جمعه، 10 فروردين ماه، 1403

کرمانشاه قلب کُردستان نیست!

یحیی صمدی / کُردها، نه از جایی آمده اند و نه شکل گرفته قوم یا اقوامی دیگر هستند که اشتباها در خیلی از کتب و منابع به آن پرداخته شده است مردمان کُرد در دوره ماقبل از تاریخ، هم حکومت داشته اند، هم برای خود آداب و رسوم و قوانین ارزشمند انسانی داشته اند، هم دارای زبان و فرهنگ مختص به خود بوده اند.



هم اکنون در سرزمین های که هر چند پراکنده و تقسیم شده اند قبلا زندگی کرده و سکنی داشته اند و این سرزمین ها، دیار کُردها بوده است. البته این موضوع جای بحث فراوان دارد و چون این یادداشت به موضوع دیگری می پردازد مجال چنین بحثی نیست و باید به کارشناسان و اهل فن واگذار شود.

اما کُردها مردمانی متدین، اهل صلح و آشتی، مهمانواز، صادق، دلسوز، دارای فرهنگ و آداب و رسوم ویژه و ارزشمند که در گذشته با وجود داشتن حکومت و قدرت، همواره به سرزمینشان حمله و تهاجم صورت گرفته و در طول تاریخ مورد ظلم و ستم واقع شده اند اما هیچگاه به هیچ ملت و کشوری حمله و تعرض و دست درازی نکرده اند و در جنگ ها همیشه در مقام دفاع به دلاوری و جنگ مشغول بوده اند و همیشه مورد غارت و تجاوز هم قرار گرفته اند.

جنگ جهانی اول شاید بیشتر از هر جای دیگر مناطق کُردنشین را پایمال کرد و مردمش را دچار فقر و گرسنگی و بیماری گردانید. درگیری‌های مکرر و خانمان‌سوز در نواحی مختلف این سامان، ضمن اینکه موجب از بین رفتن کشتزارها، زمین های کشاورزی و علوفه و دام‌های این مناطق شد، دست به دست شدن این سرزمین‌ها بین لشکرهای بیگانه و تاراج هربارهٔ هر یک از این نیروها، کُردها را از هستی ساقط کرد.

پیش از سال ۱۹۱۴ میلادی، دولت عثمانی امتیاز استخراج نفت موصل را به دولت‌های آلمان و انگلیس واگذار کرده بود. با شروع جنگ، استخراج نفت متوقف شد و پیشرفت متفقین در جنگ، موجب انعقاد قرارداد “سایکس پیکو ” در سال ۱۹۱۶ میلادی شد.

کُردها در گذشته بخشی از کشور بزرگ ایران و امپراتوری عثمانی بودند. بعد از قرارداد “سایکس پیکو” و بعد از اتفاقات دیگر و پس از جنگ جهانی اول نهایتا در سال ۱۹۲۳ این کُردستان که بخش اصلی و بزرگی از آن در ایران قرار داشت بین دو کشور ترکیه و عراق تقسیم شد. از آن زمان به بعد، کُردها در کشورهای ایران، عراق، سوریه و ترکیه پراکنده شدند.

این مردمان برای دفاع از خاک و ارزش ها و سرزمین خود متحمل مصائب فراوانی شدند. همان طور که می دانید در مقابل رژیم بعثی عراق متحمل هزینه های زیادی شدند و در برابر تصرفات ناعادلانه و جنایت نیروهای متوحش دولت خودخوانده داعش ایستادگی کرده و به آزادسازی شهرهای مختلفی کمک کردند.

کُردها برای خود کشور مستقل نداشته اند و منطقه ای که با نام کُردستان می شناسیم، در واقع منطقه ای کوهستانی است که مرز مشترک با عراق، ایران،سوریه و ترکیه دارد. میانگین بلندی کُردستان از سطح دریا حدود ۱۹۵۰ متر است و بیشتر بخش های آن قابل دسترسی نیستند، یا دست‌کم دسترسی به آ‌ن‌ها بسیار دشوار ست.

