صفحه 2 از 3

پستارسال شده در: پنج شنبه آذر ماه 30, 1391 10:34 pm
توسط islamman
سلام دوست گرامی جنابislam
اولا من با صوفی اصلا موافق نیستم و اگه بحث کمی علمی بود خیلی خوشحال میشدم که باهاشون بحث کنم اما مرحله مرحله
همچنان با جناب عبدالمهدی البته به تعبیر خودشون!!
که با آوردن معانیی یدعو گویا میخوان که به ما بقبولونند که مدد از غیر خدا جایزه!!
و تا جایی که لابد برای اسمشون که خود رو عبد یک انسان نامیدند چنین میآرند که عبد معانی مختلفی داره یکیش به معنی خادمه ومن منظورم خادم بود نه عبدی که به ذهن همه میاد هنگام شنیدن عبدالله
اما نقد من از بچه هاییه که نام جماعتهای اسلامی رو هرچی که باشند اینطوری میارند گویا هیچ احترامی براشون قائل نیستند البته شاید واقعا من از دوستان دینی ام انتظار ایده آل بودن دارم و میخوام که حتی اشتباه کوچیک رو هم دچار نشند همین

پستارسال شده در: جمعه دي ماه 1, 1391 5:54 pm
توسط boostanelm
سلام دوستان . دعوا برای چیه؟ زشته برادران من  حالا همه این چیزایی که برادران میگن شاید به ذاته چیزایی نباشن که ما در طرفداراشون میبینیم . مثلا اگه شیخ عبدالقادر صوفی بودند الان ببینیم صوفیای امروزی مثل اون هستند؟
حالا جای دوری نریم خودمون که خودمونو مسلمون میدونیم به والله قسم اگه یکی از اصحاب الان بیاد مارو ببینه فکر نکنم نشانه ای از مسلمونی در ما ببینه بییایید خودمون اصلاح کنیم به جای گیر دادن به بقیه بچسبیم به خودمون اول از خودمون شروع کنیم اینکه فلانی صوفیه فلانی جماعتیه فلانی سلفیه فلانی اینه اونه و.... ول کنید تورو خدا خودتونو دریابید .
با تشکر

پستارسال شده در: جمعه دي ماه 1, 1391 6:43 pm
توسط islamman
عزیزجان، من معذرت میخواهم؛ خدا را شاهد میگیرم که بنده قصده بی ادبی و جسارت به محضر سایر جماتها را نداشتم؛ ظاهرا هوادارانِ اخوان و سلف و تصوف و شیعه در بحث مشارکت داشتند، حقیر نیز از باب مزاح عرض کردم فقط جای هوادارن جماعت تبلیغ و مکتب قرآن کم است.
امیدوارم موجبِ رنجش کسی یا جماعتی نشده باشم و مجددا پوزش می طلبم و امیدوارم به بزرگواری خود، این برادر کوچک و گستاخشان را ببشایند.

سلام برادر عزیز میدونم که شما هدفتون مزاح بود از باب نصیحت برادرانه عرض کردم که خدای ناخواسته به دوستانی از پیروان این جماعت ها بر نخوره همین
خداوند اشتباهات همه مون رو ببخشه

پستارسال شده در: جمعه دي ماه 1, 1391 10:03 pm
توسط boostanelm
دوستان بیایید این حزب بازی ها این فرقه بازی ها و .... رو بذاریم کنار . نزد خدا فقط دو حزب هست حزب الله و حزب الشیطان والسلام [fade]

پستارسال شده در: جمعه دي ماه 1, 1391 10:12 pm
توسط pejmanava
boostanelm نوشته است:دوستان بیایید این حزب بازی ها این فرقه بازی ها و .... رو بذاریم کنار . نزد خدا فقط دو حزب هست حزب الله و حزب الشیطان والسلام [fade]



آی گفتی !


ولی اون حزب الله که شما میگید باید همون حزب الله  باشه که خدا ورسولش تعیین کردن نه حزبی به نام صوفی بیاد وخودشو حزب الله بنامد.

وسلام علیکم

====================================================================================
وتوفیق من الله العزیز


پستارسال شده در: جمعه دي ماه 1, 1391 10:20 pm
توسط boostanelm
pejmanava نوشته است:
boostanelm نوشته است:دوستان بیایید این حزب بازی ها این فرقه بازی ها و .... رو بذاریم کنار . نزد خدا فقط دو حزب هست حزب الله و حزب الشیطان والسلام [fade]



آی گفتی !


ولی اون حزب الله که شما میگید باید همون حزب الله  باشه که خدا ورسولش تعیین کردن نه حزبی به نام صوفی بیاد وخودشو حزب الله بنامد.

