مشغول کرده (البته حالا هم با هم قهریم و ازتون طلب دعای خیر دارم که عاقبتمون بخیر بشه)
نوشته بود که :
""""مشکلات راه مدرسه مجبورم کرد که بخاطر کفشهایم ، به باران با آن همه عظمتش بدبین شوم""""
ترو خدا فکرتون رو  روی دوکلمه ش متمرکز کنید که ( کفش) و (باران) جامعه مون چه چیز هایی میتونن باشن
من اول دین رو میگم و میدونم که با نظرم هم موافقید که واقعا ""دین""بیشترین بدبینی رو به خودش اختصاص داده ولی حالا میخوام که به یاری تک تک شما اهالی قلم ( به قول خودتون پینووس) تمامی اون (کفشها) رو لنگه به لنگه پیدا کنیم و بتونیم که بعد از شناسایی براشون ، کفاش (پینه چی) خوبی پیدا کنیم و با معرفیش به صاحب کفشها ، از میزان بدبینی به این نور الهی بکاهیم

پستارسال شده در: جمعه فروردين ماه 11, 1391 3:11 pm
توسط mashreghi
بنظر من باران همون دین خدا میشه و کفشها هم انسان میشه
حالاتفسیرش بنظر من این میشه که بخاطر اشتباه هات من وامثال من باعث شدیم که افراد دیگر نسبت به دین خدا و عظمت و هدایتی که در آن است شک کنن و بدبین بشن
خیلیامون شنیدیم که از یه نفر پرسیدیم چرا نماز نمیخونی گفته از لج فلانی که نماز میخونه و هرکار زشته دیگه هم انجام میده اگه دین اینه من نمیخوام
این یعنی چی؟
یعنی که ای مسلمانان منو تو سطح ایمانمون ضعیفه که باعث شدیم افراد اینگونه درباره ی دین اسلام (دینی که خدا میفرماید باعث هدایت شما بسوی سعادت است ) فکر و قضاوت کنند در ضمن ما این وسط هم یه گناه بزرگ  مرتکب میشیم اونم اینکه باعث میشیم یه نفر از این هدایت جا بمونه
و در قیامت بعنوان حق الناس باید جواب گوی حق تعالی باشیم
پس بترسیم از قیامتی که حتما پیش رویمان است بترسیم از آتشی که هیزم هایش خود انسان ها هستند
"خدایا چنین کن سرانجام کار             تو خوشنود باشی و ما رستگار"

پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 11, 1391 12:49 am
توسط mehr
با سلام

به لطف خدا و داشتن اهل قلمایی چون شما باز به کتاب دریغ ازین مسلمانی روی آوردم و حرفای شنیدنی استاد عزیز عمرو خالد ...........



چگونه ثابت قدم باشیم؟!


جوانی به دین روی آورده و با شور و شوق فراوان به سوی خدا گام بر می دارد،او در می یابد که دینداری بسیار زیبا بوده و زندگی او را معنا بخشیده است.

اشتیاق فراوان او ممکن است گروه زیادی را تغییر داده و یا می تواند در بسیاری از افراد جامعه تاثیر بگذارد،

اما در ابتدای راه برایش لغزش هایی ایجاد شده یا مسائلی رخ می دهد که موجب دور شدن او از دین می گردد،بدین صورت شخصی متدین در حق او مرتکب خطایی می شود و او به خود می گوید:این ها  دیندار هستند؟!

آیا شما خود چنین عبارتی را نشنیده اید؟با کمال تاسف این عبارت را فراوان شنیده ایم.!

یا ممکن است کفش های گرانبها و جدیدش را در مسجد دزدیده باشند؛با چنین حرکتی شخص از دین فراری شده و می گوید:تعامل با دینداران و هم نشینی با مسلمانان آن چنان که گمان می کردم نیست!

باید به این افراد گفت:دوست عزیز!هیچ گاه از حرکت در مسیر دین به خاطر رفتار افراد ،منصرف مشو و در خود تردید راه مده؛چرا که آیا رفتار یک نفر یا یک مجموعه ی کوچک از افراد؛منعکس کننده ی حقایق این دین بزرگ است؟!