کُردها با ده ها میلیون جمعیت و دارای ده ها شهر و منطقه بزرگ در چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه زندگی می کنند و قرابت و نزدیکی زیادی با مردمان و فرهنگ ایران زمین دارند.

شهرهای بزرگی در مناطق کُردنشین هستند که در حوزه های مختلف به ویژه حوزه فرهنگ و هنر و معماری و تاریخ زبانزد خاص و عام بوده و در دنیا شناخته شده هستند که کرمانشاه یکی از این شهرهاست.

کرمانشاه سومین شهر کُردنشین دنیا (پس از دیاربکر و اربیل) مُهر “آپارتاید زبانی” را بر پیشانی اش زده اند. اما بر اثر آزاد نبودن آموزش زبان کُردی و نبود مقدمات اصولی برای این حوزه، زبان کُردی ناخواسته پر از کلمات فارسی شده است و فرایندی ایجاد کردند که کرمانشاه به کرکوک زبانی ایران تبدیل شود.

سرزمین های ایلام و کرمانشاه دارای آداب و رسومی کهن و پیشنه ی ارزشمند از هنر و موسیقی هستند و هویت کُردی بسیار دیرینه ای دارند که آن را حفظ کرده اند اما طی چند دهه گذشته فرایندهای زیادی برای کم رنگ کردن هویت کُردی در این مناطق انجام شده است. پس اگر بدبینی مابین این مناطق با دیگر مناطق کُردنشین شکل گرفته و یا به قول “امید” مجری برنامه ” شعر یادت نره” در شبکه “من و تو” کُردهای سنندج به کُردهای کرمانشاه کُرد پلاستیکی می گویند و یا اگر کُردهای مهاباد کُردهای سنندج و کرمانشاه را از لحاظ زبانی ضعیف تر می دانند به واسطه اهداف شومی بوده که توسط کسانی چون این مجری محترم یا افرادی دیگر در سطح کلان از نواحی برخی جریان های ضد این سرزمین ایجاد شده است که ریشه و منشا آن از سرچشمه آب گل آلودی است که توسط دشمنان این سرزمین جاری شده و برخی افراد و جریان های داخلی هم در این دو دستگی دستی بر آسیاب دارند.

کرمانشاه مرکز پخش کُردی رادیو سراسری ایران بوده، مرکز کهن ترین نوای موسیقی دنیا بوده، دارای آیین های مختص شادی و عزا بوده که در هیچ جای جهان چنین مواردی کمتر یافت می شود، لباس و آداب و رسومی ویژه و کُردی داشتند که آلان کمتر دیده می شود،

چه اتفاقی افتاد که در چند دهه گذشته این اهم به فراموشی سپرده شده و دیگر رنگ و بوی ندارند، چرا شاهد تربیت نسل هایی بوده و هستیم که پدر و مادر در کودکی با آن ها فارسی حرف زده بودند و هم اکنون هم حرف می زنند و فارسی حرف زدن را باکلاس تر می دانند؟ جواب این سوالات، هم به مردم برمی گردد هم به دولت، و مسولان مرتبط باید پاسخگو باشند، چون در مقابله با آسیب ها، تهاجم فرهنگی و جنگ نرمی که شکل گرفت و همه کشور را هم درگیر کرد کار چندانی نکردند و کرمانشاه مضاعف تر در این حوزه آسیب دید چون نقشه فارسیزه کردن این دیار بدون داشتن حتی یک خاکریز در مقابل این سونامی بزرگ مقاومت چندانی نداشت و تنها چند سرباز افتخاری و دلسوز بوده و هستند که از این ارزش ها دفاع کرده و می کنند.

ب

برنامه “شعر یادت نره” که از شبکه لس آنجلسی “من و تو” پخش گردید و مجری آن آقای “امید” با بیان اینکه مدتی در کرمانشاه زندگی کرده و لهجه کرمانشاهی را هم بلد است و در این مدت متوجه شده که کُردهای سنندج به کُردهای کرمانشاه کُرد پلاستیکی می گویند، سبب نگارش این یادداشت و به نوعی جوابیه ای به وی و همچنین تلنگری به خودمان و بیان یک موضوعی هستش که در سطور مذکور تا حدودی به آن اشاره شد.