وسلام علیکم

====================================================================================
وتوفیق من الله العزیز


مشکل اینه که همه ادعای حزب اللهی دارند ولی عمل رو باید دید


پستارسال شده در: شنبه دي ماه 2, 1391 6:48 pm
توسط islamman
boostanelm نوشته است:دوستان بیایید این حزب بازی ها این فرقه بازی ها و .... رو بذاریم کنار . نزد خدا فقط دو حزب هست حزب الله و حزب الشیطان والسلام [fade]

دوست من این اتحادی که تو میخوای اینه که کسی از اعتقادات اشتباه دیگران نقد نکنه
آخه چطور ممکنه که آدم ها همه پیرو حزب الله بشن اما کسی از اشتباهات نگه
اتحاد فقط وقتی ممکنه که یک منبع مشترک برای رجوع اختلافات باشه و عاقلانه و عالمانه روی اختلافات بحث بشه
نه اینکه دلیل یکی نظر خودش باشه یا عرف جامعه و دلیل دیگری خواب پدر بزرگ و....

پستارسال شده در: شنبه دي ماه 2, 1391 10:45 pm
توسط khaleghi
سلام
من خیلی دوست دار بحث شرک و توحیدم ولی نه این گونه بحثهایی
بحث توحید و شرک
بحث عشق و هوسه
بحث اراده و ضعفه
بحث عظمت و ذلته
بحث ایمان و گمانه
بحث جواب و سکوته
خلاصه اینکه چندان بحث ساده و بی محتوایی نیست که اینطور بیایم روش نظر بدیم
بنظر شما برای این بحثهایی که اینجا مطرح شدن (و شایدم متاسفانه ادامه پیدا بکنه ) تقریبا13سال براش زیاد نبود ؟
اون 13 سالی که فقط آیات عقیده و بیانش نازل شد رو میگم
همون 13 سال مکه
همون 13 سالی که رسول الله ( صلوات الله علیه ) در طول سه سال اولش  60 پایه ی اساسی ساختند که بعد از خودشون اسلام بر دوش آن افراد افتاد و رشد کرد
بحث جالبیه و خواهشا با این بیانات کوتاه و مختصر ( و به نظر بنده ضعیف و غیر موقن( یقین آورنده ) و خصوصا بی روح ) بر تن توحید ضربه واردنکنید
خواهشا روی بحث حساس تر باشید
جزاکم الله خیرا

پستارسال شده در: پنج شنبه بهمن ماه 26, 1391 10:12 pm
توسط shahrokh
سلام soofi جان حرفی که شما میزنید مخالف ایه های قران و احادیث پیامبر(صلی الله علیه وصلم)میباشد شما اصلا قران را تا به حال مطالعه کرده اید ؟ از  این باور های پوچ و غلط که به هیچ دردی نه در دنیا و نه در اخرت میخورند بردارید
سوره یونس ایه 106 را بی زحمت مطالعه کنید تا بفهمید
لا اله الا الله چیه
اللهم الجعل فی قلبی نورا

پستارسال شده در: شنبه اسفند ماه 19, 1391 9:48 am
توسط sobhan009
با سلام و خسته نباشید به تمامی دوستان و عزیزان پینوسی
واقعا نمیدانم چی بگم و از کجا بگم÷÷÷÷÷
به هر حال ما همه مخلوقات خداییم و همه باید از او(الله)و فرمایشاتش(قرآن)و رسولش(حضرت محمد مصطفی صلی الله وسلم)پیروی کنیم و بقیه ماجرا همه زیاد مهم نیست که این همه وقت و انرزی صرف میکنیم برای اختلافات و کدورتها که دشمن ما( شیطان)مسلمانان خیلی از این بابت خوشحال میشه که ما باهم اختلاف داریم و به جون هم میافتیم و به جای نمیرسیم ...
بهتر نیست بجای این همه مناقشات که بزرگان ما هم انجام دادن و بجای نرسیدن بدنبال رسیدن به هدفی مشترک که همان صراط المستقیم است و هر روز پنج مرتبه از پرودگار تقاضا میکنیم(اهدنا الصراط المستقیم)باشیم با حفظ برادری و احترام به عقاید و اقکار همدیگر؟؟؟؟؟
تا این تعصبات و حاشیه پردازیها در میان ما باشه روزگارمون همینه که هست

در اوج یقین اگرچه تردیدی هست

در هر قفسی کلید امیدی هست

چشمک زدن ستاره در شب یعنی

توی چمدان ماه، خورشیدی هست ...