حضرت علی علیه السلام می فرماید:

"مردم را به معیار حق بسنجید، نه حق را براساس رفتار افراد"


خداوند متعال تمامی کسانی را که از راه ثبات دور افتاده اند،مورد خطاب قرار داده و آنان را از عملکرد اشتباهاتشان آگاه می سازد:

" و از مردم کسی هست که خداوند را با دو دلی می پرستد، پس اگر خیری به او رسد دلش به آن آرام گیرد ، و اگر رنجی به او رسد رویگردان شود(چنین کسی)در دنیا و آخرت زیان کار شده است،این همان زیان کاری آشکار است."


پس دنیا و آخرت خود را به خاطر خطاهای انسان های غیر معصوم ویران مکن و از دین و دنیا و عبادت به خاطر رفتار افراد دست برندار.



خدایا ! دلهای ما را بر هدایت خویش ثابت قدم بدار.


پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 12, 1391 10:30 am
توسط khaleghi
داداش مسلم عزیز ممنون که طلسم شکن (نظر ندادن)در این سایتی و ممنون که اینبار هم طلسم رو  روی پست من شکستی _ دست بوسم)
ضمنا از مدیر محترمه تالار بانوان هم برای این نظر لطفی عمرویانه که به پست بنده داشتند کمال تشکر رو دارم وان شاءالله که به زینت تقوا مزین بشن همانطور که خود نیز میدانند(زینه البنت لابحلی و لا ذهب)

پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 12, 1391 11:01 am
توسط maysam_b
سلام

تنها راه حل بنظر من اینه که خودمون رو مشمول آیه " لم تقولون مالا تفعلون " نکنیم و یا مورد خطاب خداوند قرار نگیریم وقتی می فرمایند : " أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و ... "

علم همراه عمل ، ادعا همراه عمل = تنها راه

فعل ذهب بدون عمل راه رفتن فقط یک فعل ساده است اما فکرش رو  بکنید یکی بیاد و بگه ذَهَبَ یعنی راه رفتن و وقتی بهش بگن بفرما عملی نشون بده اونم ثابت سر  جای خودش بایسته ...!


پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 12, 1391 11:15 am
توسط khaleghi
داداش میثم عزیز مثل همیشه بانظرات مبینتون روشن کننده راهمید
ممنونم واقعا یاآوری بسیار بسیاربه جا و خوبی بود ومنم گفتم که هم خودم و هم خواننده ی مطلب به خودمون بیایم و به همه بگیم که
"أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و ... " وحال هم همین رو دوباره میکنم تا .....

أتأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و ... "

پستارسال شده در: شنبه فروردين ماه 12, 1391 1:08 pm
توسط mosleh
با سلام خدمت همه ی پینوسی های عزیز و زحمتکش
البته سخنان دوستان متین است ولی به نظر بنده دلیل واقعی این موضوع، نبود فضای کافی برای عمل به افکار خود به صورت آزادانه است.همه میدانیم که سرعت پیشرفت اسلام در جوامع غربی به خصوص آمریکا رو به افزایش است که یکی از دلایلش انتخاب آزادانه و بدون ریا در مورد دین است که هر کس آزاد است هر دینی داشته باشد و به زندگی شخصی خود بدون دغدغه بپردازد ولی در مشرق زمین کاملا برعکس است به عنوان مثال کسی که می خواهد در جایی استخدام شود باید بگوید من صاحب فکری هستم که مسئولین خوششان بیاید و این نوعی ریا کاری است.میبینیم کسانی که در شغلی گزینش می شوند به ناچار چیزهایی جواب می دهند که شاید مخالف عقیده اشان است.مثلا کسی می گوید من مسلمانم در حالی که شاید اصلا به خدا اعتقاد نداشته باشد و این باعث شده است دین رنگ مادی بودن بیشتر داشته باشد تا معنوی بودن.

Re: به چند نفر جوینده و یابنده ی ماهر و البته دلسوز نیازمند

پستارسال شده در: دوشنبه بهمن ماه 18, 1400 1:09 pm
توسط salem3