هر چند این برنامه و مجری آن در جایگاهی نیستند که بتوانند هویت نژادی، زبانی و تاریخی و کُرد بودن کرمانشاه را زیر سوال ببرند و باعث نگرانی زیادی شوند اما از آنجا که همین بیان ساده و سطحی این جمله به شدت واکنش افراد مختلف به ویژه هنرمندان و نویسندگان و فعالان عرصه های مختلف را در پی داشت و نشان دهنده این مسئله است که باید اتفاقاَ روی موضوع مکث و بررسی داشت و نباید به سادگی از آن رد نشد.

 نگارنده این یادداشت خود از منتقدین برخی از مردم کرمانشاه و افراد معدودی که در کرمانشاه به زبانی جدید به نام “فارسی کرمانشاهی” تکلم می کنند، بوده و همیشه به بیان این نکته اشاره کرده ام و در رسانه ها به زعم و توان خود به بررسی و نگارش مطالبی جهت مقابله با این پدیده ناخوشایند به شیوه منصفانه پرداخته ام و اعتقاد داشته ام که نباید چنین موضوعی گسترش داشته باشد و باید از چنین موردی خودداری کرد اما همواره آن را نوعی دسیسه و تفرقه توسط دشمنان این سرزمین برای ایجاد دو دستگی و نوعی تخریب و نابودی برای فرهنگ و زبان کُردی قلمداد کرده ام و براساس تجربه ام آن را نقشه ای شوم برای ایجاد شکاف مابین کُردهای مناطق مختلف کُردنشین کشور دانسته ام.

ا

ما لازم است که به نکته ای اشاره بکنم که چند سال پیش مصاحبه ای با استاد شهرام ناظری شوالیه آواز ایران و از اساتید موسیقی سنتی ایران و کُردستان داشتم، گفتگویی من و استاد به درازا کشید و در هر حوزه ای با استاد سوالاتی مطرح کُردم اما در آن زمان سئوالی در ذهن داشتم که بعد از چند بار مرور کردن بالأخره آن را از استاد شهرام ناظری پرسیدم. از این استاد بزرگ موسیقی که خود در خانواده ای اهل ادب و فرهنگ در شهری بزرگ و کُردنشین مانند کرمانشاه متولد شده و پرورش یافته است، سئوال کردم چرا شهری مانند کرمانشاه که یکی از شهرهای بزرگ مناطق کُردنشین است و دارای قدمت تاریخی و هنری بوده و منشاء هنرهای کهن و آیینی مانند “هوره” می باشد، اکنون در عرصه زبان و فرهنگ کُردی تا حدودی تضعیف شده و برخی از مردم این شهر دیگر به زبان کُردی تکلم نمی کنند، مگر نه اینکه فرهنگ و زبان کُردی “سرمایه ای ملی” بوده و از جمله فرهنگ های کهن ایران است؟ جالبه، استاد ناظری بسیار خونسردانه، صبورانه و با اندکی تأمل در جواب این پرسش بیان داشت: “کرمانشاه جایگاه مفاخری نامدار و هنرمندانی بزرگ بوده و به هنر و موسیقی کُردی و ایرانی خدمات شایانی کرده است. این شهر از مراکز فرهنگی کُردها و ایران است که متأسفانه برنامه ها و اقدامات سیاسی و به ویژه تفرقه انگیز در گذشته زمینه ساز پدید آمدن این مشکل شده است.”

شوالیه آواز ایران در ادامه افزود: “در زمان صفویه با ایجاد تفرقه توسط استعمار و در رأس آن انگلیس با هدف گستگی و چنددستگی در میان اقوام ایرانی و به ویژه کُردها، سبب ساز اینگونه مسائل شده اند و خواسته اند فرهنگ و هنر ما را به بیراهه بکشانند. آن ها با اهداف مشخصی خواسته اند فرهنگ و هنر ما را از هم جدا کنند.”