خداوندا
مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن
تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم
آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم
آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم
آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم
آنجا که شک است ایمان بدهم
آنجا که نومید است امید شوم
آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم
آنجا که غم است شادی به پا کنم
خداوندا
باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم
در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا با دادن است که می گیریم
با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم
با بخشیدن است که بخشوده می شویم
وبا مردن است که زنده می شویم

پستارسال شده در: شنبه اسفند ماه 19, 1391 3:25 pm
توسط yasna
باسلام خدمت تمام کاربران.باور بفرمایید ان قدر در مجالس و کتابهادر باره توسل استغاثه و ندای به غیر وارد بحث وگفتگو شده ام و نتیجه ای حاصل نشده که حال وحوصله ام از این بحث به هم میخوره. شکی نیست که انسان با عبادت و پرستش صادقانه به خدای خود نزدیک واز ملائکه برتر میشود وخداوند به پاس این عبادت و توحید اورا مقرب میکند و قدرتی را هم چون مستجاب والدعوه شدن را به او میبخشد و یا چشم بصیرت او به کار میفتد.اگر انسان این همه عبادت بکند و درجه ی کسب نکند وروزنه ای بین او وپروردگارش باز نشود عبادت لذتی نخواهد داشت.بدون تردید دانشمندان و عابدان و صالحان زیادی همچون بخاری مسلم .امام فخر رازی. امام عبد القادر گیلانی.امام غزالی.ابن کثیر.شیخ ابن تیمه.ابن قیم و.....زحمات زیادی برای اعلای دین کشیده اند ودر مورد شخصیت بعضی از انان واقعا گااهی اوقات مبالغه میشود ویا مطالبی نوشته میشود که با روح دین پروری این بزرگان منافات دارد.مانند پا گذاشتن  امام گیلانی برر وی گردن دیگران.

حال درست نیست که ما شخصیت این بزرگان را زیر سوال ببریم ویا انها را غیر موحد بدانیم یا انهارا صوفیه. درویش. سلفی. مکتبی.و....بنامیم یا مستقیم بدون هیچ ماده وتبصره وقانونی کسانی که انهارا دوست دارندرامشرک خطاب کنیم

حال اصل قضیه برگرفته از دین ومتون دینی

1.خداوند در زمان پیامبر اسلام تفسیر قران را در انحصار رسول خود قرار داده بود وهمه منتظر تاویل وتفسیر ایشان بودند

2.بعد از رحلت ایشان این وظیفه به  ذمه علمای راستین افتا{العلما ورثه الانبیا}

اهل سنت معتقدند در تفسیر وتاویل احکام اگر علمای بزرگوار ومجتهدین عظام از احکام درست برداشت کردند وتاویل انها صحیح بود دو اجر دارند یکی{اجر جهد}ویکی{اجر اصابت}واگر در استنباط خویش اشتباه کردند یک اجر دارن انهم اجر جهد وما هر دو گروه را مصاب وماجور میدانیم



چه اشکالی دارد جمعی از علما به استعانت و اثتغاثه وبهره گیری از روح وبرکات وتوان بعضی از خواص معتقد باشندودر عین حال جمعی انها را نپذیرند وبا هم اختلاف نطر داشته باشند ویک دیگر را تکفیر نکنند ومورد هجمه وطعن هم قرار  نگیرند  چه مانعی دارد همچنان که در دنیا خداوند متعال به بعضی از افراد توان فوق العاده ای داده است ونیاز بسیاری از بندگان خدا را دفع میکنند بعد از مرگ هم به بعضی از خواص خود وبه کسانی که از انها راضی است وبه مصداق {{ولا یحیطون بشئ من علمه الا بما شا}}ویا الا لمن ارتضی از علم وتوان خود توان وقدرتی به انها بدهدومردم ومسلمانان از برکات انها بهره مند شوند به شرطی که نوع طلب و اثتغاثه و استعانت در ذات لا یزال الهی خدشه وایراد وارد نکند وعبد ضعیف وناتوان در ردیف حق سبحانه قرار نگیرند وبه حریم الهی تجاوز نشود ونحوه طلب در حد شرع باشد ==پس سعی ما بر این باشد که کسی را مورد هجمه قرار ندهیم و علما صلحا مشایخ و بزرگان جامع اهل سنت را اهل بدعت قلمداد نکنیم سعی ما دعوت به اصلاح باشد نه تو بیغ مسلمانان.در مناطق ما در نیم قرن گذشته علمای بزرگ زیادی را داشتیم که نظرشان بر خلاف مشایخ اعلامی همچون نقشبندی وطالبانی بوده اما هر گز به خود جرات نداده اند انهارا رد وتکفیر کنند و هر کدام خود را نیمه ی گم شده ان یکی دانسته اند .بدون اغراق عرض میکنم اگر این اختلافات کوچک را که ما روز به روز داریم دامنه ان را وسعت میدهیم اگر در صد سال پیش بود یحتمل الان ما از دایره اسلام خارج شده بودیم

مولانا جلال الدین بلخی در یکی از مقالاتش در بحث اختلافات احکام وعقیدتی اورده که وقتی جماعتهایی به مقصد خانه خدا در راهند هر گروه خود را برتر وراه خود را پر ثواب تر میداند ودیگری را بر خطا میبیند ولی وقتی همه به  بیت الحرام میرسند  مقصد همه یکی میشود  وان رو کردن به سمت  رحمت پروردگار و غفران الهی است... خیر الامور اوسطها میانه رو باشید

پستارسال شده در: شنبه اسفند ماه 19, 1391 6:47 pm
توسط islam
سلام.