ناظری در ادامه خاطرنشان کرد: “با این وجود کرمانشاه، متعلق به ایران و شهری بزرگ از مناطق کُردنشین است. شهری که مردمانش همگی کُرد و عاشق فرهنگ کُردی و دیار خود هستند و در این میان توجه به مطالبات مردم و هنرمندان در حوزه زبان، هنر و موسیقی کُردی، این منطقه را پیشرفته تر و ثروتمندتر می کند.”

 پس نه سنندجی ها را مقصر بدانیم و نه دیگر مردم مناطق کُردنشین را، بلکه تقصیر اصلی از ناحیه ای دیگر است و تعدادی از مردم کرمانشاه هم ناخواسته تن به سیاست “فارس کردن ” این دیار دادند و آنچه نباید می شد، شد. زبان فارسی زبان رسمی کشور و زبان ادبیات و هنر ماست و همه مردمان کشور از موسیقی و هنر و ادب ایرانی بهره گرفته و می گیرند اما کم توجهی به دیگر زبان های مردمان این کشور پهناور، همه ما را متضرر می کند و به ادبیات و فرهنگ ایرانی هم لطمه می رساند و اگر خواستار توسعه و ترویج هنر و زبان و ادب بیشتر ایران باشیم توجه و حمایت بیشتر و بهتر از دیگر فرهنگ ها و زبان ها به ویژه فرهنگ، زبان و ادبیات کُردی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و نباید به این نکته بی توجهی کرده و ساده از آن بگذریم.

اما با این وجود “ژیله موی” کرمانشاه آتش هویت و زبان و ارزش هایش را همیشه روشن نگاه داشته و باز هم روشنش می دارد و هویت کُردی در این دیار هر چند با این نقشه ها دچار آسیب شده اما از آن دسته از طناب ها نیست که با هر زور و چاقوی پاره شود بلکه با دیگر مناطق کُردنشین گسسته شده و ریسمان محکم تری از گذشته در مقابل تجاوز و دسیسه استعمار و استثمار کنندگان خواهند شد و بیشتر و بهتر وطن و زبان و هویت و نژاد و ارزش های خود را حفظ و حراست کرده و ارتقاء خواهند داد و این مژده و امید نیست، که این یک واقعیت است که نمونه آن را در این چند روز پس از پخش برنامه “شعر یادت نره”  شبکه “من و تو” از زبان اهالی فرهنگ و هنر این دیار دیدیم که “کرماشان کوردستانه” و نمونه محکمتر آن را در زلزله سال گذشته مشاهده کردیم. یادمان نرفته زلزله پارسال را….،

 بذارید حالا که فرصتی پیش آمد جدای از نگاه انسانی آن، این همبستگی و وحدت و عرق و همبستگی زبانی و هویتی را که در زلزله قوتی دوباره گرفت مروری دوباره بکنیم که پاسخی محکم به تمام یاوه گویانی است که قصد دارند از ایجاد تفرقه و دو دوستگی در میان مردمان کُرد بهره بگیرند و یا اجازه ندهند این اتحاد و هویت سبب توسعه و پیشرفت مردمان این سرزمین بشود.

یادتان هست که شامگاه روز یکشنبه ۲۱ آبان ماه سال ۹۶ زلزله ای به بزرگی ۷.۳ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین و در منطقه ازگله ثلاث باباجانی کرمانشاه، سرپل ذهاب و چند نقطه دیگر این استان کُردنشین به وقوع پیوست که سبب کشته شدن حدود ۵۰۰ نفر و زخمی و مصدوم شدن هزاران نفر از هموطنان گردید.

بروز حوادث و مصیبتی تلخ مانند زلزله ویرانگر است و عزیزانت را می برد، زخمی و خانه به دوشی و آوارگی برجای می گذارد و با خرابی و ویرانی همراه است. درد و رنج و بی کسی به بار می آورد و این مصیبت، مشقت، غم و خانه به دوشی را مردم کرمانشاه به نوعی دیگر در زلزله پارسال با پوست و استخوان و وجود احساس کردند و ضمن تجربه این تلخی فراموش نشدنی، آن را با همه وجود لمس کردند، گریه کردند، رنج کشیدند، لالایی خواندند، روله رو کردند،…آه کشیدند و تحمل کردند این آه و ناله های سوزان و دردآور را…

کرمانشاه دیار غمگین پارسال، سرزمین سر به آسمان کشیده از دل تاریخ، دیار مردان و زنان اهل عشق و هنر، مردمان سلحشور و با غیرت این غم را هم تاب آوردند مانند تمام دردهای دیگرشان و الیتام دادند پیکره زخمی این تن رنجور بیستون و دالاهو را…

اما اراده، همدلی و همبستگی و عزت و مهربانی مردم ایران،‌ به ویژه مناطق کُردنشین  از شهرهای سنندج، مهاباد، مریوان، بوکان، پیرانشهر، نقده، سقز، سردشت، قروه، بیجار، قوچان و دره گز، کامیاران و دیگر شهرهای کُردنشین کشور برای همدردی و کمک به مردم زلزله زده کرمانشاه مضاعف تر بود و از هر قشری حضوری به یادماندنی را به ثبت رساندند و کرمانشاه را پایتخت زندگی و اتحاد و عزت و همدلی و نوع دوستی کردند و تن لرزیده را گرما دادند و با این اقداماتشان زلزله را برای همیشه تاریخ شرمنده کردند و عشق، همدلی، ایثار و حضوری به یادماندنی را به برای فرزندان و آیندگان این دیار به ثبت رساندند و کرمانشاه را فریاد زدند و گفتند: دوستت داریم که با کوهی از زخم، همچنان راست قامت و سربلند ایستاده ای و می دانیم سرافراز می مانی ای دیار کُرد پرورم، و این حس همراهی و همکاری و حمایت نشات گرفته از همان حس همبستگی انسانی و به ویژه هویت زبانی و نژادی بود که توسط مردمان دیگر دیار، به ویژه کُردها به وقوع پیوست.

لازم می دانم به نکته دیگری اشاره داشته باشیم، (آقای جلالی زاده) از فعالان سیاسی و اجتماعی کُردستان در یادداشتی با عنوان «کرکوک قدس یا قلب کُردستان» نوشته بود “که کرکوک یکی از شهرهای قلب کُردستان است و در ادامه آورده بود: هر چهار بخش کُردستان هر کدام یک قلبی دارند که بدون آن قلب نه نبضشان کار می‌کند نه خونی از وجودشان می‌جهد و از لحاظ جغرافیای تاریخی موقعیت تثبیت شده‌ای دارند، یعنی هرکدام برای خود تاریخ و جغرافیا و هویت شناخته شده‌ای دارند که هیچگاه این هویت از آنها سلب نمی‌شود، یعنی هویت تاریخی آنها نه با اسکان اجباری غیر بومی‌ها مخدوش می‌شود و نه با تغییر نام و جمعیت آن‌ها. بهترین دلیل برای انتساب شهری به ملت یا قومی، روستاهای اطراف آن است که اگر روستاهای اطراف با هر زبان و لهجه ای تکلم کردند قطعاً خود شهر تافته جدا بافته از آنها نیست و حتما عوامل غیر طبیعی و یا اجباری در تغییر دموگرافی و سکان آن مؤثر بوده است.

چهار شهر در چهار پارچه کُردستان که نقش قلب تپنده را دارند عبارتند از: کرمانشاه، قامشلو، دیاربکر و کرکوک که هیچگاه از قطب بودن و یا قلب بودن نمی‌افتند و هر اقدامی در جهت زدودن و پاک کردن این صفت با واکنش اعضای متصل و وابسته به این قلب‌ها می‌شود. توان و قدرت این قلب‌ها چنان است که اگر خون دیگری به آن‌ها تزریق و یا اقدامی در جهت دگرگونی و عملکرد وارونه‌ی آنها انجام شود با خاصیت و ویژگی ذاتی خود عکس العمل لازم و مفید را برای حفظ خود و پیکر و اندام انجام می‌دهند”).