به نظر من شما پست هایی که من و دیگر دوستان گذاشتیم مطالعه نکردین.

من هم حال و حوصله ندارم چون دیروز با یکی از هم کیشان شما  یک ساعت و

پنج دقیقه با تلفن  حرف میزدیم . یارو که یکی از فقیهان کار بلد بود از 18 تا

سوالی که کردم فقط شش تا شون رو جواب داد اون هم ناقص من فقط با ایه

قران چه بماند اگر میرفتم سراغ حدیث.



حالاهم اگر شما میخواهید وارد مناظره شویم؟من اماده ام.

پستارسال شده در: شنبه اسفند ماه 19, 1391 11:30 pm
توسط pejmanava
islam نوشته است:سلام.

به نظر من شما پست هایی که من و دیگر دوستان گذاشتیم مطالعه نکردین.

من هم حال و حوصله ندارم چون دیروز با یکی از هم کیشان شما  یک ساعت و

پنج دقیقه با تلفن  حرف میزدیم . یارو که یکی از فقیهان کار بلد بود از 18 تا

سوالی که کردم فقط شش تا شون رو جواب داد اون هم ناقص من فقط با ایه

قران چه بماند اگر میرفتم سراغ حدیث.



حالاهم اگر شما میخواهید وارد مناظره شویم؟من اماده ام.



حیاک الله

پستارسال شده در: دوشنبه اسفند ماه 21, 1391 11:32 am
توسط Seraj

وقال الرسول يارب إن قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا  

(30 فرقان)





پستارسال شده در: دوشنبه اسفند ماه 21, 1391 5:46 pm
توسط yasna
islam نوشته است:سلام.

به نظر من شما پست هایی که من و دیگر دوستان گذاشتیم مطالعه نکردین.

من هم حال و حوصله ندارم چون دیروز با یکی از هم کیشان شما  یک ساعت و

پنج دقیقه با تلفن  حرف میزدیم . یارو که یکی از فقیهان کار بلد بود از 18 تا

سوالی که کردم فقط شش تا شون رو جواب داد اون هم ناقص من فقط با ایه

قران چه بماند اگر میرفتم سراغ حدیث.



حالاهم اگر شما میخواهید وارد مناظره شویم؟من اماده ام.

سلام خدمت برادر بزرگوار{اسلام} تمام پستها را از اول تا اخر 2بار خواندم تا اچیزی را جا نگذاشته باشم البته ما نیزطلبه هستیم اماچندان کار بلد نیستیم به نظرم از امام نووی40سوال پرسیده شد وفقط7سوال را جواب دادندوبرای ماباقی گفتند لا ادری یعنی نمیدانم ندانستن مایه شرمندگی نیست چون همه چیز راهمگان دانندمگر ان حدیث پیامبر را نشنیده اید که میفرمایندکه در اینده افرادی پیدا میشوند که دردین بدون اگاهی فتوا صادر میکنند ودین را به تباهی میکشندشاید ان فرد نیزنخواسته بدون اگاهی جواب شما را بدهد.دوست عزیز شما کره شمالی وما کره جنوبی نیستیم ما وشما یک کیش داریم ان هم اسلام است.وقتی در قالب اسلام شما فقط کیش خود رابر تر بدانید این خوب نیست.در پستهای میبینم که دوستان سر سختانه از سید قطب دفاع میکنند نقل قولهای ازایشان مینویسند واین در حالی است در کتابی مستقیم میگوید که عثمان بن عفان لیاقت خلافت را نداشته واقای قرائتی نیز در نواری که نزد این جانب موجود است این را میگویدکه دانشمندان  اهل سنت خود نیز اعتراف به بی لیاقتی خلیفه سوم می نمایند ولی با این حال برای این فرد احترام قایلم هدف از نوشتن ان پست این نیست که ما مردم را به مرده پرستی و خرافه پرستی دعوت کنیم وروح توحید را از ریشه بزنیم وهر کجا نیز ان را ببینیم قطعا باان برخورد خواهیم کردهدف این است اگر کسی این گونه پیدا شد فی الفور اورا مشرک نخوانیم باید برای هر چیزی بستری مناسب اماده کنیم  تا زمینه پذیرش را پیدا کند.