پس بنابراین کرمانشاه یکی از چهار ستون این بدن است، قلب، یا مغز یا اسکلت یا هر بخشی از بدن این سرزمین باشد با سه بخش دیگر، چهارگوشه از جسمی را تشکیل داده اند که نام سرزمین آبا و اجدادی کُردها را شکل داده اند، (چگونه فردی بدون داشتن قلب یا بدون داشتن مغز ادامه زندگی برایش میسر نیست)، بدون وجود کرمانشاه هم ادامه زندگی این جسم وطنی کُردها میسر نخواهد بود.

کرمانشاه با مردمانی سلحشور و وطن دوست، متدین، اهل عرفان و هنر، با آیینی پاک و با مذاهب اهل تشیع، تسنن، یارسان، اهل حق و عقبه و تاریخی پر افتخار را از خود جدا نمی دانیم و در مقابل توهین و تخریب و تجاوز دشمنانش هم سکوت نکرده و نخواهیم کرد چون برادران و خواهران کُردمان در کرمانشاه برادران و خواهران ما، هم کیش و هم نژاد ما هستند و کرمانشاه سرزمین ماست و همچنان می ماند.

 

کرمانشاه مایه نشاط و امید به زندگی این جسم است و  مایه‌ی تحرک و حیات این سرزمین است، به واقع وی قلب دوم نیشتمان است و پیکر و وجود این سرزمین بدون وجود قلب و تزریق خون به اعضای آن از حیات برخوردار نخواهد بود و اگر در اینجا با صراحت بگوییم کرمانشاه قلب کُردستان نیست، بلکه خود کُردستان است بیراهه نگفته ایم، سرزمین اصلی کُردها این بخش از کشور ایران است و کرمانشاه این پاره تن کُردستان وصله ی جدانشدنی است و تا کُرد هست کرمانشاه هم هست،  تا زبان کلهری و لکی هست،  تا “هوره” هست، تا “چه مه ری” هست، نژاد، فرهنگ، زبان، موسیقی و هنر ناب کُردی هم بوده و هست و در رگ و خون همه ساکنان این دیار و دیگر مناطق کُردنشین در جریان است و برای نسلهای بعدی هم جاری و ساری و ماندنی خواهد بود، مانند خود کرمانشاه که می ماند و خواهد ماند و قطعاَ این مهم و هدف والا، ملودی ساز و آواز کودکان فردای این سرزمین کُردی خواهد بود.

 

یحیی صمدی-سنندج

منبع : پاوه پرس



یحیی صمدی کُردها نه از جایی آمده اند و نه شکل گرفته قوم یا اقوامی دیگر هستند که اشتباها در خیلی از کتب و منابع به آن پرداخته شده است مردمان کُرد در دوره ماقبل از تاریخ هم حکومت داشته اند هم برای خود آداب و رسوم و قوانین ارزشمند انسانی داشته اند هم دارای زبان و فرهنگ مختص به خود بوده اند
ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 25 دي ماه، 1397 توسط اسامه قادری  پرینت

مرتبط باموضوع :

 شبکه های اجتماعی  [ جمعه، 16 ارديبهشت ماه، 1390 ] 7056 مشاهده
 اصلاح‌طلبی و چالش‌های پیش روی آن  [ پنجشنبه، 20 مهر ماه، 1396 ] 3160 مشاهده
 پستی هم بد است  [ شنبه، 29 آبان ماه، 1395 ] 4024 مشاهده
 یک شروع شاد برای ماه مهر  [ پنجشنبه، 30 شهريور ماه، 1396 ] 3346 مشاهده
 لعنت بر جنگ ...  [ يكشنبه، 15 شهريور ماه، 1394 ] 4739 مشاهده
امتیاز دهی به مطلب
انتخاب ها

 فایل پی دی اف فایل پی دی اف

 گرفتن پرينت از اين مطلب گرفتن پرينت از اين مطلب

 ارسال به دوستان ارسال به دوستان

 گزارش این پست به مدیر سایت گزارش این پست به مدیر سایت

اشتراک گذاري مطلب
صفحات پيشنهادي
لينکدوني
پیامک

ســامـانه پیام کوتاه پینوس



ارسال خبر ، مقاله ، گزارش و ...



شماره همراه خود را برای عضویت در خبرنامه پیامکی وارد کنید